بحران عدم اعتماد

محمدرضا رسولی *

در کشور ما عوامل متعددی باعث بروز حس بی‌اعتمادی از جانب مردم نسبت به مسوولان شده است. علاوه بر اینکه مسوولان دچار رفاه‌زدگی شده‌ و از سطح زندگی مردم فاصله گرفته‌اند، حجم انبوه وعده‌های عمل ‌نشده در این حس بی‌اعتمادی نقش بسزایی داشته است. مردم ما به مسوولان حتی وقتی به ظاهر کار درستی هم انجام می‌دهند اطمینان ندارند. احساس می‌کنند در معرض یک نمایش یا یک بازی از پیش طراحی شده هستند و کاسه‌ای زیر نیم کاسه مسوولان هست و آنها حتی در دل بحران هم صداقت به خرج نمی‌دهند. مردمی که به کرات جز شعار چیزی ندیده‌اند، به آنها اعتماد نمی‌کنند. عدم عمل به وعده‌های داده‌ شده باعث شده حس اعتماد به مسوولان از دست برود و این بی‌اعتمادی تا به آنجا پیش رفته که مردم حتی آنچه را که از طریق رسانه‌های رسمی کشور می‌بینند یا می‌شنوند، باور نکنند. امروز در شرایطی که اخبار مربوط به اختلاس‌های میلیاردی و سوء‌استفاده‌های برخی مسوولان و افراد پرنفوذ، جامعه را در بهت و خشم فراوانی فرو برده است، این سوال مطرح است که چطور افرادی که مرتب دم از انقلابی بودن می‌زنند، حتی بر اعضای خانواده و مشاوران و نزدیکان درجه یک خود اشراف و کنترل نداشته و در عین حال برای کوچک‌ترین امورات مردم تصمیم گرفته و می‌خواهند آنها را هدایت کنند؟

اعتماد برای مسوولان، به مثابه سرمایه اجتماعی بوده و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بقا و دوام دولت‌ها تا حد زیادی وابسته به میزان برخورداری آنها از این سرمایه بزرگ است. لازم است مسوولان به منظور بازسازی اعتماد از دست رفته مردم، به تمام وعده‌های خود عمل کنند و اگر نمی‌توانند در چارچوب اختیارات خود کاری انجام دهنـد، مردم را از عدم توانایی خود جهت برآورده کردن خواسته‌هایشان آگاه کنند.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 289613
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا