منطقه خطر: درگیری آینده با چین
به گزارش جهان صنعت نیوز: در ادامه این مطلب آمده است: کتاب جدید دو استراتژیست آمریکایی میگوید خطر همین حالا است. هال برندز از دانشگاه جان هاپکینز و مایکل بکلی از دانشگاه تافتس در «منطقه خطر: درگیری آینده با چین» با اشاره به عنوان کتابی دیگر در همین حوزه، استدلال میکنند که غولهای جهان درگیر یک دو سرعت یکدههای هستند، نه یک «ماراتن صدساله». آنها استدلال میکنند که چین در آستانه یک «سقوط سخت» یا شاید در حال نزول باشد اما همین مساله چین را خطرناکتر میکند. این کشور شاید به همین زودی و زمانی که هنوز فرصتش را دارد برای تصرف تایوان تلاش کند.
نویسندگان با اشاره به مفهوم «تله توسیدید» که توسط پروفسور گراهام آلیسون مطرح شده، میگویند مقصد چین و آمریکا برای جنگ همان چیزی است که آتن در ابتدای ظهور خود داشت و اسپارتی ترسناک در دوران باستان منفجر شد. آقایان برندز و بکلی میگویند آتن توسیدید آغازگر جنگ نبود، بلکه قدرتی برآمده بود که برای جلوگیری از زوال میجنگید. ترس امپراتوری ژاپن از خفه شدن اقتصادی، که منجر به حمله غافلگیرانه آن به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱ شد، نمونهای از چنین «تله قدرت اوج» است.
هر دو عنصر این تز- اینکه چین در حال اوج گرفتن است و جنگ قریبالوقوع است- توسط تحلیلگران دیگر رد شده اما به هرحال این مساله برداشت مرسوم در واشنگتن است. کارشناسان میگویند آیا کاهش رشد چین به این معنی است که چین به «تله درآمد متوسط» برخورد کرده (که در آن کشوری فقیر برای افزایش درآمد خود از یک حد متوسط به مشکل میخورد). آنها همچنین از افزایش خصومت بین آمریکا و چین و تنش نظامی در اطراف تایوان نگران هستند.
تحلیل نیات چین اهمیت دارد زیرا بر سیاست آمریکا تاثیر میگذارد. «آیا چین فقط یک مست خشن یا کسی مثل تونی سوپرانو است؟» جود بلانشت از مرکز مطالعات استراتژیک میگوید اگر چین را تهدیدی کوتاهمدت بدانیم، همه چیز را برای بازدارندگی نظامی آن به کار خواهیم گرفت و رقابت بر سر نظم جهانی را فراموش میکنیم.
بسیاری از کارشناسان از پیشبینی فروپاشی چین خودداری میکنند. با این حال، برندز و بکلی استدلال میکنند که رشد چین ناشی از عوامل متعددی است که اکنون در حال تغییر هستند. رونق جمعیتی در حال تبدیل شدن به رکود است. اصلاحات بازار به تمرکز مجدد اقتصاد، سرکوب شرکتهای فناوری نوآورانه و مبارزه برای کنترل بدهی منتهی میشود. «دیکتاتوری هوشمندتر» با کنترلهای سیاسی کمی سستتر اما به شکل ظالمانهتر بازگشته و یک دولت نظارت فنی ایجاد کرده است. کشورهای ثروتمند به جای پذیرش رشد چین، اقدام به محدود کردن تجارت کردهاند. برخی از اقتصاددانان، مانند توماس اورلیک، استدلال میکنند که حاکمان چین منابع، اهرمهای نظارتی و تجربه کافی برای جلوگیری از یک بحران سیستماتیک دارند. نسخه جدیدی از کتاب او در مورد اقتصاد چین، «حبابی که هرگز نمیترکد» در شرف انتشار است.
اوریانا اسکایلار ماسترو از دانشگاه استنفورد و درک قیچی از موسسه امریکن انترپرایز، در تفسیری برای فارین افرز، استدلال میکنند که سقوط چین بعید است. افول نسبی رشد چین، حتی اگر اتفاق بیفتد، احتمالا تدریجی خواهد بود. قدرت نظامی آن همچنان در حال افزایش خواهد بود. این کشور میخواهد تایوان را تصرف کند، اما نیازی به تهاجم ندارد. چه در حال افول یا رشد، چین میتواند تهاجمیتر شود. اما آمریکا باید از «راهحلهای کوتاهمدتی که توانایی آن را برای رقابت در بلندمدت تضعیف میکند» اجتناب کند.
جو بایدن چین را بزرگترین تهدید برای برتری آمریکا میداند، اما در حال حاضر به نظر میرسد که اصولا با آن به عنوان یک چالش اقتصادی و سیاسی برخورد میکند. درخواست بودجه دفاعی او برای سال مالی آینده حاکی از آن است که تهدید نظامی تنها در دهه ۲۰۳۰ شدیدتر خواهد بود.
این کشور به دنبال کاهش تورم و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه سلاحهای آینده است. اندازه ناوگان آمریکا که در حال حاضر کوچکتر از ناوگان چین است، قرار است قبل از گسترش مجدد در دهه آینده کاهش یابد. در همین حال، با وجود توافق اوکوس برای فروش زیردریاییهای هستهای به استرالیا، اولین نمونه آن احتمالا تا قبل از سال ۲۰۴۰ تحویل نخواهد شد.با این حال، شخصیتهای برجسته نظامی نگران هستند. دریاسالار فیلیپ دیویدسون، رییس سابق فرماندهی هند و اقیانوسیه آمریکا، استدلال میکند: «تهدید در این دهه و قطعا در چهار یا پنج سال آینده آشکار میشود. از ته دریا تا فضا، شاهد بهتر شدن چینیها هستیم.» دریاسالار جان آکیلینو، جانشین او، میگوید چین میخواهد نوسازی نیروهای مسلح خود را تا سال ۲۰۲۷ به پایان برساند. او در ماه مارس به سنا گفت که این جدول زمانی در حال کوتاهتر شدن است.
فهرست اولویتهای بدون بودجه فرماندهی هند و اقیانوسیه بالغ بر ۵/۱میلیارد دلار است. بزرگترین مبالغ به توانایی محافظت (یا حمله) به ماهوارهها مربوط میشود که شامل شبکهای برای اشتراکگذاری اطلاعات با متحدان و امکانات آزمایش مفاهیم جدید جنگ است. کنگره احتمالا بسیاری از این موارد را میپذیرد. کمیتههای مجلس نمایندگان و سنا به ترتیب ۳۷ و ۴۵ میلیارد دلار بیشتر از بودجه دفاعی ۸۰۲ میلیارد دلاری درخواستی دولت را توصیه کردهاند.
از نظر بانی گلاسر از صندوق مارشال آلمان، هر گونه درگیری احتمالا ناشی از تغییرات سیاسی است تا تغییر موازنه قدرت. حتی اگر نیروهای چین آماده نباشند و چین احساس کند تایوان به سمت استقلال حرکت و در نتیجه حزب کمونیست را تحقیر میکند، در آغاز جنگ تردید نخواهند کرد. با این اوصاف، او معتقد است تا مدتی وضعیت موجود یعنی عدم قطعیت شرایط تایوان ادامه خواهد داشت – عملا خودمختار است، اما توسط قدرتهای بزرگ به عنوان کشوری مستقل شناخته نمیشود. او میگوید: «من فکر نمیکنم اگر شی جینپینگ به اتحاد مجدد با تایوان دست پیدا نکند، حزب سقوط خواهد کرد.بنابراین اتفاقات سیاسی میتواند بحران بعدی را ایجاد کند. کنگره حزب کمونیست در اواسط اکتبر، که انتظار میرود در آن شی برای سومین دوره ریاستجمهوری را به دست بیاورد، ممکن است اطلاعات بیشتری در مورد نیات وی در قبال تایوان فاش کند. مجموعهای از نشستهای سران آسیا در پاییز امسال ممکن است نشاندهنده این باشد که چین و روسیه تا چه اندازه به اهداف مشترک خواهند رسید.
در آمریکا، قانون سیاست درباره تایوان، که با حمایت دو حزب در کنگره مورد بحث قرار میگیرد، شامل اقداماتی مانند اعلام تایوان به عنوان «متحد اصلی غیر ناتو» و ارتقای نماینده اعزامی به موقعیت سفیر است. در انتخابات میاندورهای در نوامبر، دموکراتها ممکن است یک یا هر دو مجلس کنگره را به جمهوریخواهان تندرو ببازند. شاید حزب حاکم در کاخ سفید هم در سال ۲۰۲۴ تغییر کند. تایوان در همان سال انتخابات ریاست جمهوری برگزار میکند. آیا ممکن است رییسجمهور جدید تایوان برای استقلال تلاش کند و از طرف آمریکا به رسمیت شناخته شود؟ خانم گلیزر استدلال میکند که چنین چشماندازی میتواند یک محرک واقعی برای جنگ باشد.
لینک کوتاه :