کجای نقشه انرژی قرار داریم؟

محمود خاقانی *

ماجرای عملیات ویژه روسیه در اوکراین و نیز شیوع بیماری کرونا و استفاده‌ها و سوء‌استفاده‌ها از واکسن کرونا و مشکلات اقتصادی در اروپا، آسیا، آفریقا و… کم‌کم حقایقی را در جهان آشکار می‌کنند که براساس آنها در داخل ایران سوالات بسیاری به تدریج مطرح می‌شوند. از جمله سوالات مطروحه این است که تکیه و اصرار بر دیپلماسی هسته‌ای در ایران و تکیه و برنامه‌ریزی برای دیپلماسی نفت و گاز و انرژی‌های تجدیدپذیر در روسیه، چین، کشورهای حوزه دریای مدیترانه، آمریکا، آسیای مرکزی -حوزه دریای کاسپین- خزر و… خلیج‌فارس کدام موثر‌تر و مفید‌تر برای منافع ملی کشورهای درگیر بوده و هستند؟

برنده سیاست هسته‌ای

مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی در مقطعی به این نتیجه رسیده بود که باید اختلافات بین ایران و آمریکا با گفت‌وگوی مستقیم بین دو کشور حل و فصل شود. با ایشان به شدت مخالفت شد، منزوی شد، ردصلاحیت شد و… نهایتا در استخری دار فانی را وداع گفت. در نتیجه جلب و جذب سرمایه‌گذاری در مهم‌ترین بخش اقتصاد ایران یعنی صنعت نفت، گاز و انرژی (از جمله انرژی‌های تجدیدپذیر) به دلیل تحریم‌ها و علاقه کاسبان تحریم به دورزدن تحریم‌ها میسر نشد و هنوز هم نشده است. به طوری که مردم ایران در زمان حاضر با کمبود گاز طبیعی و کمبود برق در خانه‌هایشان مواجه هستند. صنایع هم با مشکل کمبود انرژی دست به گریبان هستند. نیروگاه هسته‌ای هم نتوانسته است کمبود برق در کشور را جبران کند. مهم‌تر اینکه بهای انرژی مصرفی برای مردم نیز افزایش یافته که این افزایش بهای انرژی مصرفی علاوه برای افزایش بهای مواد خوراکی، اجاره‌بها و… است. پس کاسبان تحریم در منطقه و آمریکا سود کردند و مردم ایران متضرر شدند.

چین، روسیه و… آمریکا سود کردند؟

آمریکا روز و روزگاری برای تامین امنیت انرژی مصرفی وابسته به خلیج‌فارس بود. تا اسم بسته شدن تنگه هرمز مطرح می‌شد، آمریکا نگران بود و از ترس می‌لرزید. اما آمریکا، چین و روسیه با هم از برکت تحریم‌های صنعت نفت، گاز و انرژی ایران برخوردار شدند. چین برای خودش با نفت‌خام ارزان ایران ذخایر عظیم راهبردی نفت‌خام ایجاد کرد. روسیه موفق شد رقیبی نظیر ایران را به بازار گاز طبیعی اروپا راه ندهد. شرکت‌های چندملیتی اروپایی، آمریکایی، چینی، روسی و… با سرمایه‌گذاری‌های کلان در کشورهای حوزه دریای کاسپین-خزر، خلیج‌فارس، عراق، قطر و… منابع غنی رقابتی نفت و گاز با ایران را اکتشاف، توسعه، تولید و به بازارهای خودشان صادر کردند. این روزها وقتی اسم بستن تنگه هرمز می‌آید آمریکا نگرانی خاصی ندارد. چرا؟ چون می‌داند که بسته شدن تنگه هرمز متحد ایران؛ چین را دچار نگرانی و دلواپسی می‌کند. زیرا تامین امنیت انرژی مورد نیاز چین وابسته به خلیج‌فارس است. بنابراین، چین با روش‌های مختلف مراقب است که ایران را تحت نظر داشته باشد تا تامین امنیت انرژی مورد نیاز چین به خطر نیفتد. شاید به همین دلیل است که دیگر بحث بسته شدن تنگه هرمز آن‌طور که در گذشته مطرح بود مورد تهدید قرار ندارد. درهمین حال آمریکا اصلا نگرانی گذشته را درباره بسته شدن تگنه هرمز ندارد. چرا؟

آمریکا بزرگ‌ترین تولید‌کننده گاز مایع در جهان

آمریکا عنوان بزرگ‌ترین صادر‌کننده گاز مایع (LNG) و نفت‌خام را به خود اختصاص داده است. در ارتباط با گاز طبیعی مایع درزمان حاضر آمریکا قرارداد‌هایی را امضا کرده است که روزانه حدود چهار میلیارد فوت‌مکعب (حدود ۱۱۴ میلیون مترمکعب در روز و حدود ۳۰ میلیون تن در سال) به خریداران در اروپا و آسیا گاز طبیعی مایع تحویل دهد. شرکت بزرگ آمریکایی چنیرانرژی LNG مدعی است که فعال‌ترین سال برای فروش گاز طبیعی مایع از سال ۲۰۱۱ تاکنون را تجربه کرده است. خریداران در اروپا و آسیا از ترس اینکه با مشکل کمبود گاز طبیعی مایع در بازار مواجه نشوند، دنبال انعقاد قراردادهای بلند‌مدت ۱۰ ساله هستند. نشریه اویل‌اند گاز ژورنال گزارش کرده است که بهای توافقی برای قرارداد‌های ده ساله خرید و فروش گاز طبیعی مایع هفتاد و پنج درصد گران‌تر درمقام مقایسه با قیمت‌ها در سال ۲۰۱۱ میلادی است. انتظار می‌رود با کاهش فروش گاز طبیعی توسط روسیه به اروپا و نیز تداوم عدم حضور کشوری که صاحب بزرگ‌ترین ذخایر گاز طبیعی در جهان است یعنی ایران در بازار جهانی گاز بهای گاز طبیعی برای مصرف‌کنندگان اروپایی و آسیایی همچنان رو به افزایش باشد.

درهمین حال مشکلی که در برخی رسانه‌ها مطرح است این واقعیت است که آمریکا بزرگ‌ترین طرح‌های تبدیل گاز طبیعی به گاز طبیعی مایع را که آماده برای شروع فعالیت هستند در جهان در دست اجرا دارد. اما آمریکا با محدودیت‌هایی نظیر کمبود ظرفیت خطوط لوله برای حمل ونقل گاز طبیعی و گاز طبیعی مایع نیز دست به گریبان است. میدان گازی آپالاچی بزرگ‌ترین حوزه تولید‌کننده گاز طبیعی در آمریکا محسوب است که درآن بیش از ۳۵ میلیارد فوت‌مکعب (حدود ۹۹۲ میلیون مترمکعب) در روز گاز طبیعی تولید می‌شود. طرفداران حفظ محیط‌زیست با توجه به خطرات و تاثیرهای زیست‌محیطی اجرای طرح‌های احداث خطوط لوله برای انتقال گاز طبیعی از این منطقه بارها و بارها با اقدامات مختلف اعتراضی و از طریق قوه قضاییه آمریکا موضع گرفته‌اند. بنابراین تولید گاز بیشتر در این منطقه محدود شده است. در نتیجه سایر میادین در حوزه پرمین و شیل ‌هاینزویل توسعه بیشتری پیدا کرده‌اند و گاز طبیعی مایع LNG بیشتری از این مناطق صادر می‌شود. برخی از تحلیلگران معتقدند که صادرات گاز طبیعی مایع آمریکا تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۲۶ میلیارد فوت‌مکعب (حدود ۷۳۶میلیون مترمکعب) در روز خواهد رسید. درحال حاضر آمریکا روزانه حدود ۱۳ میلیارد فوت‌مکعب (حدود ۳۶۸ میلیون مترمکعب) گاز طبیعی مایع صادر می‌کند. البته برای اینکه میزان صادرات گاز طبیعی مایع آمریکا از رقم کنونی به رقمی که در سال ۲۰۳۰ انتظار آن می‌رود برسد، تحلیلگران معتقدند که بین سال‌های ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۰ باید حدود ۲ تا ۴ میلیارد فوت‌مکعب (۵۷ تا ۱۱ میلیون مترمکعب) در روز تولید گاز طبیعی مایع از حوزه‌ هاینس ویله آماده صادرات بشود.

تلاش آمریکا برای تسلط بر بازار گاز طبیعی اروپا

آمریکا سعی دارد که با روسیه در بازار گاز طبیعی اروپا رقابت کند. وزارت انرژی آمریکا مجوز صادرات گاز طبیعی مایع از ترمینال گلدن پاس در تگزاس و ترمینال مگنولیا در ایالت لوییزیانا را صادر کرده است. قطر علاوه بر سرمایه‌گذاری‌های کلان در طرح‌های تبدیل گاز طبیعی به گاز طبیعی مایع روسیه با شرکت اکسون‌موبیل آمریکا نیز شریک شده و در پروژه ۱۰ میلیارد دلاری ترمینال صادراتی گاز طبیعی مایع گلدن پاس تگزاس که قرار است درسال ۲۰۲۴ آماده بهره‌برداری بشود سرمایه‌گذاری کرده است. ترمینال صادرات گاز طبیعی مایع مگنولیا در ایالت لوییزیانا را گروه گلن فارنه سرمایه‌گذاری کرده است و قرار است در سال ۲۰۲۶ آماده بهره‌برداری شود. دو ترمینال مذکور قرار است بیشتر از سه میلیارد فوت‌مکعب (حدود ۸۵۰ هزار مترمکعب) گاز طبیعی مایع در روز صادر کنند.

آیا ایران می‌تواند با روسیه و آمریکا و قطر در بازار گاز طبیعی مایع اروپا یا آسیا رقابت کند؟

متاسفانه پاسخ منفی است. زیرا احداث تاسیسات تبدیل گاز طبیعی به گاز طبیعی مایع میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد. در همین حال مشتریان بالقوه در اروپا با صادر‌کنندگان گاز طبیعی مایع قرارداد‌های بلند‌مدت حداقل ۱۰ ساله امضا کرده‌اند و بعید است که تمایلی برای سرمایه‌گذاری در صنعت گاز طبیعی ایران نشان بدهند. وقتی مشتریان گاز طبیعی مایع با آمریکا قرارداد‌های بلند‌مدت ۱۰ ساله امضا می‌کنند، یعنی چه؟ یعنی اینکه مشتری و مصرف‌کننده گاز طبیعی در بخش بالادستی اکتشاف، توسعه، تولید و… با کشوری که ذخایر گاز طبیعی را دارد مشارکت  و سرمایه‌گذاری می‌کند. به همین دلیل چین به عنوان بزرگ‌ترین مشتری گاز طبیعی مایع در آسیا در قطر حدود ۳۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده است. جالب توجه است که چین با وجود روابط ویژه با تهران وقتی که توتال فرانسه بعد از خروج دولت ترامپ از برجام از فاز یازده پارس‌جنوبی بیرون رفت با وجود اینکه دولت وقت به چین این فرصت را داد که به عنوان صاحب هشتاد درصد از سهام توسعه و تولید فاز یازدهم پارس‌جنوبی مسوولیت پروژه را به طور رسمی عهده‌دار شود، چین قبول نکرد و ترجیح داد ۳۰ میلیارد دلار در صنعت گاز طبیعی مایع قطر سرمایه‌گذاری کند. وزیر محترم نفت دولت سیزدهم گفته است که برای جبران کسری عرضه گاز طبیعی به مردم و تامین امنیت گاز طبیعی موردنیاز داخلی به حداقل ۸۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است. بنابراین برای توسعه میادین گازی به منظور تبدیل به گاز طبیعی مایع برای صادرات بیش از سه برابر این میزان سرمایه‌گذاری لازم است. چینی‌ها که این سرمایه‌گذاری را تاکنون با وجود روابط ویژه با تهران نکرده‌اند و به نظر نمی‌رسد که تصمیمی هم دراین رابطه داشته باشند. روس‌ها اخیرا تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلاری با وزارت نفت دولت سیزدهم امضا کرده‌اند. سوال این است که آیا روس‌ها که تاکنون رقیب را به میدان راه نمی‌دادند در این شرایط که با مشکلات زیادی در بازار اروپا و رقابت آمریکا دست به گریبان هستند ایران را به بازار اروپا و یا آسیا راه خواهند داد؟ اگر بدهند تحت چه شرایطی؟ گفته می‌شود که روس‌ها خواهان تسلط کامل بر صنعت نفت و گاز ایران هستند. در هر حال بعید است به راحتی بتوان سرمایه‌گذاری لازم برای صنعت نفت و گاز و انرژی ایران را با توجه به مواضعی که گروه‌های بانفوذی نظیر روزنامه کیهان و مخالفان توافق برجام در تهران دارند جلب و جذب کرد. نکته قابل توجه این است که رژیم صهیونیستی نیز تمایل ندارد مذاکرات برجام به نتیجه برسد. زیرا سرمایه‌گذاری‌ها در منابع عظیم گاز طبیعی که رژیم صهیونیستی در عمق آب‌های دریای مدیترانه کشف کرده است ممکن است کاهش پیدا کنند و به طرف ایران بیایند. طبیعی است که در این راستا نظام جمهوری اسلامی ایران نیازمند بازنگری در سیاست دیپلماسی انرژی از هسته‌ای به نفت و گاز و ایجاد یک جو امن و جذاب برای سرمایه‌گذاران است.

* کارشناس بین‌المللی انرژی

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 285393
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا