نشانی نادرست برای ریشههای ناآرامی در ایران
نادر کریمیجونی *
این ادعا که چون ایران در حال پیشرفت است، ناآرامیهای اخیر را به وجود آوردهاند تا مانع از پیشرفت کشور شوند، این روزها از زبان بسیاری از مسوولان شنیده میشود. تقریبا در تمام موارد رقم خوردن ناآرامیها به عوامل بیگانه نسبت داده میشود و درباره هدف و نیات این عوامل گفته میشود که آنها خواستار به عقب بازگرداندن، نابودی دستاوردهای شگرف نظام و جلوگیری از توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی در ایران هستند.
نمیتوان انکار کرد که برخی کشورها که نامشان این روزها زیاد از زبان مسوولان شنیده میشود، با جمهوری اسلامی ایران مخالف و خواهان تغییر نظام سیاسی در کشورمان هستند. البته ایران هم در مقابل، اتهامهایی را علیه این کشورها مطرح کرده و خواستار نابودی رژیم سیاسی و یا حتی موجودیت آنها شده است. کاملا قابل انتظار است که وقتی یک نظام سیاسی خواستار تغییر یا نابودی یک نظام سیاسی دیگر میشود، تخاصم میان دو طرف به اوج خود برسد و هر یک برای نابودی طرف دیگر تلاش کند. این موضوع البته از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته و چیز جدیدی نیست، تحول جدیدی هم در مناسبات یا جغرافیای روابط دو طرف رخ نداده که محصول جدیدی را در این فضا پدید آورده باشد.
علاوه بر این آنچه امروز مقامات ایرانی از آن به عنوان پیشرفتهای خیرهکننده یاد میکنند همواره در ایران وجود داشته و در هر برههای از دوران بعد از پایان جنگ تحمیلی، دولتمردان ایرانی از حصول دستاوردهای شگرف و خیرهکننده در ایران خبر دادهاند. چه در زمان دولت اکبر هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی که توسعه دانشگاهی، آغاز فعالیتهای هستهای و غنیسازی اورانیوم و…
در آن شکل گرفت و چه در دوره محمود احمدینژاد و حسن روحانی که هر یک کارنامههایی در اثبات انجام جهشهای عملی در ایران ارائه میدادند. اگر چنین ادعاهایی در ریشهیابی ناآرامیها درست بود همین شورشها و بیشتر از آن باید در دورانهای گذشته رخ میداد. مزید بر اینکه بسیاری از دستاوردهای کنونی دانشمندان امروز ایران حاصل سرمایهگذاری و تلاشهای دولت اصلاحات به رهبری سیدمحمد خاتمی و سازندگی به رهبری اکبر هاشمیرفسنجانی است و اگر این ریشهیابی ناآرامیها صحیح بود، غربیها باید از وقوع و شکلگیری پایههای پیشرفت در ایران جلوگیری میکردند، نه اینکه بعد از گذشت سی سال با مظاهر و محصول آن مقابله کنند. در واقع هیچ پیشرفت نوینی در دولت سیدابراهیم رییسی شکل نگرفته و همه پیشرفتهای کنونی از ماهوارههای فضایی و موشکهای ارسالکننده آن تا نانو فناوری و دانش هستهای و… در دولتهای پیشین رونمایی شده و اکنون فقط دنبالهروی از آنها جریان دارد.
از سوی دیگر در جریان این ناآرامیها، هیچ حملهای به مراکز تحقیقاتی، پژوهشی و یا چهرههای علمی و دانشگاهی صورت نگرفته و به آنها آسیبی وارد نشده است، از این بابت معلوم نیست چرا نوک پیکان این ناآرامیها علیه پیشرفت و پیشرفتدهندگان ایران توصیف شده به ویژه آنکه در مواردی دانشمندان ایرانی هم از اعتراضها حمایت کردهاند و در کنار مردم معترض قرار گرفتهاند. این امر البته ادعای پیشین درباره نیات اصلی برگزارکنندگان ناآرامیها را باطل میکند. چه در این ناآرامیها تا جایی که سند و مدرک قابل قبولی ارائه شده، اثری از مقابله، محدودسازی و یا نابودسازی پیشرفت ایران به چشم نمیخورد.
استدلال دیگر مقامات ایرانی در نیتخوانی و ریشهسازی برای ناآرامیهای اخیر، عبور ایران از تحریمهاست. مقامات ایرانی بارها در مورد عبور از تحریمها و دستاوردهایی که دولتها در اینباره داشتهاند سخنان امیدبخشی گفتهاند ولی همین مقامات در مواقع مختلف از تحریمها ابراز ناراحتی و خشم کرده و مصرانه خواستار رفع آن شدهاند. افزون بر این، تمام دستاوردهای حاصل شده که مقامات جمهوری اسلامی ایران از آن سخن میگویند چه تاثیری در بازار و زندگی مردم داشته است؟ تورم واقعی هنوز در بازار ایران حدود ۵۴ درصد است، قیمت دلار افزایش یافته و کالاهای مصرفی خانوارهای ایرانی همچنان با قیمتهای گزاف که تهیه آن از عهده بسیاری از شهروندان ایرانی خارج است، عرضه میشود. به علاوه اکنون برخی نمایندگان مجلس از قطع یارانه برخی دهکها و خانوارهای دریافتکننده یارانه خبر میدهند که قرار است تا پایان سال اجرا شود. اگر دستاوردهایی که مقامات گوناگون جمهوری اسلامی ایران ادعای حصول آن را دارند، واقعا به وقوع پیوسته، چرا در زندگی عمومی مردم و ایرانیان مشاهده نمیشود؟ و اگر ایران از تحریمها چنان عبور کرده که میتواند به آن بیاعتنا باشد، چرا دستورهایی که آقای رییسجمهور و همکارانش درباره اصلاح و ساماندهی بازار میدهند، عملیاتی نمیشود یا تاثیرگذار نیست؟ در این صورت آیا ریشهسازی و نسبت دادن ریشه ناآرامیها به عبور ایران از تحریمها، صحیح و قابل پذیرش است؟
گمان نمیرود که ادعاکنندگان و نسبتدهندگان ریشه ناآرامیها به پیشرفتهای ایران یا عبور کشورمان از تحریمها، واقع این استدلال را قبول داشته باشد. چراکه موارد نقض این ادعا آنقدر متعدد و متواتر است که با اندکی تفکر، آشکار میشود. در این صورت دادن نشانی نادرست برای ریشه ناآرامیها، احتمالا برای پاک کردن صورتمساله یا فرار رو به جلو برای عبور از ریشههای واقعی این ماجراست.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :