دستگرمی برای جنگ بزرگ
به گزارش جهان صنعت نیوز: این صحبتها در حالی مطرح میشود که چند روز قبل، آمریکاییها اعلام کرده بودند که سرعت ساخت تسلیحات اتمی چین به شدت در حال افزایش است. در همین رابطه است که دریاسالار چارلز ریچارد تاکید کرد که ایالات متحده باید هر چه سریعتر قابلیتهای دفاعی خود را تقویت کند. او در بخشی از صحبتهای خود گفته کشتی آمریکا در حال غرق شدن بوده و تهدید اتمی چین نیز برای واشنگتن به یک امر فوری تبدیل شده است.
این فرمانده ارشد آمریکایی همچنین تصریح کرده که آمریکا باید به پویایی و قابلیت دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی بازگردد. به گفته وی مهم نیست که توان عملیاتی یا کیفیت فرماندهی آمریکا چقدر مطلوب است، بلکه مساله مهم این است که ما اکنون به اندازه کافی ذخیره و تسلیحات لازم را برای رویارویی بزرگ در اختیار نداریم.
- -فرمانده اتمی آمریکا تاکید کرده است: مهم نیست که توان عملیاتی یا کیفیت فرماندهی آمریکا چقدر مطلوب است، بلکه مساله مهم این است که ما اکنون به اندازه کافی ذخیره و تسلیحات لازم برای رویارویی بزرگ در اختیار نداریم
این فرمانده ارشد آمریکایی که در گردهمایی سالانه بخش زیردریایی نیروی دریایی آمریکا سخنرانی کرده، به صراحت گفته که چالش بزرگ برای آمریکا در راه است و مدت زمان زیادی طول نخواهد کشید که ما درگیر یک آزمون نظامی بیسابقه شویم. او همچنین بحث تهدید اتمی روسیه در جنگ اوکراین را نیز برجسته دانسته و تاکید میکند، تحولات هستهای روسیه و صحبتهای ولادمیر پوتین به این معناست که آمریکا با شرایط وخیمی روبهرو شده و لازم است هر چه زودتر یک ارزیابی فوری در قبال استراتژی نظامی خود داشته باشد.
این صحبتها در حالی مطرح شده که در ماه می سال جاری، دریاسالار مایک گیلدی، فرمانده عملیات نیروی دریایی آمریکا نیز اعلام کرده بود این نیرو برای مدیریت و اقدام در دو جبهه جنگ بیش از اندازه کوچک است و اگر بخواهد در اقیانوس آرام با چینیها مقابله کند نیاز به الزاماتی اساسی از جمله اتحاد استراتژیک با اروپا دارد.
درگیری با چین به همه جهان سرایت میکند
هفته قبل بود که نشریه فارین افرز آمریکا در گزارشی با اشاره به چالش بزرگ این کشور در رویارویی با روسیه و چین نوشته بود که اکنون ایالات متحده از لحاظ ذخایر تسلیحاتی و توان عملیاتی دچار کمبودهای اساسی است و در صورت بروز درگیری همهجانبه با روسیه یا چین، دچار چالشهای مهمی خواهد شد.
- واشنگتن به خوبی میداند که دامنه درگیری احتمالیاش با چین، قطعا به تایوان و غرب اقیانوس آمریکا محدود نشده و به سایر نقاط کلیدی مانند اقیانوس هند، خاورمیانه و آفریقا نیز گسترش مییابد
در این گزارش با اشاره به سند امنیت ملی آمریکا آمده است: در سال ۲۰۱۵ بود که پنتاگون، استراتژی آمادگی برای جنگیدن و پیروزی در دو نبرد بزرگ را کنار گذاشت. تغییر این سیاست که تاکنون نیز پابرجا مانده باعث شده تا مقادیر قابلتوجهی از تجهیزات نظامی آمریکا در حالت فرسودگی قرار بگیرد. آمریکا همچنین تجهیزات و مهمات مهم محدودی دارد؛ به طوری که مجبور شده بخش بزرگی از ذخایر خود را برای حمایت از اوکراین کاهش دهد. این مشکلات به ویژه در درگیریهای همزمان قطعا برای آمریکا چالشبرانگیز خواهد بود.
واشنگتن به خوبی میداند که دامنه درگیری احتمالیاش با چین، قطعا به تایوان و غرب اقیانوس آمریکا محدود نشده و به سایر نقاط کلیدی مانند اقیانوس هند، خاورمیانه و آفریقا نیز گسترش مییابد. علاوه بر این، چین به راحتی این قابلیت را دارد که حملات موشکی و سایبری را به سرزمین اصلی آمریکا انجام دهد. در همین رابطه است که برخی مقامات آمریکایی معتقدند باید از همین امروز به فکر چنین روزهایی باشند. به گفته آنها جنگ اوکراین نشان داد که چگونه میتوان روی متحدان بینالمللی و همچنین سلاحهای مدرن حساب کرد. اما مشکلی که برای آنها وجود دارد این است که انبارهای تسلیحاتی آمریکا محدود است و احتمالا سالها طول میکشد تا مهمات و تجهیزاتی که آمریکا به اوکراین ارسال کرده، جایگزین و جایشان پر شود. در سال ۲۰۱۸، کمیسیون استراتژی دفاع ملی، هشدار داده بود که آمریکا مهمات کافی برای غلبه در یک درگیری تمامعیار را ندارد. در این گزارش همچنین آمده است که ایالات متحده برای تولید مهمات و تسلیحات نیاز به نوسازی ساختار دفاعی خود دارد. به عنوان مثال، ایالات متحده ۱۸ سال است که موشکهای ضدهوایی استینگر تولید نکرده است و شروع مجدد این پروژه مستلزم صرف زمان و هزینه است.
در واقع آمریکاییها اکنون در حال مانور بر روی این مساله هستند که جنگ اوکراین، مقدمه بروز یک جنگ بزرگتر و همهجانبهتر است. به خصوص اگر این درگیری با چین رخ دهد تنها به سطح منطقهای محدود نمانده و سراسر دنیا را در بر خواهد گرفت.
معمای سیکل قدرت
یک نظریه در علوم سیاسی و روابط بینالملل وجود دارد که به نظریه سیکل قدرت (power cycle) مشهور است. این نظریه میگوید هر بازیگری به موازات افزایش قدرت اقتصادی به طور طبیعی میل به کسب سایر حوزههای قدرت پیدا میکند. به عنوان مثال یک فرد همزمان با اینکه بر ثروتش افزوده میشود به دنبال کسب قدرت سیاسی و اجتماعی است. برای بازیگران بینالمللی نیز این منطق صادق است؛ یعنی کشورهایی که توان اقتصادی آنها افزایش یافته و تبدیل به بازیگران مهم اقتصاد جهانی میشوند به صورت همزمان از حیطه اعمال نفوذ منطقهای و میانی خارج شده و به سمت نقشآفرینی بینالمللی وارد میشوند. در همین رابطه مثال بارز چنین مسالهای چین است. کشوری که اکنون به اقتصاد دوم دنیا تبدیل شده و همزمان قدرت نظامی و اتمی قابلتوجهی در اختیار دارد. به همین دلیل است که شاهد هستیم کارشناسان و مقامات غربی در خصوص نحوه بروز و ظهور کنش چین در آیندهای نزدیک هشدار میدهند.
- چندی قبل نشریه اکونومیست با اشاره به دیپلماسی چین در قبال نظم جهانی گزارش داد که چینیها همزمان با افزایش توان اقتصادیشان، اکنون به دنبال تغییر یا به چالش کشیدن نظم بینالمللی برساخته غرب هستند
چندی قبل نشریه اکونومیست با اشاره به دیپلماسی چین در قبال نظم جهانی گزارش داد که چینیها همزمان با افزایش توان اقتصادیشان، اکنون به دنبال تغییر یا به چالش کشیدن نظم بینالمللی برساخته غرب هستند. در واقع هر چند که چین یکی از ارکان همکاری اقتصادی بینالمللی است اما برای نظم جهانی کنونی تا آنجا احترام قائل است که این نظم با منافعش سازگار باشد. در غیر این صورت با توجه به قدرتی که دارد سعی در تغییر یا به شکست کشاندن این نظم میکند.
چینیها همچنین به دنبال تغییر در مفاهیم نظم جهانی هستند. یعنی اکنون در قسمتهایی که توان مقابله مستقیم با نظم مستقر جهانی را ندارند به دیپلماسی هوشمندانه روی آورده و آنجایی که قادر به چالش کشیدن نظم غربی هستند به راحتی و با ابزارهایی که در اختیار دارند سعی میکنند کشورهای غربی را به لاک دفاعی فرو ببرند. به همین دلیل است که کارشناسان غربی معتقدند، اکنون خطر جدیتر از روسیه برای جهان غربی، قدرت روزافزون چین است و از آنجایی که این کشور در حال ارائه الگوی جدیدی از نظم بینالمللی و آرایش ژئوپلیتیکی است، خطر بروز یک تقابل جدی میان غرب از یک سو و چین و روسیه و متحدانشان از سوی دیگر در آیندهای نزدیک غیرقابل کتمان است.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :