ایران در بازار انرژی تنهاست
محمود خاقانی *
سابقه رقابت بر سر هاب منطقهای شدن در حوزه انرژی بین ایران و ترکیه پس از فروپاشی شوروی شکل گرفت. این رقابت بیشتر حول محور حضور در کشورهای آسیای مرکزی و منابع گازی دریای خزر میچرخید. در واقع رقابت بر سر این بود که این منابع غنی انرژی از چه مسیری عبور کنند. دولت روسیه که در آن زمان جانشین دولت اتحاد شوروی سابق شده بود، با غرب به یک تفاهم رسید. غرب به دنبال انرژی کشورهای آسیای مرکزی و دریای کاسپین از دو مسیر، یکی مسیر ایران و دیگری مسیر روسیه بود.
روسیه با همکاری ترکیه و غرب توافق کردند تا انتقال انرژی از مسیر ایران صورت نگیرد. شرکتهای نفتی بزرگ غربی هم در احداث خط لوله از دریای خزر، باکو به گرجستان، تفلیس و جیحان در شرق دریای مدیترانه سرمایهگذاریهای کلان انجام دادند. از سوی دیگر مسیر قدیمی، کرکوک عراق به بندر جیحان در ترکیه نفت هم از قبل فعال بود. بنابراین به تدریج شرایط برای تبدیل شدن ترکیه به هاب انرژی در منطقه آسیای مرکزی فراهم شد. هرچند ایران هم در آن زمان بیکار ننشست و با فعال کردن دیپلماسی انرژی ایران تلاش کرد که در این مراوده انرژی قرار بگیرد، اما به دلیل تغییر شرایط سیاسی بینالمللی ایران و تحریمها با وجود طرح مطالعاتی که شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران برای احداث مسیر یک خط لوله نفتخام و گاز طبیعی از مسیر قزاقستان، ترکمنستان در نظر گرفته بود و ایران که در مسیر احداث یک پالایشگاه در شمال ایران، در منطقه خراسانشمالی و گرگان هم دیده شده بود، اجرایی نشد.
این مطالعه هنوز هم در شرکت مهندسی و ساختمان نفت ایران در وزارت نفت وجود دارد که از نظر اقتصادی و فنی بسیار مناسب است. هرچند فاز اول این طرح از سوی شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران با همکاری چین باعث احداث بندر نفتی نکا شد. اما مراحل بعدی کار که احداث یک راهآهن از مسیر ترکمنستان بود، هنوز اجرایی نشده است. براساس این طرح قرار بود، از طریق قطار روزانه ۲۰ هزار بشکه نفتخام منطقه از بندر نفتی نکا به پالایشگاه تهران برای تصفیه منتقل شود. پالایشگاه تبریز بازسازی شده تا نفتخام حوزه دریای خزر در تبریز پالایش شود. پس از اعلام جزئیات این طرح، شرکتهای بینالمللی نفتی و شرکتهای دولتی قزاقستان و ترکمنستان از این طرح استقبال کردند. از سویی برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی و داخلی در بورس بینالمللی نفت ایران در جزیره کیش هم برنامههایی در نظر گرفته شد تا ایران محور و هاب انرژی منطقه شود.
در این رقابت اگر شرایط سیاسی بینالمللی تحریم ایران نبود، حتما به دلایل اقتصادی، ایران برنده بود. اما با تحریم ایران، مسیر انرژی از سمت کشور ما بسته شد و مسیر ترکیه و خط لوله باکو، تفلیس به بندر جیحان ترکیه فعال شد. خطی که حتی اقتصادی هم نیست اما در این رقابت ترکیه برنده شده است.
تحریمها که تداوم پیدا کرد، چین برای تکمیل این طرح ابراز تمایل کرد، اما شرایط تحریمی آنچنان بود که چین هم به یکباره از ایران ناامید شد. در نتیجه ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرد تا از ترکمنستان خط لوله گاز احداث کند و به این ترتیب مسیر ایران دوباره مسدود شد. در حال حاضر چین با طالبان همکاری میکند. در پاکستان هم سرمایهگذاری ۳۰ تا ۴۰ میلیاردی دلاری انجام داده تا گاز ترکمنستان را از مسیر افغانستان به هند ببرد.
بازی روسیه در بازار انرژی آسیای مرکزی هم به این رقابتها افزوده شد و حضور ایران در این بازار بیشتر محدود شد. سیاستمداران ایران تصور میکردند که چین و روسیه همراه ایران در این بازار هستند، این در حالی بود که روسیه ایران را رقیب خود میداند و چین هم تمایل ندارد که با ایران در تحریم همکاری کند. زیرا تامین امنیت انرژی برای چین بسیار مهم است. هرچند چین به خلیجفارس وابستهتر از تامین امنیت انرژی آمریکا و اروپا و خلیجفارس است، اما تمایل هم ندارد خود را به دردسر بیندازد، به همین دلیل چین در قطر ۳۰ میلیارد دلار برای پروژههای تبدیل گاز الانجی سرمایهگذاری کرده است. در حالی که پارسجنوبی ما حضور فعالی ندارد. روسیه هم چون ایران را رقیب خود میداند، ترجیح میدهد که در هاب انرژی شدن ترکیه حمایت کند که بیشتر نقش واسطه دارد و منابع گاز ندارد. بنابراین فرصتهای بیشتری برای ترکیه و قطر در فاصله تحریمهای ایران ایجاد شده است. امروز هم که روسیه وارد جنگ با اوکراین شده، ترکیه بین اوکراین و روسیه نقش میانجیگری بازی میکند. جالب اینجاست که سازمان ملل هم از ترکیه در ایفای این نقش میانجیگری حمایت میکند. یعنی سیاست نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی ایران حالا به نفع منافع ملی ترکیه شده است.
* کارشناس بینالملل انرژی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :