وفاداری جانشین شایستهسالاری در چین
به گزارش جهان صنعت نیوز: شی جینپینگ که حالا از وی به عنوان مائوی دوم یاد میشود در این کنگره همزمان با اینکه نزدیکانش را به سمتهای کلیدی گمارد، عدهای از سیاستمداران قدیمی را نیز از دور خارج کرد. نمونه بارز این دگردیسی سیاسی در رفتاری بود که با هو جین تائو، رییسجمهوری سابق چین در جلسه کنگره رخ داد؛ جایی که وی را از صندلیاش که اتفاقا در کنار شی جینپینگ بود بلند کرده و به خارج از سالن هدایت کردند.
در همین رابطه است که علاوه بر تحکیم قدرت شی جینپینگ، حالا با تاکیدی که وی روی اقتصاد متمرکز کرده، گمانهزنیها در خصوص آینده اقتصادی این کشور شدت گرفته است. در واقع سوال اغلب کارشناسان این است که تحولات سیاسی صورت گرفته در کنگره بیستم حزب کمونیست، چه تاثیری بر روندهای اقتصادی چین به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان خواهد داشت؟
ناظران معتقدند، مشی شی جینپینگ در سومین دوره از ریاستجمهوریاش روی وفاداری کامل اعضای حزب استوار است. در واقع وقتی لی کیانگ به عنوان دبیر حزب در شانگهای به عنوان دومین فرد قدرتمند چین انتخاب شده، این سیگنال به خارج داده میشود که اکنون به جای تمرکز بر شایستهسالاری اقتصادی، وفاداری و تبعیت از رهبری حزب در اولویت اول قرار دارد. از محتوای سخنرانی شی جینپینگ اینطور برداشت میشود که وی به دنبال کاهش آسیبپذیری چین در برابر چالشهای اقتصاد جهانی است. او بر تقویت تحقیقات پایه و نوآوری بومی برای پیشرفت اقتصادی و ارتقای امنیت ملی کشور تاکید کرده است. شی جینپینگ در حالی ۵ بار بر فناوری بومی، ۳ بار بر لزوم تقویت و انعطافپذیری در حوزه امنیت زنجیره تامین و ۲۶ بار بر واژه امنیت ملی تاکید کرده که پیش از این و در آخرین کنگره حزب کمونیست در سال ۲۰۱۷، چنین دایره واژگانی را به کار نبرده بود.
تحلیل محتوای صحبتها و اظهارنظرهای رییسجمهوری چین نشان میدهد که چشمانداز اقتصادی این کشور به طور فزایندهای به سیاست گره خورده و در این میان پویایی عرضه و تقاضا دیگر در اولویت نیست. به همین دلیل است که بسیاری از ناظران معتقدند سایه پررنگ سیاست بر سر اقتصاد چین، میتواند روند ۴۰ساله اصلاحات و گشایشهای اقتصادی این کشور را تضعیف کند. همین مساله هم باعث میشود که احتمالا تنشها در روابط چین و غرب تشدید و در نهایت منجر به افول پتانسیلهای اقتصادی چین شود.
در واقع این تحلیل به میزان زیادی به چارچوب نظری دارون عجم اوغلو، استاد اقتصاد دانشگاه MIT نزدیک است. عجم اوغلو در کتاب مشهورش به نام چرا ملتها شکست میخورند؟ استدلال میکند که سیستم سیاسی بسته با سیستم اقتصادی باز با یکدیگر دچار تناقض هستند. در چنین سیستمی در نهایت یا سیاست بسته، اقتصاد باز را تحت شعاع و کنترل خود قرار میدهد یا اینکه سیستم اقتصادی باز، سیاست را در خود میبلعد. به همین خاطر است که عجم اوغلو پیشبینی کرده اقتصاد چین، طی سالهای آینده از مسیر رشد فزاینده خود جا مانده و زیر سایه سیاست قابلیتهایش تحلیل میرود.
بزرگترین چالش اقتصادی امروز چین
در همین رابطه، اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در گزارشی که اخیرا منتشر کرده، آورده است: ضربه به اقتصاد چین پیامدهای گسترده و عمیقی برای اقتصاد جهانی چین به همراه خواهد داشت، زیرا چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و شریک اقتصادی بیش از ۱۲۰ کشور است.
امروز رییسجمهوری چین در حالی اطرافیان و نزدیکان خود را بر کشیده که از سال ۲۰۲۰ روابط این کشور با غرب دچار چالشهای اساسی شده است. به همین دلیل است که پکن یک استراتژی گردش دوگانه را در دستور کار خود قرار داده است. طبق این استراتژی شی جینپینگ به طور فزایندهای بر خودکفایی جهت رشد اقتصادی تاکید کرده و برای این کار در سال ۲۰۲۱، پیشنهاد ایجاد بازار ملی واحد را مطرح کرده است. در واقع هدف اصلی رهبران پکن استفاده کامل از قدرت دولتی و تمرکز بر منابع برای تقویت فناوری و نوآوریهای بومی چین است.
