بانکداری در گذر زمان
احمد یزدانپناه *
یکی از بزرگترین احیاگران جوامع اسلامی، جمالالدین اسدآبادی در نامه معروف خود به علما (میرزای شیرازی) در پی بیتوجهی آنان به نقش بانک میگوید: آیا میفهمید و درکی دارید که بانک چیست؟ وماادراک ماالبانک.
شگفتا که سه برنده نوبل اقتصاد یعنی بن برنانکه یا برنانکی، داگلاس دایموند و فیلیپ دیبویگ هم طبق بیانیه اعطاکنندگان جایزه نوبل به دلیل بالا بردن فهم و درک ما از اینکه بانکها چه هستند و چه نقشی در شرایط عادی و بحرانهای مالی جامعه میتوانند داشته باشند، این جایزه را دریافت کردند.
بانک یک نهاد مالی است (فرق نهاد و سازمان مهم است!) که مجوز قبول سپردههای پسانداز و حساب جاری (چک) از مردم را دارد و میتواند به آنها یعنی افراد، بنگاهها و دولت وام دهد. بانکها غیر از این وظیفه اصلی البته خدمات دیگری هم ارائه میکنند؛ از جمله گواهی سپرده (CD) معاملات ارزی و صندوقهای امانات.
لااقل از قرن چهاردهم میلادی بانک در صحنه زندگی مردم مغربزمین ظهور و بروز کرده است. آنها بانک را به محلی امن برای مصرفکنندگان و صاحبان کسبوکارها برای قرار دادن پول نقد مشتریان و منبعی برای وامدهی برای خریدهای شخصی و کسبوکارهای جسورانه و مخاطرهانگیز درآوردند. این امر به نوبه خود سبب شد که بانکها آن وجوه نقد سپردهگذاریشده نزد خود را به صورت وام و تسهیلات در اختیار کسانی که به آن نیاز دارند بگذارند و بهره دریافت کنند.
این طرح کسبوکار تا زمان حکومت خاندان مدیچی خانواده قدرتمند ایتالیایی بودند که در دوره رنسانس یعنی از قرن ۱۵ تا ۱۸ در شهر فلورانس حکومت میکردند (ابتدای کار بانکدار بودند، ولی بعدها با روحانیون و نجیبزادگان همدست شدند و بر کل اروپا سلطه پیدا کردند) تغییر زیادی نداشت و شروع به بانکداری آنها هم در دوران رنسانس (نوزایش) موجب شد که گستره محصولات بانکی بسط و توسعه پیدا کند.
همانطور که اشاره شد بانکها با پرداخت سود و بهره پساندازهای مردم را جمعآوری میکنند. امروزه برای اطمینانبخشی به صاحبان آن سپردهها دولتها بازپرداخت آنها را تا یک مبلغ حداکثر در شرایطی که بانک عاجز از بازگرداندن آنها باشد تضمین میکنند. به عنوان مثال در ایالات متحده این مبلغ حداکثر ۲۵۰ هزار دلار است که بیمه سپردهگذاری به حساب میآید.
در مقابل سپردهها، بانکها به کسبوکارها و مصرفکنندگان وام و تسهیلات میدهند، البته با نرخ بهره یا سود بیشتری که به سپردهگذاران میپردازند، زیرا بانک هم مثل هر کسبوکار دیگری در پی کسب سود برای مالکان و سهامداران خود است. در تعقیب این هدف اکثر بانکها با دریافت بهره بیشتر از وامگیرندگان سود و درآمد خود و آنچه باید به سپردهگذاران که مصرف حال خود را به آینده نامعلوم محول کردهاند بپردازند را تامین میکنند. به هرحال اقتصاددانان و پول و بانک خواندهها برخلاف اکثر سیاستمداران و دولتها که رای مردم برایشان باید اهمیت داشته باشد بانک را یک «موسسه خیریه» یا «بنگاه نیکوکاری» نمیدانند.
این نوشته مقدماتی دارد یعنی میخواهد پیشدرآمدی باشد برای نقش بانکها با محوریت بانکهای تجاری در خلق اعتبار (بخوانید خلق پول) و نقش مخرب و سازنده آنها در شرایط گوناگون اقتصادها و بنابراین لازم است از ابعاد دیگر قضیه مثل اشاره به انواع بانکها پرهیز شود.
اجازه دهید در یک سطر اشاره شود که بانک مرکزی یک نهاد مستقل است که با تنفیذ اختیار از طرف دولت بر عرضه پول در کشور نظارت و کنترل یعنی مدیریت میکند و به اعمال سیاست پولی میپردازد. بانک مرکزی مسوول «ثبات» پول ملی و ارز و سیستم اقتصادی کشور به عنوان یک کل است. آنها همچنین نقش تعیینکنندهای در «تنظیمگری سرمایه» و «ذخایر قانونی» سیستم بانکی کشورها دارند که دو محور مهم بحثهای آتی ما هستند.
برخلاف تصور خیلیها در کشورهای در حال توسعه، بانکداری کاری «نه به همین سادگی» است که ما میپنداریم بلکه علم و هنر خاص خود را میطلبد و بحرانهای مالی اخیر و اعطای نوبل به آن سه استاد گویای آن است که بیتوجهی به بانکها و کارا بودن آنها هزینههای سنگینی بر دوش مردم کشورها گذاشته و از این به بعد بار بیشتری بر اقتصاد نحیف کشورهای در حال توسعه تحمیل خواهد کرد؛ پس پیام هشداردهنده آن سه پژوهشگر را جدی بگیریم.
* استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :