یک توافق با چند متغیر
محمدرضا ستاری *
اخیرا خبرهایی منتشر شده مبنی بر اینکه یک هیات فنی از سازمان انرژی اتمی ایران به وین سفر کرده تا در خصوص اختلافات میان ایران و آژانس گفتوگو کند. این در حالی است که تقریبا همهروزه مقامات کشورمان تاکید دارند که ایران میز مذاکرات را ترک نکرده و در صورت حسننیت طرف مقابل دسترسی به یک توافق امکانپذیر است. از سوی دیگر مقامات غربی نیز تصریح میکنند به دلیل چالشهای موجود، مذاکرات هستهای در بنبست قرار گرفته است.
اکنون دو سال است که ایران همزمان با روی کار آمدن دولت بایدن با واسطه شرکای برجام با ایالات متحده آمریکا به صورت غیرمستقیم در حال مذاکره برای احیای برجام است. در طول این دو سال نیز چندین و چند بار اعلام شده که طرفین در یک قدمی توافق قرار داشته و به احتمال زیاد طی روزهای آینده مذاکراتشان به نتیجه میرسد. با این حال و در نهایت از شهریورماه امسال بود که ضمن متوقف شدن مذاکرات، تقریبا این اجماع نظر به وجود آمد که حصول توافق هستهای میان ایران و غرب تقریبا از دستور کار خارج شده و به نظر نمیرسد در آیندهای نزدیک نیز شاهد احیای برجام باشیم.
در مورد احیای برجام چندین مولفه و متغیر اساسی وجود دارد که به واسطه تحولات ماههای گذشته، معادلات آن هم پیچیدهتر شده و هم دستیابی به یک توافق را با مشکلاتی بیشتر مواجه کرده است. از یکسو ملاحظات ایران برای احیای برجام مطرح است؛ ملاحظاتی که به بحث تضمینها از دولت بایدن، مشکلات فنی و سیاسی با آژانس و نیز اجماع داخلی برای رسیدن به توافق مربوط میشود. از سوی دیگر در ایالات متحده آمریکا نیز موارد و متغیرهایی وجود دارند که به سادگی نمیتوان از کنار آنها جهت احیای برجام گذشت.
نخستین مساله در این میان بحث لغو یا تعلیق تحریمهای ایران است. میدانیم که همزمان با خروج دونالد ترامپ از برجام و بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران به مرور زمان بخشهای کلیدی از تحریمها به مسائلی مانند تروریسم و موارد منطقهای ربط داده شد. از این رو از بیش از ۱۶۰۰ تحریمی که ایالات متحده اکنون علیه ایران وضع کرده است، مواردی مانند تحریم بانک مرکزی و نقلوانتقالات پولی ایران به بحث تامین مالی تروریسم ربط داده شده که مذاکره در خصوص آنها دیگر در چارچوب و قالب برجام ۲۰۱۵ امکانپذیر نبوده و آمریکاییها این موارد را به عنوان اهرمی جهت امتیازگیری بیشتر از ایران تبدیل کردهاند.
از طرف دیگر همزمان با برگزاری انتخابات کنگره آمریکا و اینکه جمهوریخواهان به احتمال زیاد کنگره را از دست دموکراتها خارج میکنند، باید در نظر داشت که تا چه میزان از تحریمهای اعمالی علیه ایران میتواند با فرمان اجرایی رئیسجمهوری آمریکا لغو شود و چه میزان از این تحریمها نیز در اختیار کنگره خواهد بود؟ در واقع مطابق لیستی که آمریکاییها در طول مذاکرات غیرمستقیم ماههای اخیر با ایران ارائه دادهاند، تحریمهای آنها از سه بخش سفید، زرد و قرمز تشکیل شده است. آنها با لغو تحریمهای بخش اول مشکلی ندارند اما در بخش تحریمهای زرد و قرمز که اغلب محدودیتهای مهم برای خروج از بنبست هستهای در این بخشها قرار گرفته، آمریکاییها حاضر به دادن امتیاز و عقبنشینی به این راحتیها نیستند. اساسا رژیم حقوقی تحریمهای آمریکا علیه ایران به گونهای تعبیه شده که این تحریمها هر چند یکجانبه است، اما ماهیتی ثانویه دارد و به همین دلیل سایر شرکای برجام برای عبور از این دیوار سخت تحریمها دچار چالشهای جدی هستند. نمونه چنین موضوعی را پیش از این در بحث مکانیسم مالی همکاری اروپا با ایران به نام اینستکس شاهد بودیم که با وجود تمامی تلاشهای صورت گرفته به واسطه ماهیت تحریمهای ثانویه آمریکا به نتیجه نرسیده و شکست خورد.
در چنین شرایطی چند مولفه کلیدی در مسیر احیای برجام وجود دارد که با توجه به تعدد آنها، نمیتوان چندان امیدی به یک توافق جامع هستهای داشت. نخست اینکه هنوز بحث ایران و آژانس حل و فصل نشده است. همین موضوع اهرم فشاری برای شرکای غربی برجام است تا از این طریق در میز مذاکرات از این موضوع جهت امتیازگیری و احیانا فشار بیشتر روی ایران استفاده کنند. البته ناگفته نماند که چالشهای ایران با آژانس به صورت فنی و سیاسی بوده و میتواند در صورت توافق طرفین مانند سال ۲۰۱۵ پرونده آن بسته شود.
مولفه بعدی موضوع جمهوریخواهان در کنگره است که طبیعتا با حضور آنها در کنگره و سنا، دست دولت بایدن به میزان زیادی برای توافق با ایران بسته خواهد شد. همچنین اکنون به واسطه تحولات به وجود آمده در طول ماهها و هفتههای اخیر، اروپاییها نیز لحن تندتری علیه ایران اتخاذ کرده و همین موضوع کار ایران را در میز مذاکرات با طرفین غربی دشوارتر از قبل خواهد کرد.
موضوع مهمتر بعدی نیز این است که برجام ۲۰۱۵ مبنایی برای توافق فعلی است. با این حال پس از خروج آمریکا از برجام و سیل تحریمهای گسترده علیه ایران که اکنون نیز اروپاییها با آن همراهی تام و تمام دارند، برجام ۲۰۱۵ دیگر وجود خارجی نداشته و تنها یک پایه لرزان برای حصول توافق نهایی محسوب میشود. بنابراین تحولات و معادلات برجام بهگونهای رقم خورده که حصول هر نوع نتیجهای به یک توافق جدید گره خورده و آنچه تاکنون در زمین بازی مذاکرات وین مشاهده شده این است که ایران قاعدتا به غیر از مسائل اتمی که آن هم با چالشها و گرههای مهمی مواجه است، تن به توافق در سایر بخشها و زمینههای اختلافی با غرب نخواهد داد؛ امری که هم دورنمای توافق هستهای را با هالهای از ابهام مواجه کرده و هم احتمال افزایش فشارهای غرب و احیانا فعال شدن مکانیسم ماشه را در پی خواهد داشت.
* دبیر بینالملل «جهانصنعت»
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :