جای خالی تخصصگرایی
به گزارش جهان صنعت نیوز: شایان ذکر است که قویترین وزرا و مدیران راهبردی کسانی هستند که مدیران آنها نسبت به خودشان در حوزههای تخصصی قویتر و چالاکتر باشند.شاخص اصلی مدیران برنامهمحور شامل ارائه برنامه، تعیین شاخصههای برنامه، زمانبندی برنامه، معیار سنجش کمی و کیفی برنامه، سنجش شاخصها در طول برنامه و در نهایت پاسخگو بودن است.
با این مقدمه پرسش اینجا است که آقای وزیر (وزیر میراث فرهنگی) با کدام یک از مولفههای مورد اشاره از معاونان متخصص در حوزههای تخصصی وزارتخانه استفاده کرده و آنها را به کار گرفته است؟
* نبود برنامه و تخصص در ساختار مدیریتی
توجه داشته باشید که هیچیک از معاونان محترم فعلی برنامه مشخصی نداشته و بعضا انتصابات برمبنای روابط خارج از چارچوب و مجاری تخصصی شکل گرفته است. نتیجه آن بوده که مدیران مورد اشاره مشمول روزمرگی شدهاند و پس از دوران ماه عسل (روزهای ابتدایی) مورد نقد کنشگران فرهنگی، اجتماعی و دستگاههای نظارتی قرار میگیرند. بنابراین چارهای ندارند جز آنکه تمام اوقات خود و مجموعه مدیران خود را به کار گیرند تا صرفا از خود دفاع کنند و علت نیز نداشتن عملکرد مشخص است.
معاون میراث فرهنگی، معاون صنایعدستی، معاون توسعه و مدیریت و معاون امور مجلس و استانها همگی در خصوص ساختار وزارتخانه بیگانهاند. در چنین شرایطی مشخص نیست در جلسه شورای معاونان محور تصمیمگیری و تصمیمسازی چیست؟ و یا استراتژی آنها در رسیدن به اهداف برنامه و سند ملی چشمانداز به چه شکل است؟
جناب آقای ضرغامی وزیر محترم وزارت متبوع، جنابعالی با این انتصابات در معاونتهای میراث فرهنگی، صنایعدستی، توسعه مدیریت، امور مجلس، حقوقی و امور استانها تمام قواعد، قوانین و ساختار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را به بازی گرفتهاید.
بعد از ۴۰ سال برای نخستینبار یک دانشآموخته علوم سیاسی را بر مسند تخصصیترین معاونت وزارت؛ یعنی معاونت میراث فرهنگی نشاندهاید، کسی که هیچ آشنایی و سنخیتی با ساختار و حوزه تخصصی معاونت ندارد. ایکاش جای خلبان و کمکخلبان را عوض میکردید اما به یقین در پرواز اتفاق دیگری افتاده است.
* بیتوجهی و ناآگاهی معاون میراث فرهنگی
نزدیک به یک سال از حضور در وزارت و معاونت میراث فرهنگی گذشته و مدیر مربوطه هنوز یکبار در جلسات کمیته ثبت، حریم و کمیتههای تخصصی حضور پیدا نکرده است. شاید چون حرفی برای گفتن ندارد و یا از گستردگی دایره تخصصی معاونت میراث فرهنگی و بایدها و نبایدهای حوزه تخصصی اطلاع ندارد.
معاون میراث فرهنگی نه بافت را میشناسد، نه حریم و نه با ضوابط ثبت عرصه و حریم آشنایی دارد. وی در زمینه اشیا و اموال فرهنگی منقول و غیرمنقول و ساختار یک موزه استاندارد آشنایی ندارد. در نتیجه میتوان گفت وی اساسا در خصوص ساختار و امور تخصصی حوزه معاونت (میراث فرهنگی) بیگانه است و عملا نقش ماشین امضا را ایفا میکند. چارهای هم ندارد چراکه بازدیدهای معاونت میراث فرهنگی از سایتهای تاریخی و بناهای تاریخی در یک سال گذشته بسیار محدود بوده است. فکر میکنید وقتی در اتاق عمل بیمارستان بر بالین یک مجروح یک پزشک عمومی میآورید تصور جامعه پزشکی و انجمن جراحان به شما چگونه خواهد بود؟
چگونه میتوان تصور کرد کسی که در خصوص تمامی ادارات کل خود به لحاظ تخصصی آشنایی لازم را ندارد بتواند برنامهریزی، تصمیمسازی و تصمیمگیری کند؟ معاون میراث فرهنگی (به دلیل ناآشنایی با حوزه فعالیت خود) اصلا قدرت چانهزنی و تفهیم خواستهای تخصصی وزارتخانه را در دستگاهها و وزارتخانههای دیگر از جمله وزارت مسکن و شهرسازی، برنامه و بودجه و نهادهای تخصصی در جلسات را نخواهد داشت.
* مرمتهای غیراصولی و نبود طرحهای مرمتی
جناب آقای ضرغامی وزیر محترم، مرمتهای غیراصولی و به عبارت صحیحتر نوسازی بناهای تاریخی بدون طرحهای مرمتی تنها یکی از دردهای بیدرمان معاونت میراث فرهنگی است که پایانی ندارد.
درهمگسیختگی کمیتههای فنی و ستاد، نبود طرحهای مرمتی مصوب، جولان دادن پیمانکاران براساس روابط موجود و اساسا نداشتن برنامه و پلان اولویت در مرمت، تنها گوشهای از صدها عنوان عوارض مهلک حوزه معاونت میراث فرهنگی است.
کاشیکاری مسجد شیخ لطفالله و مسجد جامع عباسی اصفهان، گنبد سلطانیه نمونههایی از تمثیل مشت نمونه خروار در تخریب شکل گرفته در حوزه میراث فرهنگی هستند که از چشم اهل فن، متخصصان، پرسشگران و دوستداران عرصه دور نمانده و نمود پیدا کرده است.
از مرمت غیراصولی سنگ ازارههای مسجد و مدرسه سپهسالار در میدان بهارستان تهران تا آجر فرشهای جدید حیاط سربازخانه خرمآباد و سبکسازی بام قلع فلکالافلاک در سالهای اخیر و قریب به اتفاق بناهای تاریخی در سراسر کشور بدون فرآیند پژوهش و نبود طرحهای مرمتی داد هر متخصص آگاه را در آورده است که البته فقط مختص زمان کوتاه تصدی جنابعالی (عزتالله ضرغامی) نیست. شما وارث اسلاف گذشتهاید که فقط آمدند، ماندند و رفتند و باید گفت خانه از پایبست ویران است.
سالهاست که جای پیمانکاران و کارفرمایان، ناظران و مشاوران جابهجا شده است. حجم انبوه مشکلات بر جای مانده و موجود حوزه میراث فرهنگی از جمله تعیینتکلیف املاک، عرصه اعیان میراث فرهنگی، مشکل حرایم، مرمت بناها و بافتهای تاریخی، اجرای طرح کاداس جهت صدور اسناد مالکیت نیازمند راهکارهای فنی و تخصصی و تامین منبع جدید و جایگزین نو است. با کدام ابزار و سازوکار، منابع و تدوین کدام قوانین از طریق لایحه و طرح میخواهید بر این مشکلات فائق آیید؟
بسیاری از این موارد باید در حوزه معاونت حقوقی و امور مجلس ارائه و پیگیری شود و زمانی این امر تحقق پیدا میکند که چالشها و مشکلات و راهبرد در شورای معاونان طرح و راهکار اجرایی در قالب مصوبه از طریق مجاری دولت و مجلس در قالب طرح و لایحه ارائه، مصوب و ابلاغ شود. این در حالی است که معاونت حقوقی متاسفانه بدون واهمه در سالهای اخیر به اداره تشریفات تقلیل پیدا کرده است. دلیل بسیار روشن و واضح است و آن این است که نه معاون محترم امور مجلس ساختار، مشکلات و راهکار را در وزارتخانه میشناسند و نه معاون محترم میراث فرهنگی میتوانند طرح و لایحهای ارائه دهند.
* پاک کردن صورت مساله
آقای ضرغامی وزیر محترم، برگزاری نشست دو روزه با حضور مدیران پایگاههای ملی سراسر کشور در تهران با عنوان «افق تحول» نشان از سردرگمی برگزارکنندگان از اصل موضوع مشکلات اساسی در حوزه پایگاههای ملی و جهانی وزارت متبوع بوده و حکم پاک کردن صورت مساله را دارد.
سخنرانی دو تن از مشاوران جنابعالی در عصر روز دوم همایش بسیار سرگرمکننده و بیمایه بود. در کجای دنیا اطلاعرسانی پژوهشی و علمی در کشور و مشی سلسله مراتب اداری و اجتماعی را اشتباه میگیرند.
آیا اساسا مشکل پایگاههای پژوهشی ملی و جهانی اطلاعرسانی است؟ مشکل عرصه و حریم طاقبستان، مشکل محو شدن کتیبه بیستون، مشکل بافتهای تاریخی و آثار تاریخی پایگاههای پژوهش را باید با دانش، تخصص، منابع و تحلیل دادههای درست حل کرد.
مشکل هزاران بنای تاریخی فاخر فرسوده و در حال فرسودگی را نمیتوان با سازوکار فرسوده، فاسد و ناکارآمد صندوق حفظ و احیا حل کرد. باید به دنبال بستههای تشویقی برد-برد، جدید کارآمد و منابع داخلی و خارجی، بخش خصوصی و مدیریت خلاق و متخصص آشنا به ساختار مجموعه باشید.
جناب آقای ضرغامی این حق شما است که هر متخصص متعهد را از هر طیف و جناح، دوست و آشنا به خدمت بگیرید؛ حتی به زعم جنابعالی یک بازنشسته معتمد، اما حق ندارید عرصه تخصصی یک وزارتخانه و مجموعه عظیم تخصصی را جولانگاه افراد غیرمتخصص کنید.
آیا میدانید معنی این انتصابات چیست؟ بیاعتمادی به مجموعه، ترس و نبود اعتماد به نفس، دامن زدن به ناکارآمدی، ناشایستهسالاری، بیاهمیت جلوه دادن مجموعه و حوزههای تخصصی، بیبرنامگی، روزمرگی و تداعی داستان غمانگیز انتصابات در کشورهای بلوک شرق در دهه ۱۹۶۰ میلادی و منع شایستهسالاری در نظام جانشینپروری.
* نیاز به برنامهریزی برای حل مشکل هتلینگ
جناب آقای ضرغامی وزیر محترم اگر یک شناخت منطقی در ساختار مدیریتی و وزارت متبوع بین معاونان محترم جنابعالی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری وجود داشته باشد به آسانی میشود با آمار و ارقام صحیح و نیازسنجی دقیق براساس مطالعات انجام شده دهه هفتاد در راستای تدوین سند ملی گردشگری با تجمیع و ساماندهی و با اصلاح روند واگذاری بناهای تاریخی از طریق صندوق حفظ و احیا، ظرف مدت دو سال با مرمت بناهای فاخر در سراسر کشور مشکل تختهای هتل و هتلینگ را مرتفع کرد.
همانگونه که مستحضرید ۹۰ درصد گردشگران ورودی به کشور گردشگران فرهنگی هستند. اگر آماری دقیق از ضریب اشتغال گردشگران در بناهای تاریخی فاخر بهرهبرداری شده در بافتهای تاریخی در چند سال اخیر را در اختیارتان قرار دهند متوجه خواهید شد که فراوانی ضریب اشتغال این بناها نظیر خانه عامریها و بافت تاریخی یزد از هتلهای ۵ستاره هم بیشتر است.
بنابراین با الگوی اصلاح روند واگذاری بناهای تاریخی دو اتفاق بزرگ خواهد افتاد. یعنی هم در یک بازه زمانی کوتاهمدت و حداکثر میانمدت بناهای تاریخی مرمت میشوند و به چرخه حیات باز میگردند و هم با تامین بخش وسیعی از تختها از هدررفت میلیاردها تومان منابع ریالی و ارزی در بخش ساخت و ساز و هتلینگ جلوگیری میشود.
جناب آقای ضرغامی وزیر محترم، اگر معاونان خلاق و آشنا به ساختار میراث فرهنگی در معاونت میراث فرهنگی، معاونت امور مجلس و معاون توسعه مدیریت آشنا به بودجه و ردیفهای اعتباری دولت در سازمان برنامه در وزارتخانه وجود داشتند، میشد با یک راهکار خلاقانه و عملیاتی روشن و تصویب یک لایحه مشارکتی در دولت با نظارت سازمان برنامه و تهیه طرح مرمتی مصوب با تجمیع ردیفهای اعتبار طرحهای بافتهای تاریخی و فرسوده وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، مسکن، راهوشهرسازی، کشور و شهرداری تهران و مشارکت بازاریان، مالکان مغازه با نظارت سازمان برنامه و بودجه با عنوان تجمیع اعتبارات همسو در یک بازه سه ساله کل بازار تاریخی تهران را مرمت و ساماندهی کرد و به این طریق بزرگترین اتفاق در حوزه مرمت در تاریخ میراث فرهنگی کشور رقم خواهد خورد.
لزوم توجه به طرحهای مرمتی
آقای ضرغامی باید همه مدیران را موظف کنید در سریعترین زمان ممکن برای همه بافتهای تاریخی کشور و بناهای تاریخی منفرد خارج از بافت شامل کاروانسرا، پلهای تاریخی، حمامها و… در خصوص طرحهای مرمتی و تصویب آن در کمیتههای فنی در معاونت میراث فرهنگی اقدام کنند.
در بافتهای تاریخی باید جریان زندگی و حیات را احیا کرد تا این بافتها با رونق گردشگری نفس بکشند.
میراث معنوی بدون احیای کالبد میراث فرهنگی تحقق پیدا نخواهد کرد و همانند روحی است که از جسم جدا شده است.
باید در جلسات شورای معاونان مدیران ستاد وصف را از روزمرگی برحذر داشته و با اولویتبندی در اعتبارات و بودجه مدیران را مجاب به انجام این ضرورت کنید.
بماند داستان غمانگیز و تراژدی تخریب گسترده محوطههای تاریخی در سراسر کشور که با جذب سه هزار نیروی یگان حفاظت بدون مطالعه و پشتوانه لجستیک، دور زدن قانون و جذب در امور اداری استانها و شهرستانها از سالهای دور عملا این نیرو را به نیروی بیخاصیت و ناکارآمد تبدیل کرده است که خود فرصت دیگری میطلبد.
* کلام آخر
جناب آقای ضرغامی پیوستهای میراث فرهنگی در طرحهای ملی و عمرانی و طرحهای توسعهای که مصوبه مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی را ضمیمه خود دارد میتواند به عنوان بزرگترین ابزار و آورده در حفظ و حراست از میراث فرهنگی و انجام طرحهای پژوهشی هدفمند مورد توجه قرار گیرد.
حضور نیافتن وزیر و یا معاون میراث فرهنگی در جلسات کمیتههای طرحهای زیربنایی دولت جهت دفاع از محوطههای تاریخی و اعمال پیوستهای میراث فرهنگی در مناطق اجرای طرح در سالهای اخیر بزرگترین چالش در حوزه میراث فرهنگی، مطالعات و پژوهشهای راهبردی بوده و ناتوانی در جذب اعتبارات کلان از مجریان طرح را رقم زده است.
جناب آقای ضرغامی همانطور که مستحضر هستید پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان هلدینگ و بازوی علمی و پژوهشی وزارت متبوع در طرحهای پژوهشی حوزههای معاونت میراث فرهنگی به حساب میآید. مسالهای که هم به آن واقف هستید و هم در جلسه هماندیشی با اعضای هیات علمی در ماههای قبل به آن اشاره کردید. صرفا به علت بده و بستانهای سالهای اخیر در معاونت میراث فرهنگی و عدم شناخت ساختار موجود در معاونت فعلی و نبود هماهنگی با پژوهشگاه تا به حال صدها میلیارد تومان اعتبارات پژوهشی پایگاههای ملی و جهانی و تهیه پروندههای ثبت جهانی در قراردادها به جیب پیمانکاران بخش خصوصی سرازیر شده است.
مصداق بارز این اتفاقات یعنی هدررفت اعتبارات، یعنی ما هنوز فرق مزایده و مناقصه را نفهمیدهایم. زمانی مناقصه و برونسپاری باید انجام شود که دستگاه توان علمی، پژوهشی و نیروی انسانی متخصص را در مجموعه جهت اجرای طرح نداشته باشد که در نقدهای بعدی به طور مفصل به موضوع میپردازم.
جناب آقای ضرغامی وزیر محترم به عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ وزارت میراث فرهنگی استدعا دارم به نقطه نظرات کارشناسی و نقد کارشناسانه اعتنا کنید. در بضاعت علمی و تخصصی و توان معاونان و مشاوران محترم در انتصابات تجدیدنظر کنید و به مدیران و کارشناسان مجموعه خود اعتماد داشته باشید. از ورود حجم مسافران بیشتر در مجموعه مدیریتی تخصصی وزارتخانه اجتناب کنید. چهبسا ادامه این روند برای شما تکرار قصه دردناک عزل و نصب حاکمان مغول و ایلخانان و برای همکاران پایان غمانگیز رمان سمفونی مردگان را به همراه داشته باشد.
* عضو هیات علمی رسمی پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهاقتصاد کلانخواندنیلینک کوتاه :