در همین راستا سوال مهم این است که بزرگترین چالشهای اقتصادی چین در سومین دوره از ریاستجمهوری شی جینپینگ چیست؟ به گفته کارشناسان دو چالش فوری اقتصادی برای این کشور وجود دارد. نخست کاهش تقاضا و افزایش بدهی در بازار املاک این کشور است که منجر به آشفتگی بیشتر میشود. در واقع کندی و رکود بخش املاک، تقاضا برای کالاهای مصرفی مانند لوازم خانگی، فولاد، بتون و مواد شیمیایی را کاهش میدهد. از سوی دیگر رکود این بخش، درآمدهای محلی را نیز کاهش میدهد.
این موارد نشان میدهد که بازگشت به درون برای شی جینپینگ آنچنان هم ساده نخواهد بود. چینیها در دهه آینده درگیر پیری جمعیت هستند و همین امر منجر به بالا رفتن هزینههای بازنشستگی و تامین اجتماعی برای جمعیت عظیمی از مردم این کشور خواهد شد. دولت چین برای مقابله با پیری جمعیت، سیاست سه فرزندی را در دستور کار قرار داده و تضمین کرده است که سیستمهای مراقب اجتماعی را نیز تقویت کند. به همین دلیل چنین طرحی میتواند فشارهای مالی به دولت را در آینده تشدید کند.
از سوی دیگر مهمترین چالش خارجی برای اقتصاد چین، بحث تنشهای گسترده ژئوپلیتیکی میان این کشور و غرب است. در این رابطه چینیها احتمالا در آینده با سیاستهای سختگیرانهتری از سوی آمریکا جهت صادرات و تعاملات تجاری مواجه میشوند. این مساله دسترسی چین به فناوری پیشرفته و تجهیزات تولیدی به خصوص در صنایع استراتژیک را تحتالشعاع قرار میدهد .
آینده روابط چین و آمریکا
سوال بعدی این است که آینده روابط تجاری میان چین و ایالات متحده به کدام سمت میرود؟ در پاسخ میتوان گفت که سیاست اتخاذشده در آخرین کنگره حزب کمونیست نشان میدهد که سیاست تجاری و دیپلماسی اقتصادی چین احتمالا در قبال آمریکا قاطعانهتر و آشتیناپذیرتر میشود؛ امری که خطر تشدید تنش میان پکن و واشنگتن را افزایش میدهد.
در واقع تمرکز بیشتر قدرت چین، دستمایهای جدی برای افزایش انتقادات قانونگذاران آمریکایی است. به همین دلیل است که بسیاری از کسبوکارهای آمریکایی ناچار به تجدیدنظر در روابط اقتصادی و تجاری با چین میشوند. از سوی دیگر از آنجا که انتظار میرود، دولت بایدن کنترلهای سختگیرانه صادراتی بیشتری بر صنایع استراتژیک چین وضع کند، توسعه ظرفیتهای فناوری و نوآوریهای بومی چین پرهزینهتر خواهد شد.
با این حال آمریکاییها میدانند که هنوز همکاری اقتصادی با چین برای آنها حیاتی است. صادرات ایالات متحده به چین در اوج همهگیری کرونا از بیش از ۷۵۰ هزار شغل در آمریکا پشتیبانی کرد. همچنین چین سومین شریک بزرگ اقتصادی آمریکاست. به همین دلیل است که هر چند تنش میتواند میان دو کشور در حوزههایی افزایش یابد، اما به نظر میرسد که این حوزه بر مناطق کوچک و حساس متمرکز باشد. به گفته ناظران هنوز دو کشور شرکای تجاری مهمی باقی میمانند و احتمالاً در طول سالهای آینده در برابر وسوسه تشدید تنشها نیز مقاومت خواهند کرد.
سوتیترها
۱- تحلیل محتوای صحبتها و اظهارنظرهای رییسجمهوری چین نشان میدهد که چشمانداز اقتصادی این کشور به طور فزایندهای به سیاست گره خورده است.
۲- سایه پررنگ سیاست بر سر اقتصاد چین، میتواند روند ۴۰ساله اصلاحات و گشایشهای اقتصادی این کشور را تضعیف کند.
۳- ضربه به اقتصاد چین پیامدهای گسترده و عمیقی برای اقتصاد جهانی چین به همراه خواهد داشت، زیرا چین دومین اقتصاد بزرگ جهان و شریک اقتصادی بیش از ۱۲۰ کشور است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :