نسخه قالیباف برای اعتراضات
به گزارش جهان صنعت نیوز: حالا محمدباقر قالیباف، رییس اصولگرای مجلس که خود را در طیف «نواصولگرا» میداند، از تریبون و میکروفون ریاست مجلس صحبتهایی کرده که در راستای همین سهگانه است. او صبح یکشنبه در مجلس گفته: «اقدامات تروریستی دشمنان ایران، نباید بهانهای برای نادیده گرفتن اعتراضات اصلاحخواهانه جمعی از مردم شود و بخشی از تغییر نیز، اصلاح در نظام حکمرانی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که باید به حکمرانی نو منجر شود.» او همچنین گفته هر زمانی که «اغتشاشات» پایان یابد، «آن زمان، نوبت مسوولان کشور است که پاسخ بصیرت مردم را با اقدامات لازم در کارآمدسازی و برطرف کردن نقاط ضعف در حوزههای حکمرانی اقتصادی، حکمرانی فرهنگی، حکمرانی اجتماعی و حکمرانی سیاسی بدهند.» قالیباف رخ دادن این اصلاحات و تغییرات را مرزبندی با «براندازی» و «خشونتطلبی» اعلام کرده است.
این نخستینبار است که یک مقام بلندپایه در جمهوری اسلامی، از لزوم اصلاح و تغییر در ساختار حکمرانی صحبت میکند؛ البته بدون در نظر گرفتن محمد خاتمی و دوران ۸ ساله اصلاحات.
مفهوم حکمرانی
تاکنون در جریان اعتراضات بیشتر کارشناسان یا حداکثر در حد نماینده مجلس بودند که از این سهگانه صحبت میکردند، اما گویا این بار فرق دارد؛ چراکه در حد ریاست مجلس چنین صحبتهایی کرده و قبلترش هم رییس قوه قضاییه از آمادگیاش برای گفتوگو با منتقدان گفته بود.
حکمرانی معادلی پذیرفتهشده برای کلمه انگلیسی Governance است. در لغتنامه دهخدا برای حکمرانی معانی چون «عمل و شغل حکمران»، «فرماندهی» و «حکومت» بیان شده است. با این وجود قالیباف معلوم نکرده که منظور از حکمرانی نو، آیا فرماندهی نو است، یا عمل نو از سوی حکمران؟ او همچنین حدود حکمرانی نو را هم مشخص نکرده و به گفتاری کلی بسنده کرده است.
قالیباف در سخنانش که ارائه کرد، حرفی از این موضوع به میان نیاورد که منظورش از حکمرانی نو چیست؟ قالیباف مشخص نکرده که آیا مبنا برای تغییر و اصلاح، اعتراضات مردمی است یا آنچه خودشان مبنا میدانند؟
قالیباف احتمالا خودش هم میداند که برطرف کردن نقاط ضعف در حوزههای حکمرانی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، جز با اصلاحات ساختاری و عمقی در این حوزهها امکانپذیر نیست. اصلاحاتی که اگر بنا باشد آنطور که قالیباف گفته، انجام پذیرد، لااقل باید سازه این حوزهها بازسازی شود.
حوزه اقتصادی
در حوزه اقتصادی مشکلات بسیاری وجود دارد که سالهاست همه مدیران از لزوم برخورد با آنها صحبت میکنند اما در حد همان حرف باقی میماند؛ مشکلاتی چون عدمشفافیت، رانتهای کوچک و بزرگ که همه را در یک کلام میتوان «فساد» خواند. این فساد موجود را که برخی ساختاری میدانند و برخی بخشی، جز تغییرات عمده در قوانین و مجریان چگونه ممکن است؟ یا نمونه دیگر سایه دولتیها بر اقتصاد است که قالیباف باید بگوید چگونه قرار است آن از بین برود. سایهای که دولتیها برای کنار بردنش مقاومت زیادی دارند و همه دولتها میخواهند راهی برای اعمال نفوذ در بنگاههای اقتصادی بزرگ را داشته باشند.
حوزه اجتماعی
در حوزه اجتماعی قالیباف لازم است بگوید برطرف کردن نقاط ضعف را چه میداند؛ بر چه مبنایی نقاط ضعف را در نظر میگیرد؟ اعتراضات بر پایه خواستههای اجتماعی و در تضاد با شیوههای برخورد حاکمیت در این حوزه پدید آمده است. اما اگر بخواهد خواستههای مردم در اعتراضات را مبنا نگیرد، هر تغییری در حوزههای اجتماعی بدون در نظر گرفتن معترضان نمیتواند رضایت آنها را جلب کند؛ البته از الان هم میتوان حدس زد که تغییرات مورد نظر معترضان صورت نخواهد گرفت.
حوزه سیاست
نقاط ضعف در حوزه سیاسی اما همیشه مورد بحث بودهاند. انتخابات در دورههای مختلف، اشکالات بسیاری در این حوزه را جلوی چشم مردم آورده است؛ آخرین آنها همین انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بود که رییس پیشین مجلس و معاون اول رییسجمهوری مستقر از سوی شورای نگهبان برای نامزد شدن تایید نشدند. مورد دیگر ید اختیارات رییسجمهوری و از مواردی است که همیشه مورد اعتراض روسایجمهوری بوده و هست. نمونه دیگر نحوه برخورد با خبرنگاران، دانشجویان و معترضان است که از موارد مناقشهبرانگیز این روزها شده است. قالیباف روشن نکرده که حکمرانی نو و برطرف کردن نقاط ضعف، چگونه قرار است این مشکلات را حل کند.
حوزه فرهنگی
حکمرانی فرهنگی هم مانند موارد دیگر، ۸ سال دولت روحانی برابر امام جمعه یک شهر نتوانست اقدامی انجام دهد تا اجازه برگزاری کنسرت در آن شهر داده شود و مردم آن شهر برای کنسرت به شهرهای دیگر نروند؛ با وجود چنین وضعیتی چگونه ممکن است نقاط ضعف برطرف شوند؟ وقتی زور یک هیات دولت به مدت ۸ سال به فرامین و قوانین ابداعی امام جمعه یک شهر نرسیده، حکمرانی نو چه معنی دارد؟ وقتی یک دولت برابر یک جریان داخلی مجبور به مقاومت برای اجرای قانون میشود، چگونه میتوان حکمرانی نو را در چنین فضایی انتظار داشت؟
قالیباف لازم است این موارد و همینطور بسیاری از موارد دیگر را روشن کند. دیگر جامعه نمیپذیرد که برای آرام کردن فضا، مقام یا یک شخصیت وعدههایی دهد که از اختیارات او خارج است؛ مانند آنچه روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ و ۹۲ درباره رفع حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی میگفت.
چندی پیش مهدی محمدی مشاور قالیباف در امور راهبردی، در یادداشتی نوشته بود: «در این روزها از نزدیک دیدهام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحثهای بسیار پرحرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود.» از سخنان قالیباف و قبلترش نوشتههای مشاورش، میتوان متوجه شد که بخشهایی از حاکمیت نسبت به تغییرات اصلاحی علاقه دارند و البته بخشی هم نه تنها علاقهای ندارند، بلکه مقاومت میکنند و اجازه هیچگونه تغییر و تحولی را نمیدهند. حالا با وجود این بخش که گویا قدرتمند هم هستند، قالیباف چگونه میتواند سخنانش را عملی کند؟
گوش جامعه مدت زیادی است که پر شده از سخنان زیبا و وعدههای عالی، اما آنچه جامعه نیاز دارد، دیدن و عملی شدن این وعدهها و سخنان است وگرنه هر کسی میتواند حرفهای جذابتری از سخنان روز یکشنبه قالیباف بگوید و عدهای هم او را تمجید کنند. حرف تا عمل فاصلهای بسیار دارد که همین فاصله میتواند همراه شود با اتفاقاتی که نباید.
پیشنهادهایی که اجرا نشد
پیش از این هم چنین رویکردی سابقه داشته است. شخصیت بلندپایهای در نظام، مانند اکبر هاشمیرفسنجانی در جریان حوادث پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ حرفهای زیبایی از تریبون نماز جمعه بیان کرد.
هاشمی خودش هم در آن خطبهها تاکید داشت که سخنانش «پیشنهاد» است و اساسا جایگاه، جایگاه وعده وعید دادن نبود. با این حال او همه، از جمله نظام، حکومت، دولت، مجلس، نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی و مردم یعنی معترضان را به رعایت قانون دعوت کرد. او در عین حال گفته بود: «با این قانون حالا اگر کسانی از بعضی قوانین دل خوشی ندارند باید بعدا سعی کنند که قوانین اصلاح شود.»۱۳ سال پیش هاشمی تاکید کرده بود که «باید فضایی به وجود بیاوریم که همه اطراف بتوانند آنجا حرفشان را بزنند و هر طرف منطقی و بدون دعوا و مشاجره و منطق حاکم باشد البته عمده این کار مال صدا و سیماست که باید انجام بدهد که مستمعین زیادتری دارد.» حالا بعد از ۱۳ سال در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و باز هم بعد از این اعتراضات اخیر، صحبت از حق اعتراض و فضای نقد است.
هاشمی ۱۳ سال پیش تاکید کرده بود که «لازم نیست در این شرایط ما افرادی را به این نامی که الان هست در زندان داشته باشیم. اجازه بدهیم اینها به آغوش خانوادههایشان بازگردند». او گفته بود: «آسیبدیدگان این حوادثی که اتفاق افتاد باید همدردی و دلجویی بشوند. آنهایی که عزا دارند هم به آنها تسلیت بدهیم.» مورد دیگر این بود که «رسانهها» محدود نباشند. هاشمیرفسنجانی ابراز امیدواری کرده بود که «این خطبه نماز جمعه شروع یک تحولی در آینده باشد و بتوانیم از این مشکلی که میشود اسم بحران روی آن گذاشت، متاسفانه به خوبی عبور کنیم» که امیدواری هاشمی به حقیقت نپیوست.بعد از حوادث ۸۸ مانند اعتراضات پیش از آن، در بر همان پاشنه چرخید تا اعتراضات ۹۶، اعتراضات آبان ۹۸ و اعتراضات ۱۴۰۱ پدید آید.
مسکن برای بدنهای مقاوم
هر چند جایگاه و جنس گفتههای هاشمی و قالیباف قابل قیاس با یکدیگر نیستند اما نمونه هاشمی فارغ از گویندهاش، نشاندهنده این است که چنین گفتارهایی همچنان قابل تامل است.
لینک کوتاه :