خشونتی که بازتولید می‌شود

نادر کریمی‌جونی *

بعید به نظر می‌رسد که «بهادری‌جهرمی» سخنگوی دولت «سیدابراهیم رئیسی» متوجه باشد که دقیقا چه گفته است. در اظهاراتی که از این مقام دولتی منتشر شده، وی گفته: «می‌توانستیم برای سرکوب و مقابله با ناآرامی‌ها از تیر جنگی استفاده کنیم اما این کار را نکردیم… این اظهارات جنجالی در حالی مطرح شده که احتمال می‌رود چنین دیدگاهی از سوی یکی از عناصر نظامی یا سابقا نظامی کابینه مطرح و توسط بهادری‌جهرمی تکرار شده باشد یا این دیدگاه در خلال یکی از نشست‌های کابینه بیان شده باشد. در این صورت، چندان بعید نیست که آقای سخنگو دقیقا نداند که چه گفته و تاثیر این گفته‌اش چه بوده است.

برای بیش‌آگاهی وی، این نکته یادآوری می‌شود که اتفاقا استفاده نکردن از سلاح گرم، ناظر به رعایت حقوق بشر و محترم شمردن جان اعتراض‌کنندگان نیست بلکه خطر خلع سلاح نیروها نیز در نظر گرفته می‌شود.

اما اظهارات منتشرشده «شهرام گیل‌آبادی» چهره اصولگرا که اتفاقا از اعضای خانواده شهدا نیز هست و «جواد موگویی» مستندسازی که به محافظه‌کاران نزدیکی مشهودی دارد در مورد برخورد نیروهای شبه‌نظامی حکومتی با ایشان و نیز کلیپ‌ها و مشاهدات عینی شهروندان که در فضای مجازی منتشر شده است، نشان می‌دهد که برخورد نیروهایی که وارد میدان شده‌اند، با مردم چندان هم مهربانانه نیست. ضمن اینکه در برخی کلیپ‌ها سلاح گرم در دست معدودی از نیروهای انتظامی مشاهده شده که فرد مسلح از آن استفاده هم کرده است. البته فرمانده فراجا در یک موضع‌گیری این افراد را پلیس‌نما نامیده است اما معلوم نیست یک یا چند پلیس‌نما در میان انبوهی از نیروهای انتظامی و شبه‌نظامی می‌توانند اینگونه آزادانه فعالیت نمایند و به شهروندان شلیک کنند؟! قدرمسلم اینکه در مجموع مهربانی ماموران در تصاویر، اظهارات شاهدان عینی و مشاهدات این روزها دیده نمی‌شود.

این در حالی است که اکنون برخی مقامات و از جمله نمایندگان مجلس درباره حمله به برخی نیروهای انتظامی و شبه‌نظامی اعتراض می‌کنند و با نسبت دادن القابی مانند داعش نوین به ایجادکنندگان ناآرامی، از اینکه نیروهای انتظامی و شبه‌نظامی هدف حملات قرار گرفته و دچار آسیب‌شده یا به قتل رسیده‌اند، ابراز خشم می‌کنند. روشن است که قتل هیچ‌یک از شهروندان چه مشارکت‌کنندگان در ناآرامی‌ها و یا ماموران امنیتی مباح و مشروع نیست. اما وقتی ماموران از خشونت‌های مختلف کلامی و عملی علیه شهروندان استفاده می‌کنند و شهروندان نمی‌توانند از رفتار ناپسند مامور شکایت کنند، آیا خشونتی که از سوی مامور ابراز می‌شود، خود بازتولید خشونت نمی‌کند؟ در چنین صورتی اگرچه رفتار شهروند مرتکب خشونت مشروع نیست اما در تلافی‌جویی، وی مضروب شدن با باتوم را به روش‌های دیگر پاسخ می‌دهد که از جمله می‌تواند روش‌های خشن‌تر هم مورد استفاده قرار گیرد. در اثر این تلافی‌جویی، ممکن است جوانی که از باب رفاقت و دوستی در جمع برخورد‌کنندگان حاضر شده و نقشی در برخورد یا رفتارهای مشابه نداشته هم مورد هدف تلافی‌کنندگان قرار بگیرد. اتفاقا در تلافی‌جویی، مرتکبان به ‌همپایگی اقدام با خشونت مامور یا مقصر بودن هدف در مقابله با ناآرامی توجه نمی‌کنند بلکه گاهی فقط کاستن یک نفر از جبهه مقابل هدف گرفته می‌شود و تلافی‌‌جویان می‌خواهند خشم انباشته خود را تخلیه کنند. در این صورت تنها به مضروب کردن هرچه بیشتر هدف اندیشیده می‌شود.

در روزهای اخیر از احتمال صدور حکم اعدام برای برخی دستگیرشدگان خبر داده شده است. همزمان رئیس قوه قضاییه که چندی قبل از ضرورت مفاهمه و گفت‌وگو با شهروندان سخن گفته بود، اینک از ضرورت صدور و اجرای احکام شدید علیه معترضان و تظاهرکنندگان سخن می‌گوید باید توجه داشت که یک وجه صدور حکم اعدام و احکام شدید علیه معترضان یا اغتشاشگران ایجاد هراس و رعب در میان آنان است. وجه دیگر این اقدام بازتولید خشونت در خیابان‌هاست که ممکن است به تلافی‌جویی بینجامد و چرخه تولید و بازتولید خشونت در خیابان‌ها و شهرها را تداوم بخشد. از نظر تلافی‌جویان ممکن است صدور حکم اعدام شایسته مواجهه بیشتری باشد چراکه در صورت کشته شدن یک نفر در جریان مقابله با ناآرامی، ممکن است این رویداد بر اثر خطا صورت گرفته باشد اما وقتی حکم اعدام صادر و اجرا می‌شود، صورت‌مساله فرق می‌کند.

این نکات نشان می‌دهد که وقتی مسوولان تمهیدی برای مقابله یا کنترل اعتراض‌کنندگان یا ایجادکنندگان ناآرامی می‌اندیشند و خطی را برای این مقابله ترسیم می‌کنند، یک وجه چنین رفتاری ارعاب افراد به خیابان آماده است چنانکه در همه کشورها دیده شده و می‌شود وجه دیگر ارتکاب و اعمال خشونت از سوی حکومت، بازتولید احتمالی خشونت از سوی شهروندان است.

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 303260
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا