در حسرت یک کشور عادی
به گزارش جهان صنعت نیوز: ایرانیان نیز از این دایره بیرون نیستند و همواره امروز خود را با دیروز و امروز کشورشان را با امروز کشورهای همقد و قواره خود و نیز دیگر کشورها مقایسه میکنند. گستردگی شبکههای اجتماعی و شتاب بهتبرانگیز آمار و اطلاعات از راه شبکههای اجتماعی این مقایسهها را عینیتر کرده است. جوانان ایرانی که این روزها خشم عریان خود را از روزگارشان به شکلهای گوناگون نشان میدهند بیشتر از هر چیز از تناقضهای گفتاری و تحکمی مدیران رنج میبرند. مدیران و ادارهکنندگان جامعه ایرانی با استفاده از تریبونهای پرشماری که در اختیار دارند از پیشرفتهای ایران بسیار میگویند اما جوانان ایرانی میخوانند که درآمد سرانه ایرانیان از کشورهایی مثل ترکمنستان و آذربایجان هم پایینتر است چه برسد به عربستان و امارات متحده عربی. جوانان ایرانی به چشم میبینند در همین کشور مدیران ارشد از نهادهای گوناگون از بامداد تا شامگاه به غرب ناسزا میگویند اما فرزندانشان را به همان کشورهای غربی فرستادهاند تا تجارت یا تحصیل کنند. جوانان ایرانی نابرابریهای فزاینده در داخل را میبینند و میشنوند که چگونه کسانی با نزدیک شدن به حلقه قدرت و دستیابی به اطلاعات درآمدهای افسانهای دارند آنگاه سازمان برنامهوبودجه به فکر این است که حقوق یک کارمند ارشد را با حقوق یک کارمند تازهوارد یکسان و عدالت را برقرار کند. آیا خشم این روزهای همه جوانان برای این است که بخواهند حجاب اجباری را بردارند؟ اگرچه این خواسته بزرگی است اما همه واقعیت نیست. جوانان ایرانی از نابرابری و از ناآزادیها گلایه دارند و میبینند که کشورشان هر سال تهیدستتر از سال پیش میشود و آنها را نیز به پایین میکشد. جوانان ایرانی میخواهند در همین سرزمین بمانند و زندگی عادی داشته باشند. به این معنی که زحمت بکشند و مهارت بیاموزند یا دانش روز را یاد بگیرند و در یک سرزمین آرام و جامعه مداراگر با جهان و همسایهها و با آبرومندی و داشتن درآمد مناسب زندگی کنند. جوانان ایرانی مثل همه جوانان جهان میخواهند سرزمینی بالنده و آشتیجو داشته باشند و کشورشان یک کشور عادی باشد. جوانان ایرانی مداراجویی با دنیا را یک ضرورت اجتنابناپذیر میدانند و از اینکه با رخت بربستن مداراجویی ملی و منطقهای در شرایط سخت قرار گرفتهاند ناراضی هستند.
لینک کوتاه :