عادیسازی زندگی با تحریم
محمدصادق جنانصفت *
در یک ماه تازهسپریشده و به دنبال اعتراضهای جوانان به چگونگی مرگ مهسا امینی دختر جوان اهل شهرستان سقز در تهران همه ارکان زندگی ایرانیان و نیز نظام سیاسی با دشواریهای پرشمار روبهرو شده است. نهادهای ادارهکننده کشور با تکرار این داوری که سرچشمه اعتراضها به بیرون از کشور وصل است راهبرد برخورد را در پیش گرفتهاند و شهروندان نیز اصرار دارند باید برخی از روشها و راهبردها تغییر یابد و نیز کشورهای غربی از این وضعیت برای مقابله بیشتر با نظام سیاسی استفاده میکنند. تدبیرکنندگان و دستوردهندگان سیاست خارجی نظام سیاسی نیز همچنان باور دارند میتوانند شرایط را در خارج از کشور مدیریت کنند و اطمینان دارند تغییرات عمدهای از سوی غرب رخ نداده است. این در حالی است که کشورهای قدرتمند اروپا هر کدام جداگانه و اتحادیه اروپا نیز به صورت جداگانه به همراه کانادا تحریمهای تازهای که حالا بیشتر تحریمهای سیاسی است را علیه نظام سیاسی برقرار کرده و شاید در آینده نه چندان دور بر دامنه این تحریمها بیفزایند.
واقعیت این است که اندیشه و عمل هسته مرکزی سیاست خارجی ایران نشان میدهد سر سازگاری با خواست و اراده آمریکا و حالا اروپاییها به عنوان قدرتهای بزرگ جهان را ندارد.
یکی از هزینههای سترگ برخاسته از این سیاست خارجی قبول تحریم گسترده اقتصادی و سیاسی دامنهدار غرب بر اقتصاد و سیاست ایران است. تحریمهای آمریکا حالا در آستانه ۵ سالگی است و احتمال کنار گذاشته شدن سیاست آسانگیری جو بایدن نیز افزایش مییابد. با این همه طراحان و استراتژیستهای سیاست خارجی باور دارند میزان دشمنی و خصومت آمریکا با ایران به ویژه در نبرد اقتصادی به اوج رسیده و پایداری و مقاومت در برابر آمریکا جواب داده و این تهدیدها و تحریمها به زودی کماثرتر خواهد شد.
از سوی دیگر اما واقعیت این است که با توجه به رخدادهای تازه اتفاق افتاده در مناسبات ایران و آمریکا و ساز تازهای که سه کشور بزرگ اروپایی کوک و ایران را تهدیدکردهاند تحریمها را افزایش میدهند و با توجه به اینکه برجام دیگر نفس نمیکشد اکنون چشماندازی از پایان تحریمها در کوتاهمدت دیده نمیشود. اما بدترین رخدادی که در این سالها افتاده است عادیانگاری زندگی ایرانیان زیر تیغ تحریم است.
به این معنی که تحریم دیگر برای ایرانیان عادی شده و به زندگی با همین میزان رفاه و با همه دشواریهای کار و زندگی عادت کردهاند و بردباری آنها کاهش نمییابد اما رخدادهای این روزها نشان داد اکثر ایرانیان دستکم در پنهان خویش میخواهند از عادت به زندگی با تحریم فرار کنند. همه کسانی که با اقتصاد ایران زندگی کرده و بالا و پایین آن را میشناسند نیک میدانند، دیگر کمتر کسی در ایران هست که نخواهد نظام سیاسی ایران هر جور که شده تیغ تحریمها را از بالای سر آنها بردارد و تلاش نکند زندگی در تحریم را نهادینه کند و عادیانگاری را رواج دهد.
لینک کوتاه :