xtrim

تنها گزینه صادرات گاز ایران؛ کریدورگرایی و سوآپ

به گزارش جهان صنعت نیوز:  فریدون برکشلی در ارزیابی قرارادادهای متعدد قطر با ابرکمپانی‌ها جهت توسعه میادین گازی و امکان همکاری ایران، قطر و ترکیه برای ارسال گاز به اروپا اظهار داشت: اکنون بزرگ‌ترین کمپانی‌های انرژی و گاز بین‌المللی تمرکز اصلی خود را بر روی قطر گذارده‌اند. از طرفی قطر امکان انتقال گاز از طریق خط لوله را ندارد، اما در شرایط کنونی و پیش روی بازار گاز، به یک فرصت و امتیاز تبدیل شده است. حالا که اروپا در حال خداحافظی با گاز روسیه است، این در واقع مقدمه‌ای بر فرایند پایان انتقال گاز طبیعی از طریق خطوط لوله است. 

نظام امنیت انرژی جهان در مسیر خداحافظی با خط لوله

وی افزود: اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۰ تقریبا ۷۳ درصد کل گاز مصرفی وارداتی خود را از طریق خط لوله دریافت کرد. سهم روسیه سه‌چهارم آن بود و اکنون با توجه به جنگ اوکراین، تحریم امریکا بر بخش انرژی و گاز روسیه و حذف روسیه از معادلات گازی اتحادیه اروپا، نظام امنیت انرژی جهان در مسیر خداحافظی با انتقال گاز از طریق خطوط لوله قرار گرفته و آینده امنیت تامین گاز از طریق ال.‌ان.جی در دستور کار امنیت انرژی دنیا قرار گرفته است. این فرایند بازگشت‌ناپذیر است. 

opal

ابرکمپانی‌ها روی گاز قطر خیمه زده‌اند

مدیر گروه مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین با بیان اینکه جهان انرژی وارد مرحله تکنو-ژئو-انرژی شده و سیاست‌های انرژی و گاز از این پس بر پایه پرهیز از خطوط لوله و تنوع در منابع تامین گاز استوار خواهد بود، گفت: همین تحول قطر را در یک موقعیت ممتاز قرار داده و افزایش تولید و توسعه ظرفیت ترمینال‌های تبدیل گاز به مایع، آینده صنعت گاز خواهد بود و از همین روی شرکت‌های عمده انرژی و گاز اطراف قطر خیمه زده‌اند. 

خودمان نمی‌توانستیم برای تولید صیانتی تصمیم بگیریم

  • وی با بیان اینکه همکاری ایران با قطر و ترکیه برای حضور در بازار از نظر فنی؛ منطقی و میسر هست، اما تحقق آن بعید است، تصریح کرد: همکاری‌های ایران و قطر مدت زیادی است که در جریان است. اما نتیجه ملموسی از آن حاصل نشده است. مشارکت گازی ایران و قطر تابعی از شرایط و قابلیت متوازن و هم‌وزن برای بهره‌برداری از مخازن است. در فقدان شرایط متوازن، مخازن مشترک بین دو کشور از فاز اقتصادی به رقابت‌های سیاسی منتهی می‌شود. بعضی از شرکت‌ها از جمله توتال، شل و کونوکوفیلیپس که اکنون در قطر فعالیت دارند مدت‌ها قبل از ورود به قطر با ایران مذاکره داشتند. حتی در آن زمان، جمهوری اسلامی ایران هنوز تحت تحریم‌های خیلی سخت نبود، اما خودمان نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم. تفسیرهای متفاوتی از تولید صیانتی ارائه می‌شد که امروز هم ادامه دارد. چندان باور ندارم که چنانچه تحریم بر علیه صنعت نفت ایران برداشته شود، ما هنوز بتوانیم کمپانی‌های ممتاز بین‌المللی را برای سرمایه‌گذاری جذب کنیم.

حجم برداشت از مخازن مشترک، تابعی از سرعت عمل، سرمایه‌گذاری و فن‌آوری‌های روزآمد است

برکشلی در ادامه درباره امکان همکاری دو کشور ایران و قطر برای برداشت صیانتی از پارس جنوبی بیان داشت: موضوع ذخایر نفت و گاز مشترک ما بین کشورها، سابقه طولانی دارد. در دنیا تقریبا ۱۷۰ میدان مشترک نفت و گاز وجود دارد. نحوه بهره‌برداری از میادین مشترک تابعی است از روابط کشورهایی که میادین را برداشت می‌کنند و شرکت‌هایی که در میادین مشترک فعالیت دارند. یک بار موضوع بهره‌برداری بیش از میزان توافق به جنگ بین مکزیک و امریکا، منجر شد. بیشتر کانادایی‌ها معتقدند که امریکا، نفت میادین مشترک آنها را سرقت می‌کند. کانادا سومین ذخایر نفتی جهان و ششمین ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد، اما میزان تولید نفت آن یک‌چهارم امریکاست. میزان تولید گاز هم با امریکا فاصله زیادی دارد. علل مختلفی برای این تفاوت وجود دارد ولی عامل کلیدی، پرهیز سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری بیشتر از کاناداست. در هر حال در میادین مشترک، طرفی که دسترسی به امکانات، تجهیزات و سرمایه بیشتری دارد، برداشت بیشتری انجام می‌دهد. ایران کشوری پر همسایه است، با ۱۵ کشور از جمله قطر یا با کشورهای دیگر منطقه خلیج‌فارس یا دریای خزر مرز مشترک آبی و خاکی دارد. حجم برداشت از مخازن مشترک، تابعی از سرعت عمل، سرمایه‌گذاری و فن‌آوری‌های روزآمد است. 

همکاری تحت عنوان تولید یکپارچه، بازی با جملات است

وی ادامه داد: تولید یکپارچه از میادین گازی با قطر به این معناست که در یک میدان مشترک، دو کشور به جای عملیات منتهی به برداشت مستقل از یکدیگر، به صورت یک کنسرسیوم و به صورت مشترک و یکپارچه از میدان مشترک برداشت کنند. این رویه در مورد میدان نفتی مشترک هنگام بین ایران و عمان مورد تفاهم قرار گرفته است. کشورهای دیگر منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه هم در مورد این مکانیسم مذاکرات طولانی داشته‌اند. اما هیچ موردی تحقق پیدا نکرده است. به اعتقاد بنده همکاری تحت عنوان تولید یکپارچه، بیشتر بازی با جملات است. در نهایت هیچ کشوری در انتظار دیگری باقی نمی‌ماند. طرفی که از حمایت شرکت‌های بین‌المللی و صاحب فنآوری‌های به‌هنگام است، مسیر خود را ادامه می‌دهد. در مورد قطر هم با رویه برداشت یکپارچه می‌توانیم مذاکرات داشته باشیم ولی نمی‌توان نسبت به دستاورد، خوشبین بود. 

موقعیت ژئواستراتژیک ایران، ترمینال‌های ال.ان.جی قطر و همسایگی ترکیه با اروپا؛ سه ضلع لازم برای ورود به اروپا

  • مدیر گروه مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین تاکید کرد: همکاری سه کشور ایران، ترکیه و قطر در زمینه انتقال گاز برای آینده امنیت انرژی مدیترانه می‌تواند مهم و تاثیرگذار باشد. قطر منبع تامین گاز است. ایران از موقعیت ژئواستراتژیک ممتازی برخوردار است. به علاوه ایران لجستیک آماده و زیر‌ساخت‌های محکمی برای انتقال گاز در اختیار دارد. البته ترکیه هم که به لحاظ جغرافیایی، بلافاصله به اروپا متصل است و دسترسی به دریای سیاه و مدیترانه دارد. اما همه اینها در مرحله قابلیت‌های بالقوه هستند. فقط موجودی گاز طبیعی قطر واقعی و بالفعل است. ترمینال‌های ال.ان.جی قطر، بخش اعظم قراردادهای خود را ۲۰-۳۰ ساله منعقد کرده‌اند. ایجاد ترمینال‌های جدید هم با صرف هزینه و وقت میسر است و خطوله لوله انتقال ایران نیز برای گاز طبیعی است.

تحولات مهمی در راه است

وی خاطرنشان کرد: در هر صورت زمینه و پتانسیل همکاری وجود دارد. در مورد مسیر و دالان انتقال گاز ایران و ترکیه با یکدیگر مکمل و در عین حال رقابت دارند. در حقیقت پس از جنگ اوکراین و حذف بالقوه گاز طبیعی روسیه از سبد مصرف انرژی اروپا، بی‌شک تحولات مهمی در ساختار بازار گاز و انرژی رخ خواهد داد که لازم است به طور جدی رصد و ارزیابی شود. امکان موقعیت مناسب برای ایران میسر است. اروپا می‌تواند این زمستان را سپری کند. اما زمستان‌های بعدی و صنایع انرژی‌بر آلمان و اتحادیه اروپا، بتدریج از چرخه تولید و عرضه جهانی حذف خواهند شد. صنایع و اقتصاد، به مناطقی مهاجرت می‌کنند که امنیت عرضه انرژی وجود دارد. در طی همین چند ماه که از بحران اوکراین و قطع گاز روسیه به اروپا سپری شده، تعدادی از صنایع مهم آلمان مانند کمپانی اتومبیل‌سازی فولکس واگن در حال انتقال فعالیت خود به امریکا هستند. 

جنگ دالان‌ها 

برکشلی گفت: یکی از ابعاد مهم کشمکش‌های ژئوپلیتیک انرژی و گاز پنج سال آینده جهان و منطقه خاورمیانه، خاور نزدیک و آسیای میانه جنگ دالان‌ها خواهد بود. کریدورهای انتقال گاز نقش مهم و تعیین کننده‌ای در درجه اعتبار و تاثیرگذاری کشورها خواهند داشت. بنابراین از این منظر هم لازم است شرایط به دقت مورد توجه قرار گیرد. 

اروپایِ بحرانی تحریم ایران را نادیده می‌گیرد؟

وی درباره اینکه آیا ممکن است اروپا با توجه به نیاز به انرژی تحریم‌های ایران را نادیده بگیرد، پاسخ داد: گاز ایران برای اروپا مهم بود. در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۲۰، اتحادیه اروپا روی گاز ایران حساب می‌کرد. حتی در زمانی که سیاست خط لوله گاز آسیایی از ایران به پاکستان و هندوستان، مطرح شد، اروپایی‌ها شرایط را با دقت زیر نظر داشتند و سعی می‌کردند که خط لوله گاز ایران از شرق به غرب، جریان پیدا کند. روسیه هم با نگرانی وضعیت را زیر نظر داشت و نگران جریان گاز ایران به سمت اروپا بود. روسیه حتی برای سرمایه‌گذاری و انتقال تکنولوژی جهت ایجاد خط لوله گاز ایران به پاکستان و هند را روی میز گذارد. بدیهی است که روسیه به هیچ عنوان حاضر نبود که رقیب تنومندی مانند ایران به بازار اروپا، نزدیک شود. 

تنها گزینه ایران؛ کریدورگرایی و سوآپ

  • مدیر گروه مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین ادامه داد: اکنون با توجه به شرایط ذخایر گازی ایران و مصرف بالا، تنها گزینه برای ایران کریدورگرایی و سوآپ گاز همسایه‌های شمالی به سمت ترکیه و اروپا به علاوه برنامه‌های گازی طولانی‌مدت و منبعث از مناسبات استراتژیک است. روسیه و اتحادیه اروپا ۷۰ سال با هم تجارت گاز داشتند. از این به بعد گاز روسیه کم و بیش برای همیشه از بازار اروپا حذف می‌شود. نگاه اروپا نسبت به ایران، چیزی بهتر از نگاه به روسیه نیست. گاز با نفت، تفاوت دارد. پروژه‌های گاز بلندمدت و بیست سال به بالا هستند. اولویت اروپا، کشورهایی مانند قطر است. ترکیه هم چندان جایگاه مقبولی برای انتقال گاز به اروپا نیست. 

صادرات گاز در راس سیاست‌های ملی قطر

وی یادآور شد: بنده نسبت به آینده صادرات گاز ایران به اروپا امیدی ندارم. یک معادله چندمجهولی است. ابهامات زیادی وجود دارد. برای قطر، صادرات گاز در راس سیاست‌های ملی این کشور است. در ایران تامین داخلی گاز در اولویت است. 

شاید هنوز هم فرصت‌هایی برای ورود به اروپا باشد

برکشلی درباره وداع ایران با برنامه هاب شدن در حوزه انرژی گفت: در هنگامه رونق پارس‌جنوبی و در مقطعی که ایران رویای صادرات به اروپا را داشت، ترکیه یکی از عوامل بازدارنده بود. ترکیه پیشنهاد داشت تا گاز مازاد ایران را خریداری کند و خود به اروپا صادر کند. البته ترکیه برای صدور گاز به اروپا باید مسائل خود را با یونان حل و فصل کند، مشکلات بازی در روابط دو کشور وجود دارد. در ایران موضوع صادرات گاز به اروپا، خیلی اهمیت داشته و دارد. انتقال گاز از طریق خطوط لوله و برپایی کریدورهای انتقال گاز به معنای امنیت متقابل برای عرضه‌کننده و مصرف‌کننده است. البته جنگ اوکراین خیلی از معادلات را تغییر داده است، اما در واقع به نظر بنده اروپا می‌توانست بازار منطقی گاز ایران باشد، شاید هنوز هم فرصت‌هایی باشد. 

مقایسه اقتصاد ایران و ترکیه طی ۴ دهه

به اعتقاد وی؛ روابط ایران و ترکیه همیشه نوع خاصی بوده است. هر دو کشور تاریخ طولانی و پرتلاطمی داشته و هر دو کشور مشترکات متعدد و تناقض‌های عدیده‌ای دارند. هر دو هم نگرش‌های هژمونیک دارند. البته ترکیه، اقتصاد را از ایدئولوژی مستثنی کرده و در دو دهه گذشته پیشرفت‌های چشمگیری را تجربه کرده است. ترکیه امروز به باشگاه کشورهای با اقتصاد یک تریلیون دلاری پیوسته و در گروه ۲۰ عضو شده است. در سال ۱۹۸۰ اقتصاد ایران دو و نیم برابر اقتصاد ترکیه بود. در ۲۰۲۰ اقتصاد ایران، یک‌سوم اقتصاد ترکیه است. ترکیه از نظر منابع طبیعی فقیر است اما امتیاز مهم آن امکان ارتباط سرزمینی با اروپاست. 

شاید بتوانیم بازیگر جهانی شویم

مدیر گروه مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین بیان داشت: در ایران ما گاز را داخلی کردیم. آلترناتیو دیگری هم نداشتیم. صنایع ایران طی دهه‌های گذشته بر پایه صنایع انرژی‌طلب، شکل گرفته‌اند. صنایع فولاد، شیمیایی و پترو شیمیایی، صنایع ساختمانی و سیمان؛ جملگی صنایع انرژی‌بر هستند. ضمن اینکه همین صنایع انرژی‌بر هم عموما مستعمل شده‌اند و فقط به یمن انرژی فراوان و بالنسبه ارزان سرپا هستند. بنابراین در فقدان حجم بزرگی از سرمایه‌گذاری و فن‌آوری روزآمد و هنوز مهم‌تر، برخورداری از یک عزم ملی برای صادرات گاز و استفاده از این بیست ساله باقیمانده از عمر گاز طبیعی به عنوان یک منبع انرژی ممتاز، می‌توانیم به یک بازیگر منطقه‌ای و شاید جهانی تبدیل شویم. 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 301596
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *