تهران؛ شهری بیدفاع
علیرضا ارزنده *
آتش موجودی زنده است یعنی برای بقا نیاز به اکسیژن و غذا دارد. نفس میکشد، غذا میخورد و رشد میکند. برای مقابله با این موجود زنده خشن باید از پیش برنامهریزی داشته باشیم چرا که مقابله با این موجود هوشمند کار سادهای نیست. در علم جدید حریق، به پیشگیری اهمیت بیشتری داده میشود چرا که تجربه ثابت کرده حریق از ما قدرتمندتر است لذا در مهندسی حریق و آتشنشانی پیشرفته تمام تلاش بر این است که از وقوع حریق جلوگیری کنند. هر چقدر هم که در اقدامات پیشگیرانه توانمندی خود را بالا برده باشیم اقدامات واکنشی مناسب اهمیت خود را از دست نمیدهد. تنها چیزی که باعث تفاوت این دو میشود هزینههای حادثه است. در اقدامات واکنشی ما هزینه زیاد و گاها جبران ناپذیری برای مقابله میپردازیم.
سازمانهای آتشنشانی در کشور زیرمجموعه شهرداریها هستند. آتشنشان بودن هرگز کار سادهای نبوده اما در کلانشهرها و به ویژه تهران بنا به خاصیت شهری آن آتشنشان بودن کار سادهای نیست. وقتی همه در حال فرار هستند تو باید به سمت خطر بروی، وقتی همه در حال تخلیه ساختمان هستند و زبانههای آتش در حال گسترش است تو باید وارد ساختمان در حال سوختن شوی، همه این ریسکها برای آتشنشان وقتی منطقی و قابل قبول است که سه عامل تکنیک، تاکتیک و تجهیزات را در اختیار داشته باشد.
ارزانترین راه برای داشتن تکنیک و تاکتیک آموزش و استفاده از دانش و آموختههای دیگران است و پرهزینهترین روش هم تجربه کردن با سعی و خطاست. آتشنشانی تهران سالهاست از آموزشهای روز دنیا بیبهره است. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم خاطره آخرین آموزش از این دست به بیست سال پیش بازمیگردد؛ زمانی که مدرسین Fire service collage به تهران آمدند و در سایت صالحآباد که به تازگی مرکز آموزش نام گرفته بود آتشنشانان را آموزش دادند. صالحآباد که امروز لقب مرکز آموزش بینالمللی آتشنشانی ایران را هم یدک میکشد زمینی ۱۱ هکتاری بود که در سال ۱۳۸۱ به عنوان مرکز آموزش به آتشنشانی تهران داده شد. بدیهی است وقتی مرکزی آموزشی عنوان بینالمللی را به خود اختصاص میدهد سبب افزایش سطح توقع مخاطب میشود. انتظار میرود در این مرکز علم روز جهان به زبانهای زنده غیر فارسی تدریس شود اما آیا این مرکز آموزش بینالمللی آتشنشانی تهران این خاصیت را دارد؟ کسانی که این مرکز را از نزدیک دیدهاند پاسخ را میدانند.
در حالی که در کشورهای پیشرفته با هر حریق قوانین مرتبط با آن صنعت بازنگری میشود و تکنیکهای اطفای حریق آتشنشانان به روز میگردد ما این الزام را در آتشنشانی کشور نمیبینیم. حادثهای رخ میدهد، تلفاتی میدهیم، عدهای جان میبازند و حادثه فراموش میشود. کدام قانون مرتبط با آتشنشانی در مجلس شورای اسلامی برای بهبود یا تصویب به شور گذاشته شده؟ کدام قانون از بازدیدهای الزامی و دورهای آتشنشانی پشتیبانی میکند؟ شاید بپرسید مبحث قانون چه ارتباطی با تکنیک و تاکتیک دارد؟ هیچ تاکتیک یا تکنیکی نمیتواند و مجاز نیست قانون را بشکند. برای داشتن تاکتیک باید محل حادثه را بشناسیم، نقشه ساختمان را در دسترس داشته باشیم، از قبل در آن ساختمان تمرین کرده باشیم، آیا آتشنشانی شهرداری تهران این خصوصیات را دارد؟ حوادث ریز و درشت تهران که عمدتا هم تکراری هستند پاسخ روشن این پرسش است. برایم قابل تصور است که همین الان همین لحظه پلاسکو را به خاطر آورید.
تاکتیک و تکنیک معمولا حاصل مطالعه و آموزش هستند. برای این دو مهم در مرکز آموزش علمی-کاربردی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران چه اندیشیده شده؟ پاسخ هیچ است؛ چرا که این مرکز اصولا برای برنامهریزی و رفع مشکل ایجاد نشده یا بهتر بگوییم امروز دیگر این نقش را به عهده ندارد. عالیترین سطح سرمایهگذاری شهرداری تهران در زمینه ایجاد دانش در خصوص پیشگیری و مقابله با حریق این است که سه رشته پایه را با تشابهی عجیب تدریس میکند. بهکارگیری عناوینی مانند بینالمللی، جهانی، بزرگترین در آسیا و نظایر آن که توسط مسوولان به کارگرفته میشود در روز حادثه به اندازه یک کپسول اطفای حریق ارزش ندارند.
تا اینجا متوجه شدیم که شهرداری تهران در بخش آتشنشانی و خدمات ایمنی در اصول تکنیک و تاکتیک دچار یک عقبماندگی تاریخی است. اما تصور نکنید که در بخش تجهیزات وضعیت بهتر و قابل دفاعتری دارد.
خودروهای آتشنشانی روزنباوری که شاهد تردد آنها در خیابانهای پایتخت هستید هم سن کمی ندارند و با احتساب زمینگیری پیش از بهکارگیری عمری بالای بیست سال دارند. پمپهای NH نصبشده روی این خودروها نیز دیگر جوانی سابق را ندارند و باید بیشتر از آنها مواظبت کرد. دستگاههای تنفسی SCBA و سایر تجهیزات الزامی آتشنشانی به روز نیستند. پس از حریق پالایشگاه تهران و در زمانی که همه در حال تعریف و تمجید از هم بودند، رییس وقت سازمان آتشنشانی تهران رسما اعلام کرد که ۸۰۰ میلیارد تومان تجهیزات جدید برای بهروزآوری آتشنشانی توسط شهرداری تهران هزینه خواهد شد؛ وعدهای که هرگز محقق نشد.
در حادثه ریزش ساختمان در سعادتآباد، پلاسکو و متروپل دیدیم که سیستم امدادرسانی به دلایل مختلف کارایی لازم را در زمان طلایی حادثه از دست میدهد. ازدحام و بینظمی و آموزش ندیدن مردم در این عدم کارایی بیتاثیر نیست. در دهه هشتاد در زمان شهرداری آقای قالیباف حضوری به ایشان گفتم، شهروندان باید آموزش ببینند تا تیمهای امدادی بتوانند کار خود را انجام بدهند و مردم باید نقش و سهم خود را بدانند که البته تاثیری نداشت. وقتی در اروپا یا آمریکا صدای آژیری بلند میشود توقف سریالی خودروها و باز کردن راه برای خودروی امدادی حاصل آموزش شهروندی است.
در شماره ۵۰۷۹ روزنامه «جهانصنعت» صفحه ۱۴ به انبارهای خالی آتشنشانی اشاره شده، به استفاده از مصالحی که نه تنها سبب تاخیر حریق نمیشوند بلکه خود سبب انتشار سریعتر حریق هستند. من خود شاهد این انتشار سریع حریق در ساختمان شهید تندگویان سازمان منطقه ویژه عسلویه بودهام. پوشش ساختمان سبب انتشار حریق بود. اینکه هر کسی هر چیزی را که دوست داشته باشد در صنعت ساخت و ساز به کار بگیرد نشان میدهد یا قانون نداریم یا نظارت نمیشود و یا هر دو. در حادثه پلاسکو مدارک نشان میدهد که آتشنشانی قدرت لازم برای برخورد با وضعیت ناایمن را ندارد یا در شهرداری تهران ارادهای برای برخورد وجود نداشته و ندارد در حالی که وضعیت ناایمن سرمایههای ملی را نابود میکند. سازمان آتشنشانی از نظر شهرداری تهران اهمیتی کمتر از سازمان زیباسازی و سایر سازمانهای وابسته دارد. به بودجههای تخصیصی نگاهی بیندازید و مقایسه کنید.
تهران شهری که هر روز آبستن حادثهای مرگبار است توسط شهرداری به عنوان متولی ایمنی شهری بیدفاع به حال خود رها شده است.
* دانشآموخته Fire service College انگلیس و کالج Falck هلند در مدیریت حریق
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :