xtrim

توافق بین ایران و نظام بین‌الملل یک تعارف سیاسی است

مهدی مطهرنیا *

پرونده هسته‌ای ایران دچار بحران تصمیم‌گیری و بن‌بست احتمالی است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارای سامانه، سازمان، ساختار و کارکرد ویژه خود است و عاملیت‌ها در آن تغییر می‌کنند؛ امروز گروسی است و دیروز فرد دیگری جای او بوده است و فردا نیز طبق ساختارهای موجود با تمام شدن ماموریت گروسی فرد دیگری خواهد آمد، ولی آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای سر جای خود خواهد بود. در ایران هم جمهوری اسلامی ایران بر سر کار است و به عنوان رژیم سیاسی حاکم در تهران قدرت دارد و ۴۳ سال است که ایران پس از انقلاب در برهه‌های حساس متفاوت درگیر بوده است و اکنون یکی از مهم‌ترین آوردگاه‌های خود را شاهد است. اقتصاد ایران متزلزل است و پیامدهای ناشی از پرونده هسته‌ای دو دهه است که گریبانگیر ملت ایران است و اکنون دولت با گفتمان انقلابی باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد پرونده هسته‌ای را در پای میز مذاکره حل کند یا بر آن است که بر گفتمان خود پای فشارد و همان‌گونه که در دولت گذشته برجام را به صورت نمادین در مجلس گذشته پاره کرده است و در مجلس کنونی طرحی جهت خروج از پروتکل الحاقی با ضمانت اجرایی مشخص معین کرده است دنبال کند و از میز مذاکره برخیزد؟ ایالات متحده آمریکا بر آن است که ایران را در بافت موقعیتی کیش و مات قرار دهد. حرکت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با کارکرد و ساختار تعریف شده آن می‌تواند در این مسیر کمک باشد. به هر تقدیر اتهاماتی بیان شده است و بر اساس پادمان موجود، در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌ای خود آژانس که ایران نیز از اعضای آن محسوب می‌شود خواستار پاسخگویی است. اینکه بگوییم این درخواست آژانس سیاسی است یا سیاسی نیست مساله‌ای را حل نمی‌کند؛ آنچه که مساله را حل می‌کند این است که یا ایران باید با پذیرش سیاسی بودن عملکرد آژانس در برابر آژانس موضع‌گیری صریح و آشکاری داشته باشد و آن‌گونه که مرندی می‌گوید اگر برای ایران بی‌اهمیت است صراحتا اعلام کند آنچه که در پاسخ به آژانس گفته است کافی می‌داند و دیگر پاسخی به آژانس نخواهد داد؛ از سوی دیگر آژانس نیز اگر آنچه که در باب ایران می‌گوید، درست می‌داند، قاعدتا باید قطعنامه خود را صادر و اقدامات خود را بر اساس کارکرد خویش بروز و ظهور دهد؛ اما هر دو طرف تلاش دارند در یک عملیات رسانه‌ای بر تصمیم یکدیگر اثر بگذارند و وضع موجود را حفظ کنند؛ چراکه در دنیای واقعی همه چیز سیاسی است و سیاست ایجاب می‌کند که همه راه‌ها بسته نشود و این امر موجب می‌شود که وضع موجود در پرونده هسته‌ای ایران با یک جهت‌گیری فرسایشی تنها ملت ایران را در یک بافت موقعیتی ناشی از تحریم‌ها، نابسامانی اقتصادی، وضعیت اجتماعی نامناسب، میزان مهاجرت‌های بسیار بالا و فقر دست به گریبان با پرونده‌ای به نام برجام بماند و به تبع زمینه‌های نگرانی در بیشتر مردم به وجود آید. از این جهت باید بگویم آنچه که هر دو طرف دچارش هستند تلاش برای حفظ وضع موجود برای کمتر شدن هزینه‌های خود است.

با این وجود بارها گفته‌ام که هیچ توافقی بین ایران و ایالات متحده آمریکا در زمینه‌های گوناگون به وجود نمی‌آید. حتی در سال ۲۰۱۵ آنچه که توافق به نام برجام صورت گرفت در مرحله تحمل تهران و واشنگتن نسبت به همدیگر است. پس از انقلاب اسلامی و ماجرای سفارت آمریکا در تهران زنجیره‌ای از تقابل، تحمل و تنازع بین تهران و واشنگتن وجود دارد و بر اساس بافت موقعیتی ناشی از وضعیت هر دو پایتخت نسبت به یکدیگر، در موقعیتی که نتوانند تنازع خود را در صحنه عینی با هزینه‌های اندک بروز و ظهور داده و رودررویی داشته باشند، تلاش می‌کنند یکدیگر را تحمل کنند و زمانی که تلاش دارند همدیگر را تحمل کنند توافقات ناپایدار، لغزنده و فاقد ضمانت‌های اجرایی مشخص بر روی کاغذ بروز پیدا می‌کند و تنفسگاهی به وجود می‌آید تا در وضعیت مناسب دوباره تقابل‌ها در زمینه‌های گوناگون خود را به نمایش بگذارند. لذا هر وقت می‌گوییم توافق بین ایران و نظام بین‌الملل با مرکزیت ایالات متحده آمریکا به وجود می‌آید یک تعارف سیاسی است که در نهایت تحمل دو طرف را به نمایش گذاشته است و منجر به توافق مانا و پایدار نشده است.

opal

* کارشناس مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 289259
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *