xtrim

برای «مهسا»

.به گزارش جهان صنعت نیوز:  انتشار اینگونه تصاویر به باور برخی کارشناس‌ها ابعاد متفاوتی دارد. برخی جامعه‌شناس‌ها انتشار این تصاویر را نوعی تخلیه خشم زن‌ها در فضای مجازی می‌دانند. بنابراین تاثیر چنین رفتارهایی را کوتاه‌مدت می‌دانند. از طرفی عده‌ای دیگر از کارشناس‌ها بر این عقیده‌اند که تراشیدن مو فلسفه دیگری هم دارد که نمی‌توان نادیده گرفت و بازمی‌گردد به رفتار خشونت‌بار ماموران گشت ارشاد که بیشتر به دنبال ترساندن زنان و دخترانی‌اند که به زعم خود بدپوشش هستند. بنابراین تراشیدن مو یک حرکت اعتراضی است که مخاطب اصلی آن گشت ارشاد است. مو را تراشیده‌اند تا بگویند اگر قرار است پوشاندن این تارهای مو نماد جامعه اسلامی باشد، ما این موها را از ته می‌تراشیم. بروید دنبال نمادهای دیگری باشید که نشان دهد این جامعه اسلامی است! البته فلسفه بریدن مو در میان زن‌ها پیشینه دیرینه‌ای دارد.

بریدن مو هنگام عزا در میان بعضی از اقوام ایران از جمله لرها نشانه سوگواری است؛ آیینی که اکنون به روایت برخی از معترضان، به نمادی برای نشان دادن خشم تبدیل شده است. در شاهنامه فردوسی به آیین بریدن گیس در عزای مرگ مظلومانه سیاوش اشاره شده است. همان‌طور که سیمین دانشور هم در کتاب سووشون از زبان زری، شخصیت اصلی داستان نوشته، زنان در سوگ سیاوش و مردهایی که دوست دارند، گیس‌های خود را می‌برند و به درختی به نام گیسو می‌آویزند. زری هم که همسرش یوسف کشته شده، آرزو می‌کند موهایش را به درخت گیسو بیاویزد. اما هر چه باشد، تماشای تصاویر بریدن موی سر زنان بسیار غم‌انگیز است. پس این روزها خواست عمومی توقف گشت ارشاد است. کارشناس‌ها نیز بر این عقیده‌اند که دولت باید به خواسته‌های مردم توجه کند. به عقیده برخی فعالان حقوق زنان این بار نیروی انتظامی باید درباره تبعاتی که این رفتارها بر زندگی زنان می‏گذارد، پاسخگو باشد. این اعمال و مانور قدرت و تحکم بر زنان قابل پذیرش نیست. این رفتارها به روح و روان آنها آسیب می‏زند؛ این زنان قرار است مادران آینده باشند. اما با اتفاقات پیش‌آمده بار روانی زیادی بر دوش زنان است، در حال حاضر بخشی از جمعیت کشور که زنان هستند در افسردگی و ناامیدی به سر می‌برند که چنین امری نگران‌کننده است.

 خشم زنان

opal

آذر منصوری، قائم‌مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت و فعال حقوق زنان با اشاره به تاثیر عمیق فوت مهسا امینی بر جامعه به «جهان‌صنعت» گفت: فاجعه مرگ مهسا امینی آحاد جامعه ایران را متاثر و خشمگین کرده است. به طوری که هیچ گروه و طبقه اجتماعی را نمی‌توان سراغ گرفت که در برابر این فاجعه ملی موضع سکوت یا بی‌تفاوتی اتخاذ کند. شاید تاکنون هیچ اتفاقی در این حد نتوانسته بود واکنش ملی به دنبال داشته باشد و این به منزله یک هشدار به متولیان و گشت ارشاد است. هنرمندان نیز با توجه به ارتباطی که با جامعه دارند، به خصوص زنان هنرمند هم حس همدردی خود را ابراز می‌کنند و هر کدام سعی کردند واکنشی موثر در این راستا داشته باشند که پیامی دوطرفه هم به حاکمیت و هم به جامعه و زنان ایران داشته باشد.

وی افزود: البته تراشیدن مو به نظرم فلسفه دیگری هم دارد که نمی‌توان نادیده گرفت و آن برمی‌گردد به رفتار خشونت‌بار ماموران گشت ارشاد که بیشتر به دنبال ترساندن زنان و دخترانی هستند که به زعم خود بدپوشش هستند. این تراشیدن مو یک حرکت اعتراضی است که مخاطب اصلی آن گشت ارشاد است. مو را تراشیده‌اند تا بگویند اگر قرار است پوشاندن این تارهای مو نماد جامعه اسلامی باشد، ما این موها را از ته می‌تراشیم. بروید دنبال نمادهای دیگری باشید که نشان دهد این جامعه اسلامی است!

پیوند مطالبه حجاب اختیاری با دیگر تبعیض‌ها

دکتر سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس نیز بریدن مو توسط زنان در فضای مجازی را نوعی اعتراض عنوان کرد و به «جهان‌صنعت» گفت:  آنچه بر سر مهسا امینی آورده‌اند، وجدان جمعی را به شدت آزرده کرده و احساساتی مثل اندوه و خشم را در جامعه برانگیخته است. به طوری که بسیاری سکوت در برابر مرگ او را همدستی با مسببان می‌دانند. از این رو به آن واکنش نشان می‌دهند. یکی از واکنش‌ها بریدن مو توسط زنان است که نشان‌دهنده بزرگی این درد و مصیبت جمعی و تاثیر آن بر روح و وجدان جامعه است. بریدن گیس یا مو در مناطقی از ایران و به‌خصوص فرهنگ‌های کردی و لری بخشی از آیین سوگ بوده که زنان در مرگ عزیزان به جا می‌آورده‌اند و به تدریج و احتمالا بعد از اصلاحات ارضی منسوخ شد. این کنش سنتی دلالت بر اندوه و ناامیدی شدید بعد از مرگ متوفی داشت. گیس بریدن زنان بعد از مرگ مهسا امینی، دو معنای همزمان دارد: از طرفی اندوه عمیق و ناامیدی زنان را نشان می‌دهد که شباهتی با همان کنش سنتی دارد، از طرفی کنشی از سر خشم و اعتراض به ستمی است که بر سر موضوع حجاب بر زنی مظلوم و بیگناه روا داشته شده است. این کنش را می‌توان یک کنش اعتراضی- سیاسی زنان به مداخله مسوولان در حق انتخاب پوشش تلقی کرد.

وی افزود: مداخله مسوولان در پوشش، تنها یکی از اشکال ستم جنسیتی است که بر زنان اعمال می‌شود. اما عیان‌ترین و آشکارترین شکل تبعیض جنسیتی هم هست. یعنی در حالی که سایر اشکال تبعیض ممکن است پنهان باشند ولی مداخله و کنترل پوشش زنان به شکل آشکار و گاه به شیوه‌های خشن و تحقیرآمیز جلوی چشم جامعه صورت می‌گیرد. در واقع حجاب به معیاری برای تقسیم‌بندی زنان از نگاه مسوولان تبدیل شده و میزان اطاعت و تسلیم سوژه زنانه نسبت به مسوولان با آن سنجیده می‌شود. متولیان حجاب را به معیار امتیاز دادن به زنان تبدیل کرده و بر اساس حجاب و اطاعت به زنان پاداش می‌دهند یا آنها را محروم می‌کنند. چنین سیاستی برای بخش بزرگی از جامعه کنونی ایران تبعیض‌آمیز و غیرقابل قبول است و در مقابل آن مقاومت می‌شود.

گشت ارشاد جمع شود

پروانه سلحشوری، فعال حقوق زنان، جامعه‌شناس و نماینده سابق مجلس نیز درخصوص واکنش زن‌ها به موضوع مهسا امینی با بریدن موهایشان به «جهان‌صنعت» گفت: زنانی که موی سر خود را در فضای مجازی کوتاه کرده‌اند، بر این عقیده‌اند که دولت با موی زن‌ها مشکل دارد. زن‌ها با چنین رفتاری می‌خواهند ببیند، آیا مشکل دولت با آنها حل می‌شود. تراشیدن و کوتاهی موی زن‌ها نشانه اعتراض و یک نوع نافرمانی مدنی است. البته این نوع رفتارها تخلیه خشم در فضای مجازی نیز هست. وقتی خشم زن‌ها و دیگر افراد اینگونه در فضای مجازی تخلیه می‌شود، دولت دیگر به فکر اصلاحات نمی‌افتد. گشت ارشاد برخلاف تصورات حاکمیت تاثیری در حجاب زن‌ها نداشته است. اتفاقا امروزه هر فردی که از کنار گشت ارشاد عبور می‌کند، احساس ناامنی و مرگ می‌کند. عکس‌هایی که از مهسا امینی قبل از بازداشت منتشر شده است نشان می‌دهد لباس مشکی و بلند او به گونه‌ای بود که هیچ‌کس تصور نمی‌کرد، مهسا بازداشت شود. البته این امر بار اول گشت ارشاد نیز نیست، آنها سلیقه‌ای عمل می‌کنند. نیروی انتظامی باید درباره تبعاتی که این رفتارها بر زندگی زنان می‏گذارد، پاسخگو باشد. این اعمال و مانور قدرت و تحکم بر زنان قابل پذیرش نیست. این رفتارها به روح و روان آنها آسیب می‏زند؛ این زنان قرار است مادران آینده باشند اما با اتفاقات پیش آمده بار روانی زیادی بر دوش زنان است، این بار به اندازه‌ای است که نیمی از جمعیتی که زنان تشکیل می‌دهند در افسردگی و ناامیدی به سر می‌بردند.

وی افزود: بارها در فضای مجازی تصاویر خشونت‌آمیز گشت ارشاد رسانه‌ای شده است. این در حالی است که در اسلام نیامده زنان را به بهانه بی‌حجابی تحقیر و توهین کنید. برخی مسوولان با چنین رفتارهایی به دین ضربه می‌زنند. واکنش‌های مردم در جامعه و فضای مجازی نسبت به سال‌های گذشته بیشتر شده است، زیرا آنها بر این باورند که شاید این موضوع برای خودشان هم رخ می‌داد. در هر صورت به نظرم خشونتی که دولت نسبت به شهروندان انجام می‌دهد و واکنش مردم در سیکل معیوبی قرار دارد؛ چرا که دولت به هر نحوی خشونتی را در جامعه ایجاد ‌کند، مردم نیز در فضای مجازی با هشتگ به آن واکنش نشان می‌دهند و دوباره این امر فراموش می‌شود تا خشونتی دیگر. بنابراین این امر تا زمانی که مطالبه‌گری‌ها جدی‌تر نشود، پایان نمی‌یابد. زیرا مهسا اولین و آخرین قربانی این چرخه نخواهد بود. گشت ارشاد باید جمع‌آوری شود.  مساله این است که گشت ارشاد به‌جز ایجاد رعب و ترس، کارکرد دیگری ندارد. حقوق شهروندی مردم با پدیده‏ای به‌نام گشت ارشاد، زیر سوال می‏رود. این موضوع نه‌تنها تحقیر زنان که تحقیر خانواده‏ها و مردان را هم در پی دارد. دختران و همسران همین مردان هستند که توسط یک ‌زن ‌دیگر به داخل ون‏های گشت ارشاد کشیده می‏شوند و قرار است آنجا ارشاد شوند.

او ادامه داد: مسوولان پس از مرگ مهسا وعده داده‏اند که به موضوع رسیدگی می‏کنند، اما ماهیت و اصل ماجرا مشکل دارد و باید نوک‌پیکان به سمتی رود که دیگر گشت ارشادی برای تحقیر زنان، خانواده‏ها و ایرانی‏ها وجود نداشته باشد و حقوق انسانی و شهروندی آحاد ‌مردم در نظر گرفته شود.

دولت به خواسته‌های مردم توجه کند

شهربانو امانی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز به «جهان صنعت» گفت: من هم مانند دیگر هموطنانم از مرگ غم‌انگیز مهسا امینی متاثر و متاسف شدم. متاسفانه سال‌هاست سیستم اجرایی کشور به اسم ارشاد جوانان به خصوص دختران را مورد آزار قرار می‌دهد. این روزها مسوولانی که باید حافظ جان زن‌ها باشند، به خاطر تارمویی چنین وقایع تلخی را رقم می‌زنند. حال آنکه پیش از این اتفاقات باید گشت ارشاد جمع می‌شد. اگر مهسا در کشور دیگری اینگونه جان می‌داد، در آن جامعه غوغا به پا می‌شد و مسوولان مربوطه استعفا می‌دادند اما مسوولان ما در واکنش به این قضیه یا اظهار بی‌اطلاعی کردند یا مسوولیت را به گردن یکدیگر انداختند. این در حالی است که مهسا اولین و آخرین قربانی حجاب اجباری نخواهد بود و نیست. وقتی آقایان و خانم‌هایی که در گشت ارشاد کار می‌کنند، نمی‌توانند خشم‌شان را کنترل کنند، چرا باید چنین مسوولیتی به آنها داده شود.

وی افزود: افراد زیادی ایرادات و مشکلات گشت ارشاد را فریاد زدند، اما انگار که سرب در گوش مسوولان است و نمی‌شنوند. حجاب با خشونت و اجبار قابل اجرایی نیست، برخلاف تصورات حجاب باید در جامعه فرهنگ‌سازی شود. در حالی که حجاب باید در جامعه اسلامی با علاقه و اختیاری باشد. حال در پی مرگ مهسا امینی هنرمندان و فعالان مدنی زیادی در فضای مجازی موهای خود را تراشیدند. تراشیدن و بریدن مو‌‌های سر نشانه اعتراض زنان است. پس این روش نشانگر این است که اگر جان همه را هم بگیرید این روش به نتیجه نخواهد رسید. جدای از این قضایا به جای بازداشت اختلاسگران به تار موی زنان گیر دادند که نتایج‌اش را هم می‌بینیم.

امانی اظهار کرد: متاسفانه ماموران خاطی این قضیه نیز مانند دیگر اتفاقات، معرفی و مجازات نمی‌شوند. زیرا اگر مهر تاییدی به این قضیه بخورد، دولت باید گشت ارشاد را جمع‌آوری کند. این در حالی است که طی این مدت از مجلس و فراکسیون زنان هیچ صدایی درنیامد. حتی اسلام نیز به چنین امری تاکید نکرده است. بنابراین مطالبات مردم حتما به سرانجام خواهید رسید. البته گروهی بر این عقیده‌اند که به زودی اعتراض‌ها به فراموشی سپرده می‌شود، اما به نظرم دولت باید به خواسته‌های مردم توجه کند. زنان با بریدن موی سر در شبکه‌های مجازی اعتراض خود را نشان دادند. زن‌ها از اینکه مهسا به دلیل موی سر بازداشت و فوت کرد، خشمگین شدند. دولت باید خشم عمومی را با رعایت حقوق شهروندی، اجرای قانون صحیح و کنار مردم بودن پاسخ دهد.

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه : 290628
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *