برنامه هفتم و یک حرف حساب
به گزارش جهان صنعت نیوز: در چنین وضعیتی که هر روز یک رویداد پیشبینینشده راه را برای بررسی سرنوشت این مرزوبوم در سالهای آتی بسته است میتوان انتظار داشت که برنامه هفتم توسعه حتی در میان اقتصاددانان و فعالان اقتصادی با بیاعتنایی عمیق روبهرو شود. چرا چنین شده است و هیچ کارشناس و فعال اقتصادی و کارشناسی حس بررسی سیاستهای کلی برنامه هفتم را ندارد؟ مسعود خوانساری رییس اتاق بازرگانی تهران شاید یکی از معدود فعالان اقتصادی است که در نشستهای هیات نمایندگان این اتاق سخنانی از پیش اندیشیده میزند و به فعالان اقتصادی و بیشتر از آن به دولت و مجلس تلنگر میزند که به خود بیایید و ببینید که چه میکنید و کجای کار هستید. او به درستی درباره برنامه هفتم میگوید گبرنامه هفتم توسعه پیشرفت اقتصادی توام با عدالت با نرخ رشد اقتصادی متوسط سالانه ۸ درصد در طول برنامه با تاکید بر افزایش بهرهوری کل عوامل تولید و تکرقمی کردن تورم در پنج سال آینده ابلاغ شد که اهداف بزرگ و خوبی است و امیدواریم بتوان به آنها دست پیدا کرد اما قطعا برای رسیدن به موفقیت در برنامه هفتم لازم است تحلیلی از برنامه ششم ارائه شود و ناکامیها، شکستها و توفیقاتی که وجود داشته بررسی شود تا نقشه راه برنامه هفتم باشد.»
آیا دولت سیزدهم و سازمان برنامه در این یک سال تازهسپریشده اصولا درباره اینکه باید کارامدی برنامههای شش برنامه توسعه مطالعات کارشناسانه و بدون توجه به اینکه این برنامه توسط کدام دولتها و مجلسها تهیه و اجرا شده است را در دستور کار قرار دادهاند؟ آیا درحالی که به گواه رییس سازمان برنامه و وزیر اقتصاد دولت سیزدهم میانگین رشد اقتصادی کشور صفر درصد بوده و در همه برنامههای توسعه چهارم تا ششم رشد ۸ درصدی به مثابه آرزوی بزرگ در آنها گنجانده شده است، باز هم باید رشد ۸ درصدی را دنبال کرد. به نظر میرسد سازمان برنامه و سایر نهادهای کشور باید سخنان خوانساری را در کانون توجه قرار دهند و شمایی از عملکرد برنامه ششم در هر بخش و دلایل ناکامی یا کامیابها را بررسی کند و به اطلاع شهروندان برسانند. در حالی که کارنامه برنامه ششم در غبار فرو رفته است سیاستهای کلی برنامه هفتم بر اساس کدام زیربناهای فکری و مادی قرار است تدوین شود.
لینک کوتاه :