برنامهنویسی یا آرماننویسی
حسن فروزانفرد *
برنامهنویسی در حوزه اقتصاد هم میتواند یک فعالیت واقعبینانه و واقعنگرانه باشد و هم یک فعالیت آرمانگرایانه. یک برنامه واقعی اقتصادی قرار نیست ترسیمگر آرمانهای مقامات کشوری باشد بلکه سازوکاری است که آنچه میخواهیم به آن دست یابیم را به روشنی مشخص و زمانبندی میکند، منابع لازم را به آن تخصیص میدهد و زمینههای لازم برای تحقق آن را نیز فراهم میکند.
در سالهای گذشته نمونههای بسیاری از برنامههای توسعهای تدوین شده و به مرحله اجرا رسیده است، با این وجود عمده این برنامهها از واقعیتهای اقتصادی به دور بوده و کمکی به شکوفایی اقتصادی کشور نکردهاند؛ گویی همه این برنامههای توسعهای سنگ بزرگی بوده که علامت نزدن است. در شرایطی که همگان نسبت به زیرساختها و همچنین تعاملات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور آگاهی کامل دارند و میدانند که شرایط کشور مساعد رشد اقتصادی با ارقام بالا نیست، برنامههای توسعهای کشور اما کماکان با اعداد و ارقامی همراه میشود که شباهتی به واقعیتهای اقتصادی موجود ندارد.
برای مثال در برنامههای توسعهای کشور از رشد اقتصادی ۸ درصدی سخن میگوییم حال آنکه متوسط رشد اقتصادی ده سال گذشته منفی بوده و در چند سال اخیر نیز اوضاع عمومی اقتصادی و سیاسی کشور چندان بسامان نبوده است. در حقیقت برنامهنویسان از رشدهای اقتصادی ۸ درصدی سخن میگویند اما اعلام نمیکنند که منابع دستیابی به این رشد چگونه و از چه محلی قرار است تامین شود. در عین حال از دستیابی به عدالت در نقشه راه اقتصادی کشور سخن میگویند با این وجود نمیدانند که این عدالت با چه سازوکاری حاصل خواهد شد.
مثال روشن دیگر در این خصوص برنامهریزی برای رشد بهرهوری است. از زمان تدوین برنامه چهارم توسعه تاکنون، مقامات و دستاندرکاران از افزایش بهرهوری سخن میگویند و تاکید میکنند که یکسوم از رشد اقتصادی کشور قرار است از مسیر رشد بهرهوری حاصل شود. بهرهوری برای اینکه به مرحله رشد برسد نیازمند منابع مختلف انسانی، مالی، دانشی و تکنولوژیکی است. اما با توجه به محدودیت منابع مالی در کشور، از دست رفتن منابع انسانی باکیفیت، عدم دسترسی به منابع ارزانقیمت و قابل استفاده در زمینه بهبود تکنولوژی و توسعه در تعاملات بینالمللی آیا همچنان ذکر کردن این هدف با وجود مشکلات بسیار و در نبود یک راهکار روشن کمکی به پیشبرد اهداف ملی کشور خواهد کرد؟
بنابراین میتوانیم بگوییم آرمانهایی که در پیشنویس برنامه توسعه اقتصادی نوشته میشود با اجرا فاصله زیادی دارد؛ گویی قرار نیست دست از آرماننویسی برداریم و همچنان تلاش میکنیم از این مسیر به نقاط مطلوب اقتصادی و توسعهای برسیم. اگر نگاهی به خروجی برنامههای نوشتهشده نیز بیندازیم متوجه میشویم که ظرفیتها و منابع موجود کشور تنها کفاف گردش روزگار معمول ما را میدهند و زمینه را برای توسعههای پیشنویسشده فراهم نمیکنند.
به طور کلی ما در زمینه برنامهنویسی در حال دور شدن از واقعیتها هستیم و به طراحی آرمانهای جذاب دستنیافتنی دل خوش میکنیم. اگر مقامات کشوری واقعیتها را ببینند و متناسب با واقعیتها سخن بگویند، متعهد میشوند که به اندازه امکان در مسیر پیش رو حرکت کنند اما زمانی که دست به کلیگویی میزنند و اهدافی که تعیین میکنند فاصله زیادی با واقعیتها پیدا میکند در رسیدگی و دستیابی به حداقلها نیز باز میمانند. بنابراین حتی در شرایط سخت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نیز میتوان برنامه نوشت و با برنامه حرکت کرد منوط به اینکه به واقعیتها تن دهیم و از بیان آرزوها و آرمانها فاصله بگیریم.
* تحلیلگر مسائل اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :