چالش‌های مدیریتی وزارت میراث فرهنگی

به گزارش جهان صنعت نیوز:  جوابیه وزارت میراث فرهنگی در پاسخ به نقدهای مطرح‌شده در خصوص نبود تخصص‌گرایی در وزارت میراث فرهنگی و نبود برنامه مشخص و مدون در این وزارتخانه بیشتر حکم نوعی گزارش عملکرد داشت و پاسخ درستی به نکات و نقدهای مطرح‌شده داده نشد.

در این شماره اما عبدالرضا مهاجری‌نژاد پاسخ‌هایی به جوابیه وزارت میراث فرهنگی داده و نقدهای مضاعفی را به این وزارتخانه مطرح کرده است که پاسخ‌های ایشان در دو بخش در شماره‌های امروز و فردا منتشر می‌شود.

 

*************

عبدالرضا- مهاجری‌نژاد*- در پی انتشار جوابیه وزارت محترم میراث فرهنگی به نقد منصفانه اینجانب در رابطه با بی‌برنامگی جناب آقای ضرغامی در ساختار مدیریتی وزارت میراث فرهنگی و جای خالی تخصص‌گرایی که با ارائه راهبرد همراه بود؛ بعد از ۲۲ روز با جوابیه‌ای روبه‌رو شدم که احساس کردم سکوت اینجانب و داوری صاحبان خرد و اندیشه و متخصصان و کارشناسان محترم مجموعه وزارت بهترین و محکم‌ترین پاسخ در ثواب و یا ناثوابی نقد کارشناسی اینجانب و جوابیه است.

 با وجود این جوابیه سرشار از سفسطه و اشتباه نگارندگان نشان از انباشت استیصال و بی‌برنامگی و روزمرگی و سردرگمی داشت. اینجانب به رسم ادب و تنویر افکار عمومی و جامعه هدف، برخود لازم دیدم پاسخی درخور به بند بند مطالب گردآوری‌شده و جوابیه ارسالی روابط‌عمومی وزارت میراث فرهنگی داده باشم.

مرقوم فرمودند وجود یک برنامه اثربخش و رسیدن به راهکارها و راهبردهای تحول‌آفرین برای به ثمر نشستن ماموریت‌های سه‌گانه وزارت متبوع  حاصل شناخت از نظام مسائلی است که وزارتخانه نوتاسیس با آن روبه‌رو است. جای تاسف دارد که بدون کوچک‌ترین درک درست از نظام مسائلی صرفا با جابه‌جایی کلمات بازی کرده‌اید. نظام مسائلی در مورد پدیده‌های نوظهور و ناشناخته در عرصه‌های مختلف بهداشتی، سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی در دنیا به حساب می‌آید ولی به زعم شما یک ذائقه است که در وزارتخانه به ارمغان آورده‌اید.

 جای بسی تاسف است که بعد از چهل و اندی سال بعد از انقلاب با سابقه طولانی ساختار میراث فرهنگی دنبال نظام مسائلی می‌گردید. سه سازمان عریض و طویل تخصصی به یک وزارتخانه تبدیل شده‌اند اما ساختار و شرح وظایف که عوض نشده است. چگونه با وجود حل نشدن نظام مسائلی با چهار برنامه سوم تا برنامه ششم، سیاست‌های ابلاغی نظام بدون حل نظام مسائلی به پیش رفته است؟ جای شرمساری است، با الفاظ بازی نکنید.

 مرقوم فرموده‌اید در رویکرد یادشده (نظام مسائلی) تحول‌آفرینی طلایه‌دار وزارت میراث فرهنگی بوده است. در یک سالگی؟! و نمونه بارز تحول‌آفرینی در اجرای نهضت تفویض اختیار است. جای بسی شگفتی و مایه شرمندگی و سرافکندگی است که مدیران ارشد وزارت میراث فرهنگی تفویض اختیار را یک برنامه تلقی می‌کنند.

تفویض اختیار یعنی تسریع در اجرای انجام امور برای جلوگیری از بوروکراسی اداری. ارتباط تفویض اختیار با معاونین غیرمتخصص در چیست؟ اساسا چه چیزی را تفویض می‌کنند؟ کدام برنامه را تفویض می‌کنند؟ هرکدام از معاونین محترم اگر برنامه ارائه داده‌اند لطفا همراه با تاریخ ورود به وزارت و مستندات ارائه دهند. آیا ناآگاهی و ناکارآمدی را تفویض می‌کنید؟ اگر اینطور باشد که عذر بدتر از گناه است.

مرقوم فرموده‌اید برداشته شدن و تسهیل فرآیند صدور مجوز به عنوان دیگر نقطه تحول‌آفرین برای پاسداری از حقوق عامه مورد توجه قرار گرفته است. جهت اطلاع شما و استحضار مردم عزیز و فعالان میراث فرهنگی گردشگری و صنایع‌دستی عرض می‌کنم بزرگ‌ترین آفت حوزه گردشگری و صنایع‌دستی در تصدی‌گری است. همه دولت‌ها با شعار مبارزه و با تصدی‌گری و اصلاحات امور می‌آیند اما بعد از تشکیل دولت بر بال تصدی‌گری چنبره می‌زنند. اگر فرآیند صدور مجوز‌ها در گردشگری را ملاحظه کنید نزدیک به ۱۲ دستگاه (برای صدور مجوز) باید جواب بدهند. فرآیند پرونده‌های صدور مجوز تاسیسات گردشگری و کش و قوس‌های اداری بیش از یک سال طول می‌کشد.

در فراز دیگر فرمودید تسهیل فرآیند صدور مجوزها به عنوان نقطه تحول‌آفرین برای پاسداری از حقوق عامه مورد توجه قرار گرفت. برآیند نگاه به این الفاظ و جملات، گواه متوسل شدن به امامزاده‌هاست و هیچ بار علمی و معنایی به همراه ندارد و صرفا لفاظی است. شما هنوز درک درستی از اقتصاد مقاومتی ندارید، اقتصاد مقاومتی یک رویکرد و نگاه به درون، همراه با مولفه‌های سیاست اقتصادی ریاضتی است؛ ولی اقدامات در عرصه صنایع‌دستی از دولت‌های قبل تاکنون بیشتر شبیه یک اقتصاد سوسیالیستی است تا اقتصاد مقاومتی.

لطفا بفرمایید چه کسانی عرضه نمایشگاه‌های داخلی و خارجی حوزه صنایع‌دستی را تصاحب کردند. عنوان فرمودید تجربه بالا، ارتباطات خوب و شناخت دقیق معاون توسعه مدیریت در کنار سایر معاونین نویدبخش آینده‌ای روشن برای میراث‌فرهنگی است.

بزرگنمایی و غلو در تمجید شما مرا وادار به پاسخگویی می‌کند. بزرگ‌ترین چالش وزارت متبوع در سه سال آینده نبود نیروی تخصصی و نداشتن برنامه درازمدت در حوزه نیروی انسانی متخصص است و اکثر کارشناسان متخصص حوزه‌های تخصصی از بازماندگان و جذب‌شدگان در دهه هفتاد هستند که به زودی بازنشسته می‌شوند.

 با این مقدمه اطلاعات و آمار معاونت محترم توسعه مدیریت از ورودی‌ها و خروجی‌ها و پیش‌بینی دهه آینده به چه میزان بوده است؟ و آیا اساسا در برنامه به آن اشاره شده است؟  اصلا برنامه‌های معاونان محترم در هنگام قبول تصدی معاونت را منتشر کنید تا مردم بدانند برنامه‌شان چیست و در کجای برنامه ایستاده‌اند.

 از منظر دیگر بگذارید بدون ترس و واهمه و با احترام ویژه بگویم معاونت توسعه و مدیریت یعنی معاونت راهبردی. یعنی یک استراتژیست که صد‌در‌صد برنامه‌محور بوده و ثبات مدیریتی حداقل چهار ساله جهت ساماندهی مجموعه وزارت براساس شاخصه و تعریف مدیریت مجموعه کلان را داشته باشد.

حال در نظر داشته باشید که معاون توسعه و مدیریت سه ماه در دولت قبل به عنوان معاون سرمایه‌گذاری مشغول بوده و دوباره به بنیاد شهید منتقل شده و سپس از بنیاد شهید به معاونت توسعه و مدیریت وزارت میراث فرهنگی رفته است.

 لطفا برنامه مدیریتی ایشان را با ذکر عنوان برنامه منتشر کنید. از سوی دیگر ایشان آشنایی لازم با ساختار نیروی انسانی حوزه‌های وزارت متبوع را ندارد. این سبک از جا‌به‌جایی‌های مدیریتی به نظرم نمودی از مدل مدیریتی سندروم پست بی‌قرار بوده که در کشور شایع شده است.

در حوزه صنایع‌دستی روح ظریف، مغز متفکر و دست‌های پینه‌بسته نشان فعالان این حوزه است، اما مشخص نیست دریافت‌کنندگان وام‌های این حوزه گردانندگان نمایشگاه‌های داخلی و تولید‌کنندگان هستند یا دلالان؟

آیا می‌دانید که تولید‌کننده با چک یک ساله و با قیمت استثمار شده باید به دلال التماس کند؟ نگاه به صنایع‌دستی در قامت اقتصاد مقاومتی یعنی فلاکت، بدبختی و روزمرگی. صنایع‌دستی یعنی تولید، بازاریابی و فروش و عرضه و تقاضا در بازارهای داخلی و خارجی و در نهایت باید آمار و ارقام و ارائه شده و عدد مشخص از سهم تولید ناخالص داخلی اعلام شود.

در جوابیه وزارت میراث فرهنگی در پاسخ به غیرمتخصص بودن و ناآگاهی معاونت میراث فرهنگی و معاون امور مجلس و استان‌ها بسیار رندانه و بدون توجه به پاسخ مصداقی، با مظلوم‌نمایی و با به کار بردن کلمات احساسی خارج از موضوع نام معاون گردشگری مطرح شده است که ربطی به نقدهای مطرح شده نداشت.

در بخشی دیگر از جوابیه وزارت میراث فرهنگی عنوان شده که از نیروی متخصص و متبحر در حوزه صنایع‌دستی استفاده شده است! کدام تخصص؟ کدام عرصه فرهنگی؟ عرصه‌های فرهنگی تخصصی است و تاسف‌بار است که تهیه‌کنندگان جوابیه درک صحیحی از حوزه‌های تخصصی نداشته‌اند.

عرصه فرهنگ در صدا‌و‌سیما، آموزش‌و‌پرورش ، حوزه علمیه و سایر نهادهای فرهنگی با حوزه میراث فرهنگی متفاوت است، چراکه در این حوزه با کالبد به‌جا مانده ملموس، مادی و معنوی سر‌و‌کار داریم که دارای ابزار و دانش تخصصی است.

بنابراین این شیوه پاسخگویی یا از روی بی‌اطلاعی است و یا به نوعی فرار رو به جلو است. آیا واقعا معاون میراث فرهنگی وزارتخانه ساختار حوزه‌های تخصصی میراث فرهنگی را می‌شناسد؟ آیا از ثبت، حریم، عرصه، بافت تاریخی، محوطه‌ها، ضوابط و حوزه‌های تخصصی دیگر اطلاع دارد؟

به یاد داشته باشیم که موقعیت فعلی وقت یادگیری نیست.

ادامه دارد

*عضو هیات علمی پژوهشی

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهخواندنی
شناسه : 292670
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا