خسارتهای شکاف عمیق دولت و ملت
به گزارش جهان صنعت نیوز: طبق اعلام قوه قضاییه، ماجرا از این قرار بود که در پی درگیری بین تعدادی از زندانیان محکومیت مالی و سرقت، یک کارگاه خیاطی کارآفرینی زندان اوین دچار حریق میشود. بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه خیاطی بند زندانیان محکومیت مالی و سرقت، انتظامات زندان برای کنترل درگیری وارد عمل میشود و ایستگاه آتشنشانی مستقر در زندان نیز بلافاصله عملیات اطفاء حریق را آغاز میکند و آتشسوزی مهار و خاموش میشود.
اما واکنشها نسبت به این موضوع بسیار بود، چرا که اخبارهایی که در ارتباط با این حادثه منتشر میشد، متناقض بود. همین سخنان ضد و نقیض مسوولان مربوطه منجر به افزایش بیاعتمادی در میان مردم شد. مهمترین موضوعی که در چنین وقایعی حائزاهمیت است، اعتماد عمومی است.
محمد فاضلی- جامعهشناس- دراینباره به «جهانصنعت» میگوید: «این روزها شکاف عمیقی میان ملت و دولت ایجاد شده و با بروز هر اتفاقی این شکاف عمیقتر هم میشود.» وی تاکید کرد: «نظرسنجیها و پژوهشهای اجتماعی معتبر، بالاخص از میانه دهه ۹۰ تاکنون انباشت نارضایتیها را نشان میدهد. روند تغییرات پاسخ مردم به برخی سوالات در طول یک و نیم دهه هم بسیار هشداردهنده بود. اما سیاستمداران، پژوهشهای اجتماعی واقعبین را خوش ندارند. دوستان محافظهکار هم همراهیشان میکنند.»در هر صورت در پی این اتفاق چنان شرایط جامعه ملتهب بود که خبرگزاریهای دولتی با حضور در زندان اوین از محل حادثه و آرامش دیگر زندانیها گزارش تصویری منتشر کردند. اما نگرانی و خشم مردم فروکش نکرد و لحظه به لحظه ترافیک مسیرهای منتهی به زندان اوین بیشتر شد. برخی جامعهشناسان بر این عقیدهاند که وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین میغلتد و لحظهبهلحظه مخرب تر میشود. به باور برخی جامعهشناسها اگر روند به همین شکل ادامه یابد، کنترل اعتراضات سختتر میشود.
بروز خشم در جامعه
دکتر احمد بخارایی جامعهشناس و مدیر گروه جامعهشناسی سیاسی انجمن جامعهشناسی ایران نیز با اشاره به تبعات آتشسوزی گسترده زندان اوین بر افکارعمومی به «جهانصنعت» گفت: جامعه ما بیش از سه دهه است که شرایط ملتهبی دارد. وضعیت جامعه مانند گلوله برفی است که به پایین میغلتد و این گلوله لحظهبهلحظه مخربتر میشود. حال در این شرایط هر جرقه و بهانهای میتواند بشکه باروت را منفجر کند. منظور از باروت یعنی به خودی خود قابل تامل است، اما مانند بحث مرگ مهسا امینی مثل یک جرقه ایفای نقش میکند. بنابراین پیامدهای جرقههای ایجادشده در جامعه توانایی بازتولید در ماهها و حتی سالهای آینده را نیز دارد. بروز چنین اتفاقی امواج ناشی از انفجار خشم مردم را در پی دارد. وی افزود: برخی اوقات حوادثی در ایران رخ میدهد که وقوع آنها در برخی کشورهای دیگر عادی است. به عنوان مثال در کشورهای کمترتوسعهیافته زندانها ناامنتر هستند و به موازات آن نیز زندانیان از حقوق اولیه کمتری برخوردارند. اما به طورکلی تا جایی که رسانههای رسمی اطلاع دادهاند، وقوع آتشسوزی در زندان اوین یک حادثه بوده است. البته ممکن است در روزهای آینده اطلاعات بیشتری منتشر شود. حال اگر زندانیهایی که تحت عنوان مجرم سیاسی هستند در این قضیه دخالت داشته باشند، قاعدتا تمام تحلیلهای ما تغییر میکند. اما اطلاعات منتشرشده حکایت از آن دارد که مجرمان غیرسیاسی بر اثر یک حادثه یا خشونت یا ناراحتی دست به اقداماتی زدهاند که این حادثه رقم خورده است. در هر صورت اگر اینگونه باشد، طبیعتا این قضیه به یک بهانه برای دیگر افراد جامعه که خارج از زندان هستند، تبدیل میشود. این جامعهشناس اظهار کرد: این روزها نظام سیاسی ایران با امر واقعی روبهرو است، که به نظرم امر واقع مانند یک بشکه باروت است، چرا که کوچکترین اتفاقی منجر به انفجار خشم مردم میشود. آتشسوزی زندان اوین بسیار اسفبار و نگرانکننده است آتشسوزی در برخی زندانهای دیگر ممکن است رخ داده باشد اما چنین تبعاتی نداشته است. در هر صورت باید امنیت، بهداشت، تربیت و غذای تمام زندانیان تامین شود که در اینباره تردیدی نیست. اما باید توجه داشت که وقوع آتشسوزی در زندان اوین و همزمانی آن با اعتراضات واکنش مردم را بیش از همیشه برانگیخته است. او ادامه داد: تمامی زندانیان اعم از سیاسی و غیرسیاسی از لحاظ آسیبشناسی اجتماعی بر این عقیدهاند که قربانی جامعه هستند، زیرا در جامعهای که آمار بیکاری فارغالتحصیلان آن سر به فلک کشیده، نشان از بیتوجهی مسوولان است. بنابراین تمام افرادی که شاغل نیستند هم قربانی سیاست ناکارآمد میشوند. چه بسا از لحاظ جامعهشناسی نیز افراد بیکار برای امرارمعاش به سارق تبدیل میشوند که آنها نیز خود را قربانی ناکارآمدی میدانند. در هر صورت مجرمان سیاسی و غیرسیاسی احساس میکنند، مظلوم و قربانی واقع شدهاند. طبیعتا انسان قربانی هم خشمگین و ناآرام است. زندانیان بند ۷ و ۸ اوین هم به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی در زندان هستند. بخارایی با تاکید بر رواج خشم در زندانها بیان کرد: وقتی خشم اینگونه در میان زندانیان موج میزند، مسوولان مربوطه نهتنها توانایی حفظ آرامش خود را ندارند، بلکه توانایی القای این آرامش به زندانیهایی که به خاطر مشکلات مالی خشمگین و معترضاند، را هم ندارند. حتی بحث تنبیه و تغییر دیدگاه زندانیان در زندان نیز اهمیت ندارد. به همین دلیل برخی زندانیها به محض خروج، دوباره مرتکب جرم میشوند. اما زمانی که اخبار آتشسوزی زندان منتشر میشود، در مرحله اول نگرانی خانوادههای زندانیان به دیگران سرایت میکند و در مرحله دوم منجر به بهانهای میشود تا بشکه باروت همان خشم مردم منفجر شود. به همین دلیل احساسات جامعه مانند همان گلوله برفی مخربتر به سوی پرتگاه با تمام سرعت حرکت میکند.وی افزود: به نظرم احساساتی که طی یک ماه گذشته به شدت جریحهدار شده است، همچنان از سوی نظام سیاسی زخمی میشود و به همین خاطر جامعه با بروز هر حادثهای جامعه ملتهبتر میشود. اگر آتشسوزی زندان اوین همزمان با اعتراضات اخیر نبود، قطعا عکسالعمل جامعه اینگونه نبود. طی یک ماه اخیر اعتراضات نسبت به اعتراضهای قبلی به دو دلیل کمیت و کیفیت متفاوت بوده است؛ کمیت از آن جهت که مردم در بیشتر شهرها دست به اعتراضات مسالمتآمیز زدند، کیفیت هم بهگونهای که مطالبات معترضان عمیقتر شده است. براساس همین موضوع اگر اعتراضات کنترل شود، خشم مردم به آتش زیر خاکستر تبدیل میشود. آن هم در نظام سیاسی که هر لحظه امکان وقوع حادثهای وجود دارد. بنابراین پس از کنترل اعتراضات اخیر امکان وقوع جرقهای در روزها، ماهها و سالهای آینده نیز برای شروع دیگر وجود دارد. به نظرم ادامه این روند با جرقهای که در آینده احتمالش زیاد است، منجر به گستردگی و عمیقتر شدن مطالبات مردم میشود. البته ما و دیگر جامعهشناسها تمام این موارد را پیش از وقوع پیشبینی کرده بودیم اما توجهی به هشدارهای ما نشد. اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ تنها یک اعتراض جدی بود اما اعتراضات اخیر شکل متفاوتتری دارد. بیتردید اگر این وضعیت کنترل نشود، میتواند تبدیل به شورش شود و بیتردید کنترل شورش بسیار سخت خواهد بود.
لینک کوتاه :