مثلث ایران، روسیه، چین اتحادی برای تثبیت متحدین

نادر کریمی‌جونی *

با اینکه وزیر امور خارجه ایران بارها همکاری تسلیحاتی با روسیه را انکار و تکذیب کرده است، رسانه‌های نزدیک به نهادهای نظامی ایران به طور متواتر درباره کارایی و تاثیرگذاری پهپادها و موشک‌هایی که ایران به روسیه تحویل داده و در جنگ اوکراین به کار گرفته شده محتوا ارائه می‌کنند. این محتوا شامل تصاویر و کلیپ‌هایی است که نه فقط محل به‌کارگیری پرنده‌های ایرانی را در خاک اوکراین به خوبی نشان می‌دهد بلکه به وضوح همانندی این پرنده‌ها با نمونه‌های ایرانی را به تصویر می‌کشد و به خاطر انحصاری بودن ساختار و پلتفرم این پرنده‌ها، تردید نمی‌توان داشت که آنها از جمله پهپادهای ساخته‌شده از جانب ایران هستند و به هر دلیل جمهوری اسلامی ایران آنها را در اختیار روسیه قرار داده است. از این بابت روشن نیست که حسین امیرعبداللهیان این حقیقت آشکار و قابل مشاهده را چرا انکار می‌کند و چگونه انتظار دارد که این انکار واقعیت آشکار از سوی رهبران و مقامات جهان به طور عام و مقامات اروپایی به طور خاص پذیرفته شود.

البته گمان نمی‌رود که این ادعای وزیر امور خارجه ایران از سوی مخاطبان و رهبران اروپایی پذیرفته شده باشد. همان‌طور که تهدیدهای انجام‌شده از سوی امیرعبداللهیان برای جلوگیری از صدور مصوبه تحریم ایرانیان از طرف اتحادیه اروپا، چندان موثر واقع نشد و اروپایی‌‌ها در مصوبه دوشنبه گذشته خود، برخی چهره‌ها و نهادهای کشورمان را تحریم کردند.

پیش از این حسین امیرعبداللهیان و سخنگوی وزارت امور خارجه نه فقط در مورد تحریم شدن مقامات و نهادهای ایرانی هشدار داده بودند بلکه وزیر امور خارجه در گفت‌وگوی تلفنی با تعدادی از مقامات اتحادیه اروپا تهدید کرده بود که در صورت تحریم ایران، تدابیر تلافی‌جویانه اتخاذ خواهد شد. اکنون معلوم نیست که آیا آن تهدید، در واقع یک اقدام بلافاصله بوده است یا نه. از این بابت نمی‌توان پیش‌بینی کرد که اقدامات تلافی‌جویانه تهران در مرزهای آینده اتخاذ خواهد شد یا اتخاذ این اقدامات به زمان دیگری موکول خواهد شد.

در هر صورت وضعیت مناسبات ایران و اروپا به سوی پیچیده‌تر شدن پیش می‌رود. تا همین چند ماه پیش اتحادیه اروپا به طور جدی وارد گفت‌وگوهای وین شده بود و تلاش می‌کرد با میانجی‌گری و رایزنی‌های مجدانه، راه‌حل مناسبی برای حصول توافق میان ایران و ایالات متحده حاصل کند. اما حالا و با وقوع ناآرامی‌ها در ایران و حضور جدی جمهوری اسلامی ایران در جنگ روسیه با اوکراین، اتحادیه اروپا از جایگاه میانجی به مخالف سیاست‌ها و رفتار تهران تغییر موقعیت داده است. ایران نیز این تغییر موقعیت را درک کرده و حتی به نظر می‌رسد منتظر آن بوده است چراکه تحویل تجهیزات نظامی به روسیه به لحاظ زمانی، پیش از وقوع ناآرامی‌ها در ایران صورت گرفته و در تهران مقامات گوناگون می‌توانستند حدس بزنند که این اقدام تا چه حد بر روابط تهران و پایتخت‌های اروپایی تاثیر منفی می‌گذارد و چگونه فاصله میان ایران و اتحادیه اروپا را افزایش می‌دهد. در واقع ایران در سیاست‌های خود در دوره ریاست سیدابراهیم رییسی فاصله گرفتن از غرب و نگاه به شرق را در دستور کار خود قرار داده و گرم‌تر شدن روابط با روسیه و چین را به عنوان یک سیاست راهبردی در نظر گرفته است. در این سیاست اهمیت چندانی ندارد که روابط تهران- اروپا در چه موقعیتی قرار داشته باشد حتی گاهی این طور به نظر می‌رسد که در مواردی تهران اقداماتی که باعث افزایش فاصله از غرب می‌شود را انجام می‌دهد. این امر همواره با موضع‌گیری‌های متعدد و متواتر علیه غرب و بی‌اعتمادی نسبت به آن، این گمان که رهبران جمهوری اسلامی در ایران، برای پیچیده‌تر شدن و فاصله گرفتن از غرب، آماده شده‌اند را تقویت می‌کند.

رهبران ایرانی در استراتژی ‌جدید خود بقای متحدان خویش را هم مدنظر قرار داده‌اند. این راهبرد از سوی مقامات ارشد روسی مانند ولادیمیر پوتین هم مورد تایید و احراز قرار گرفته است. پیش از تحولات اخیر این همدستی در ابقای حکومت متحد، در کشورهای سوریه و ونزوئلا دیده شده است. در هر دو مورد ایران و روسیه برای بقای حکومت بشار اسد و مادورو همکاری موثری کردند و این دو حکومت به لطف همکاری یادشده برجا ماند. همین راهبرد، توجیه‌کننده کمک‌هایی است که ایران برای تقویت روسیه در جنگ اوکراین انجام می‌دهد. در واقع ایران تصمیم به تقویت ارتش روسیه گرفته تا از شکست این ارتش در جنگ جلوگیری کند. روشن است که روند جنگ در اوکراین آن‌طور که مقامات مسکو تمایل داشتند یا پیش‌بینی می‌کردند، پیش نرفته و به ویژه در هفته‌های گذشته و با کمک‌های موثر غرب به کی‌یف روند جنگ به زیان روسیه  بوده است. نیازی به توضیح ندارد که شکست روسیه در جنگ و حتی تداوم این جنگ به شکل فرسایشی تا چه حد منافع راهبردی اتحاد ایران، روسیه و چین را به مخاطره می‌اندازد. از این بابت تهران تصمیم گرفته تا با حداکثر توان از روسیه در جنگ با اوکراین حمایت و از شکست این کشور جلوگیری کند. بهترین گزینه در این‌باره البته پیروزی روسیه است ولی تمام شدن جنگ در موقعیت فعلی که بخش‌هایی از خاک اوکراین به روسیه الحاق اجباری شده است هم گزینه خوبی است و پوتین بی‌علاقه نیست که در همین موقعیت و وضعیت، جنگ به پایان برسد.

همین روند را می‌توان در مورد ایران اجرا کرد و هیچ بعید نیست که در صورت تداوم و تقویت ناآرامی‌های داخلی ایران و تشدید خطر علیه پایداری حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، روسیه به کمک مقامات جمهوری اسلامی ایران بشتابد و از این حاکمیت پشتیبانی کند. در واقع از میان رفتن هر یک از حلقه‌های این اتحاد راهبردی که در زنجیره نخست، ایران، روسیه و چین عضو آن هستند و در زنجیره‌های بعدی سایر متحدان، حلقه‌های این اتحاد را تشکیل می‌دهند، ممکن است به فروپاشی زنجیره‌ها و اتحاد راهبردی مذکور منجر شود.

با این وجود فروپاشی ورشو و کمکون در دوره کمونیست‌ها، نشان می‌دهد که این اتحاد‌ها با هر میزان حاشیه امن، مصون از خطر فروپاشی نیستند. بر این پایه اگرچه در حال حاضر رهبران ارشد ایرانی درباره منافع این اتحاد با اطمینان سخن می‌گویند اما همه شهروندان می‌دانند که در جوامع انسانی، هیچ چیز مختوم نیست.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 296483
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا