خطر تضعیف حکمرانی
مصطفی هاشمیطبا *
مشخص نیست که چه کسی و چگونه به یک فرد غیرایرانی که ملیت او معلوم نیست، دستور داده در حرم حضرت شاهچراغ، دست به اقدام تروریستی بزند ولی از آنجا که همیشه کسانی که به دنبال آشوب و تجزیه ایران هستند، هدایت میشوند، طبیعی است شک و گمان ما به سمت بیگانگان برود. در واقع در چند سال گذشته همواره مساله ملیگرایی و ملتدوستی از طرف برخی از کسانی که به تجزیه ایران تمایل داشتند، محکوم میشد؛ این افراد هم در خارج و هم در داخل کشور حضور دارند و حتی ممکن است در لباس دوستی دست به تضعیف ایران بزنند. دشمنان ما در لباسهای مختلف دشمنی میکنند؛ رسانههای بیگانه به طور کلی با ایران مخالف و دشمن هستند و اصلا به حکومت جمهوری اسلامی ایران کاری ندارند. آنها فقط خواهان تجزیه و در نهایت نابودی ایران هستند. این موضوع فعالیت گروههای تروریستی یا برخی از گروههای شبهتروریستی نیز به تروریستها ارتباط دارد و خودشان نیز باید پاسخگو باشند؛ ما در مقابل باید فقط از هرگونه اقدامی که در جهت تضعیف ایران صورت میگیرد، فرقی هم نمیکند که چه دولتی و با چه سیاستهایی در ایران روی کار باشد، جلوگیری کنیم.
ولی در حال حاضر دو موضوع دیگر نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند؛ اول اینکه بهطورکلی هر کار خشن، برخوردهای خشنی نیز در پی دارد. بحث مهم دیگر این است که جامعه باید بهگونهای باشد که در همه زمینهها محدودیتی برای ابراز عقیده و گفتوگو نباشد چراکه اگر گفتوگو و صحبت بدون محدودیت و پیامدهای معمول صورت گیرد، جامعه به سمت وحدت خواهد رفت؛ وحدتی که از تکثر حاصل میشود یعنی وحدت در عین کثرت؛ ما نمیتوانیم کثرتها را فراموش کنیم.
بنابراین طبیعی است که در برابر خشونت، خشونت ایجاد میشود، اما موضوع اینکه افراد بتوانند نظرات خود را آزادانه و بدون پیگیری و تحت فشار بودن بیان کنند، بسیار حائز اهمیت است؛ نه مجلس و نه برخی از مقامات ما تمایلی به گفتوگو ندارند. از سوی دیگر در دولت قبلی نیز در مجلس شاهد توهین، دشنام و اتهامزنی به آقای روحانی و آقای ظریف بودیم؛ خب منشاء فحشها و بیادبیهایی که اکنون در جامعه شاهد آن هستیم، فحشهایی است که در زمان آقای روحانی مسوولان به یکدیگر نسبت میدادند. طبیعی است وقتی توهین و بددهنی در جامعه باب شود، در آن رسوخ میکند.
اگر در کشور مردم نتوانند عقیده خود را آزادانه ابراز کنند و حرفهایشان با تبعاتی در آینده همراه باشد، مشکلات جامعه به سمت دیگری سیر کرده و متاسفانه متقابلا نوع برخورد نیز متفاوت خواهد شد. به نظر من روش حکمرانی در کشور ما، حرفهایی که مطرح میشود، جلوگیری از شرکت افراد گوناگون در انتخابات و رد صلاحیت آنها به بهانههای مختلف باعث میشود که مردم به عنوان ملاک اصلی انتخابات، در آن شرکت نکنند؛ به عنوان مثال رییس کنونی مجلس با یک میلیون رای یعنی ۱۰ درصد مردم در مجلس حضور دارد، همین موضوع منجر به تضعیف حکمرانی میشود. در نتیجه ما باید جلوی تضعیف حکمرانی را بگیریم و کاری کنیم که ایران نه تنها از لحاظ نظامی بلکه در همه ابعاد تقویت و قوی شود.
* معاون رییسجمهوری در دوره اصلاحات
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :