جنگ سرد اقتصادی
به گزارش جهان صنعت نیوز: در همین رابطه و در حالی که جنگ اوکراین در حال طولانیتر شدن است، همانطور که از ابتدای این جنگ نیز برخی از تحلیلگران پیشبینی میکردند، دیگر آن شور و حرارت اولیه جهت حمایت همهجانبه از اوکراین و اتحاد برای پیروزی در قبال پوتین مشاهده نمیشود و چالشهای مختلف هر یک ابهاماتی را در جهت ادامه مسیر قبلی برای کشورهای اروپایی ایجاد کرده است؛ امری که کارشناسان از آن به عنوان یکی از برگهای برنده پوتین در جنگ یاد کرده و معتقد هستند با گذشت زمان و احتمال کاهش حمایتها از اوکراین، روند جنگ میتواند به نفع روسیه رقم بخورد.
جنگ سرد جدید
در واقع حمله روسیه به اوکراین، کشورهای اروپایی را وا داشت تا نسبت به جایگاه خود در جهان تجدید نظر کنند. این حمله آغازکننده یک جنگ سرد جدید بود، با این تفاوت که بر خلاف جنگ سرد دوران شوروی، اکنون وضعیت اردوگاه ضدروسی مشخص نبوده و یکپارچگی کاملی هم در مقابله با پوتین مشاهده نمیشود.
خردادماه امسال نقطه عطفی در جنگ اوکراین بود، چرا که خطوط کلی این جنگ سرد در اجلاس سران ناتو در مادرید اسپانیا مشخص شد؛ جایی که اعضای ناتو تصمیم به ارسال تسلیحات به اوکراین، افزایش هزینههای دفاعی، تقویت استقرار نظامی در شرق اروپا و اعمال تحریمهای اقتصادی شدید علیه روسیه گرفتند و اتحاد و عزم قابل توجهی از خود در این زمینه نشان دادند.
با این حال، اکنون کشورهای اروپایی با این واقعیت روبهرو هستند که قدرت هنجاری آنها با مخاطره مواجه شده است. در واقع هر چند نزدیک به دوسوم کشورهای جهان امروز از اوکراین حمایت میکنند، اما این بدان معنی نیست که تمام این کشورها با تحریم روسیه موافق و همراه هستند. به عنوان مثال کشورهای عضو بریکس (برزیل، هند، روسیه، چین و آفریقای جنوبی) در اجلاس اخیر خود از ۱۲ کشور دیگر دعوت به عمل آورده و چینیها نیز از فرصت استفاده کردند تا حمایتها را جهت تامین منافع اساسی بریکس به خود جلب کنند. علاوه بر این پیروزی راستگرایان در سوئد و ایتالیا، فشارهای داخلی بر لیبرال دموکراسی را افزایش داده و به جایگاه هنجاری کشورهای اروپایی در عرصه جهانی آسیب بیشتری وارد میکند.
به همین دلیل است که غرب اکنون با سه چالش بزرگ در جنگ سرد جدید روبهرو است؛ چالشهایی که بر دامنه و وسعت آنها هر لحظه افزوده میشود و تحولاتی متفاوتتر از سایر کشورها را برای آنها رقم میزند.
سرمایهگذاری در بخش خصوصی؛ نخستین گام
بر اساس گزارشی که اخیرا شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا منتشر کرده است، بسیاری از کشورها در آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا نسبت به استانداردهای دوگانه غربی بدبین هستند. به عنوان مثال مداخله نظامی ناتو در لیبی یا خروج آمریکا از عراق و افغانستان، این کشورها را نسبت به رویکرد و رویه غربیها به خصوص ایالاتمتحده آمریکا محتاط کرده است.
این کشورها همچنین در مقابل انرژی ارزان روسیه و وامهای قابل دسترس چینی بسیار مشتاقتر هستند تا آن چیزی که غربیها قرار است از طریق قوانین، هنجارها و پیششرطها به آنها ارائه دهند.
در این رابطه، اروپا میتواند از موقعیت ژئوپلیتیکی خود جهت پیوند با بازارهای نوظهور استفاده کند و ضمن سرمایهگذاری روی بخش خصوصی محلی به مرور برخی کشورهای آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا را وارد زنجیره تامین جهانی کند. در اینجا تمرکز بر صنایع، به خصوص بخشهایی مانند انرژی، اقتصاد سبز و زیرساختهای هوشمند علیرغم چالشهایی که دارد، میتواند برای غربیها در این جنگ سرد به منظور جذب متحدان جدید راهگشا باشد.
چالش ترکیه برای ائتلاف ناتو
اظهارات اخیر رهبران اتحادیه اروپا و ناتو حاکی از اختلافات قابل توجه میان آنها در مورد موضوع مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین است. مهمتر اینکه ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو، رفتاری مشابه با روسیه در قبرس، سوریه و حتی یونان داشته است.
همانطور که ولادمیر پوتین رییسجمهوری روسیه از پتر کبیر یاد میکند، اردوغان نیز از سلطان سلیمان یاد کرده و به او استناد میکند. با این حال شاهد هستیم که ایالات متحده و اتحادیه اروپا، عمدا یا سهوا این مساله را در قبال ترکیه نادیده گرفتهاند؛ در حالی که این موضوع میتواند خطرات قابلتوجهی را برای وحدت و ائتلاف کشورهای غربی به همراه داشته باشد. بنابراین اتخاذ یک چارچوب در روابط تجاری و ایجاد نوعی وابستگی متقابل میتواند این چالش مهم را در نخستین گام برای اروپاییها حل و فصل کند.
پیش به سوی زمستان سرد
بسیاری از کشورهای غربی در این بحران اقتصادی وارد ایام انتخابات میشوند. هرچند بسیاری از شهروندان از لحاظ هنجاری خواستار حمایت از اوکراین هستند، اما چالشهای مهم اقتصادی آنها را دچار نوعی حس ناامنی کرده و این امر میتواند نسبت به نگرش آنها در جنگ سرد جدید و همبستگی غربی تاثیرگذار باشد.
این وضعیت در زمستان امسال بدتر نیز خواهد شد. زیرا افزایش بیشتر قیمت انرژی به بیثباتی سیاسی و تنشهای اجتماعی دامن میزند. به همین دلیل مشخص نیست شهروندان و دولتهای اروپایی در چنین شرایطی به موضع سخت خود در قبال روسیه ادامه خواهند داد یا خیر؟ امری که میتواند منجر به تغییرات عمده و اساسی در سیاست خارجی کشورهای غربی شود.
در واقع هر چند این خوشبینی وجود دارد که دموکراسی موثرترین سیستم برای رفع بحرانهاست، اما ماههای آینده آزمونی سخت برای کشورهای غربی خواهد بود. جایی که آنها ناچار هستند برای متقاعد کردن شرکای خود در سایر نقاط جهان اقدامات دشواری انجام دهند. آنها اکنون در یک حالت تدافعی قرار دارند و برای ارائه یک کلان روایت نیازمند توجه به دو اولویت مهم هستند. نخست رفع نابرابریها به گونهای که رفاه مشترک تضمین شود و دوم احیای نظم امنیتی غرب. در این راستا، آنطور که شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا گزارش داده، اگر ائتلاف غرب بخواهد وحدت خود در قبال حمایت از اوکراین را حفظ کند، باید در وهله اول با چالشهای فزاینده اعضای خود مقابله کند. چالشهایی که بیشتر جنبه اقتصادی داشته و از مسیر اقتصاد قابل سرایت به سیاست و مسائل اجتماعی است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :