سیاستگذاری برای نجات زمین

به گزارش جهان صنعت نیوز: طرحی جدید برای حذف گرسنگی، اطمینان از زندگی سالم برای همه، حمایت و پایداری از استفاده از منابع اقیانوس پیشنهاد شده است. روندهای اقتصادی قبل از سال ۲۰۲۰ مناسب بودند، اما با همه‌گیری کووید‌۱۹، جنگ در اوکراین و بدتر شدن تاثیرات تغییرات اقلیمی مشکلات افزایش پیدا کرده است. «پدرو کنسسائو» اقتصاددان و نویسنده مسوول گزارش توسعه انسانی می‏گوید: «جهان در مجموعه‌ای از نااطمینانی‌های جدید قرار گرفته است. یکی از معیارهای این تغییر عمده شاخص توسعه انسانی است که اثرات آموزش، درآمد و امید به زندگی را در یک شاخص ترکیبی نشان می‏دهد». پس از ۲۰۱۹، این شاخص برای دو سال متوالی از زمان ابداع آن در سال ۱۹۹۰ کاهش یافته است. کنسسائو می‌گوید: «فکر نمی‏کنم این کاهش اتفاقی باشد؛ این واقعیتی جدید است.»

«آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل نگران است. وی در مقدمه آخرین گزارش توسعه انسانی که در ماه جولای ۲۰۲۲  منتشر شده تاکید می‌کند که «ما به تلاشی فوری و نجات‌بخش برای تحقق اهداف توسعه پایدار نیازمندیم.» طی سال گذشته، گوترش و روسای بخش‌های مختلف سازمان ملل متحد از قبیل بخش آمار و برنامه توسعه ملل متحد ارزیابی کرده‌اند که چه مشکلی رخ داده و چه کاری باید انجام شود. آنها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که استفاده از تولید ناخالص داخلی (GDP)  به عنوان معیار اصلی جهانی برای رفاه و نیکبختی باید متوقف و در معیارهای توسعه پایدار ترکیب شود. اگر این اتفاق رخ دهد، بزرگ‌ترین تغییر در چگونگی اندازه‌گیری عملکرد کشورها خواهد بود. در سال ۱۹۵۳، یعنی تقریبا هفتاد سال پیش، GDP  برای اولین بار ملاک ارزیابی عملکرد اقتصادی کشورهای مختلف جهان قرار گرفت.

گوترش یکی از کسانی است که معتقد است GDP  به عنوان معیار اصلی عملکرد اقتصاد جهان باید کنار گذاشته شود و با شاخص‌های دیگر جایگزین شود. در سال ۲۰۰۸، «نیکلاس سارکوزی» رئیس‌جمهوری فرانسه نظر تیمی از اقتصاددانان از جمله آمارتیا سن و جوزف استیگلیتز (برندگان نوبل) را که بر حذف شاخص GDP  به عنوان مهم‌ترین شاخص عملکرد کشورها تاکید داشتند، تایید کرد.

در ماه آگوست ۲۰۲۲، کاخ سفید طرحی ۱۵ساله را برای اجرای یک طرح جامع آماری اعلام کرد که تغییرات در میزان دارایی‏های طبیعی را نشان خواهد داد. عملکرد اقتصادی به ثروت‌های طبیعی وابسته ‏است و تغییر میزان دارایی‏های طبیعی بر GDP تاثیر می‏گذارد. معمار اصلی این پروژه، «الی فنیکل» اقتصاددان و کارشناس دفتر سیاستگذاری علوم و فناوری کاخ سفید است. هدف از اجرای این پروژه کمک به جامعه برای تاکید بر ضرورت این مساله است که مصرف امروزی باید بدون به خطر انداختن فرصت‏های آینده که طبیعت فراهم می‏کند، تامین شود. الی فنیکل معتقد است‌: GDP تنها یک تصویر جزیی و در بسیاری موارد ناکامل از پیشرفت اقتصادی ارائه می‏دهد». استفان شوینفست، مدیر بخش آمار سازمان ملل متحد اظهار داشت: «تاکید گوترش بر اولویت حذف تولید ناخالص داخلی از شاخص‏های اصلی برآورد عملکرد اقتصادی نشانه آن است که فراتر رفتن از شاخص GDP در بالاترین سطح در حال بررسی است.»

دست و پنجه نرم کردن با شاخص رشد

GDP   معیاری برای برآورد فعالیت اقتصادی و شاخص اصلی برای تعیین میزان پیشرفت اقتصادی در دنیاست. براساس تعریف رایج، GDP  مجموع عددی هزینه‏های مصرف‌کننده، دولت و سرمایه‌گذاری شرکت‌ها به اضافه خالص صادرات کشور است. زمانی که دولت‏ها و مدیران بخش خصوصی در مورد افزایش رشد اقتصادی صحبت می‏کنند، در واقع به معنای افزایش GDP است، اما GDP بیشتر از یک هدف رشد است. GDP  شاخصی برای مقایسه عملکرد کشورهای مختلف جهان نیز هست. براساس معیار GDP، ایالات متحده بزرگ‌ترین اقتصاد جهان است. چین در حال حاضر در جایگاه دوم قرار دارد و برای طی مسیر جهت قرار گرفتن در جایگاه اول به شدت تلاش می‌کند. GDP  برای سیاستمداران بسیار مهم است. اوایل سال ۲۰۲۲ هندوستان توانست با پشت سر گذاشتن انگلستان پنجمین اقتصاد دنیا شود و این مساله سرخط خبرها شد. در ماه اکتبر ۲۰۲۲، چین نمودارهای GDP فصلی خود را با تاخیر منتشر کرد که باعث شد این آمار به زمان برگزاری کنگره ملی حزب کمونیست نرسد. شی جین‌پینگ در این کنگره برای سومین‌بار به عنوان رئیس‌جمهوری انتخاب شد.

راجر هوکسترا از دانشگاه لیدن در هلند، محققی که روی معیارهای پایداری مطالعه می‏کند و نویسنده کتاب «جایگزینی GDP تا ۲۰۳۰» می‏گوید: «بدون شک GDP سوپراستار شاخص‏هاست.»

هوکسترا می‏گوید: مساله‌ای که در ارتباط با استفاده از GDP به عنوان متغیر بیان‌کننده رونق و نیکبختی وجود دارد، این است که شاخص‏های مهمی را که در جهت مخالف حرکت می‏کنند منعکس نمی‏کند. GDP جهانی به طور بالقوه از زمان انقلاب صنعتی افزایش پیدا کرده است، اما با توجه به اطلاعاتی که توماس پیکتی، اقتصاددان در «آزمایشگاه نابرابری جهانی» در پاریس گردآوری کرده است، همزمان نابرابری در درآمد و ثروت نیز زیاد شده است. این مساله اتفاقی نیست. قبل از دهه ۱۹۵۰، زمانی که کشورها به دنبال حداکثر کردن GDP بودند، می‏دانستند که حداکثر کردن GDP به معنی آن است که نیروی کار بیشتر از آن چیزی که مصرف می‌کند، تولید می‌کند. همان گونه که محبوب‌الحق، اقتصاددان پاکستانی درآن زمان به طور نموداری نشان داد، به راحتی می‏توان دریافت که رشد اقتصادی فرآیندی بی‌رحم و غیراخلاقی است. علاوه بر آن، برای افزایش GDP  ملت‏ها باید محیط‌زیست را با سرعتی بالا تخریب  کنند. گوترش در گزارش سال ۲۰۲۱ خود با عنوان «دستور کار مشترک ما» اظهار داشت:  «GDP به طور احمقانه‏ای با ماهیگیری بی‌رویه، قطع جنگل‏ها یا سوزاندن سوخت‏های فسیلی افزایش می‏یابد؛ ما طبیعت را تخریب می‏کنیم، اما آن را افزایش ثروت محسوب می‏کنیم.»

این تنش و تناقض زمانی آشکار می‏شود که رشد GDP جزو اهداف توسعه پایدار اعلام می‏شود. رشد GDP با چند هدف توسعه پایدار پیوند یافته است؛ در واقع، هدف هشتم درباره افزایش رشد است. «پوشمام کومار» اقتصاددان محیط‌زیست و مدیر یکی از پروژه‏های برنامه محیط‌زیست سازمان ملل متحد تحت عنوان «ثروت فراگیر» برای اندازه‌گیری پایداری زیست‌محیطی و نابرابری در توزیع درآمد در این باره اظهار کرده است: «رشد GDP می‏تواند به قیمت عدم پیشرفت در دیگر اهداف توسعه پایدار، مانند مباحث مقابله با گرم شدن کره زمین یا حفاظت از تنوع زیستی، تمام شود.»

با وجود تلاش آنتونیو گوترش و همکارانش، این اولین بار نیست که سیاستگذاران برای بهبود شاخص GDP تلاش می‏کنند. در سال ۱۹۹۰، گروهی از اقتصاددانان به رهبری محبوب‌الحق و آمارتی‌اسن، شاخص توسعه انسانی HDI را طراحی کردند. انگیزه آنها این بود که نرخ‏های رشد تحسین‌برانگیز برخی کشورها، داده‌های مربوط به کیفیت نسبتا نامناسب زندگی از قبیل امید به زندگی یا آموزش را پنهان می‌کند. اخیرا، وزرای محیط‌زیست اعلام کرده‌اند که اولویت‏ افزایش GDP مانعی بر سر راه تلاش‏های آنها در مسیر رسیدن به اهداف توسعه پایدار است. «کارلوس مانوئل رودریگز» وزیر پیشین محیط‌زیست کاستاریکا که اکنون مدیر یک سازمان زیست‌محیطی در واشنگتن است،  می‏گوید: «از همکاران خود در بخش‌های مالی و اقتصادی خواسته است تا اثر توسعه اقتصادی روی آب، خاک، جنگل‏ها و ماهی‏ها را محاسبه کنند، اما نگران کاهش در مقدار محاسباتی GDP هستند. کاستاریکا نمی‏خواهد اولین کشوری باشد که تغییراتی را در محاسبه GDP اعمال ‌کند که نتیجه آن کاهش در رتبه رشد اقتصادی است.»

در سال ۲۰۰۶ سیاستگذاران زیست‌محیطی چین، برای تصویب طرحی با عنوان GDP  «سبز» با پاسخ مشابهی مواجه شده‌اند. آنها از کارشناسان محلی خواستند تا هزینه اقتصادی آلودگی و تخریب محیط‌زیست را اندازه‌گیری کنند و این که درصورت تحقق اهداف رشد اقتصادی آسیب به محیط‌زیست چگونه جبران خواهد شد. «ویک لی» اقتصاددان از دانشگاه هنگ‌کنگ می‏گوید: «مدیران محلی وحشت‌زده شده بودند و در نهایت پروژه کنار گذاشته شد. کاهش GDP  ارزیابی مقامات دولتی از عملکرد مدیران محلی را تحت تاثیر قرار می‏داد. ارتقای جایگاه مقام‌های محلی منوط  به افزایش مداوم GDP  بود.»

داستان مشابهی در ایتالیا وجود دارد. در سال ۲۰۱۹، لورنزو فیورامونتی، وزیر تحقیقات به تاسیس دفتری به نام «رفاه ایتالیا» که وابسته به نخست‌وزیری بود، کمک کرد. هدف از تاسیس این دفتر بررسی پیامدهای سیاست‏های اقتصادی بر اهداف پایداری است. وی می‏گوید: «نبرد سختی درگرفته بود، زیرا وزارتخانه‏های مختلف اقتصادی چنین بررسی‏هایی را در اولویت نمی‏دانستند.» فیورامونتی اکنون اقتصاددانی است که در دانشگاه سوری در گیلدفورد انگلستان تدریس می‏کند.

بازنگری در قوانین

آیا آخرین تلاش‏ها برای تکمیل مفهوم GDP موفقیت‌آمیز خواهد بود؟ اقتصاددانان و کارشناسان ملی آمار که مسوول تعیین قوانین مرتبط با محاسبه GDP هستند می‏گویند که تغییر روش محاسبه GDP موضوعی مناقشه‌آمیز است.  گوترش و همکارانش در حدود ۱۰ تا ۲۰ شاخص را در کنار GDP  پیشنهاد کرده‌اند. اما این مشکل وجود دارد که تکیه بر گزارش یک عدد فواید زیادی برای کشورها در بر دارد (نه صرفا به خاطر سادگی محاسبه و استفاده از آن)؛ امتیاز بزرگ GDP این است که کشورها آمار خود را تولید می‌کنند، با توجه به قوانین بین‌المللی مورد توافق که امکان مقایسه متقابل کشورها را طی زمان فراهم می‏کند. این شاخص را واشنگتن، پکن یا لندن تدوین نکرده‌اند.

به علاوه، GDP  چیزی نیست که محاسبه آن تداوم یابد یا کنار گذاشته شود. در هر کشور، ردیابی داده‏هایی که در محاسبه GDP به کار می‏روند، عملیاتی در مقیاس گسترده هستند که داده‏های دولتی و گزارش‏های خانوارها و بنگاه‏ها را شامل می‏شوند. تجارب چین، کاستاریکا و ایتالیا نشان می‏دهد که GDP تعدیل شده با معیارهای زیست‌محیطی تنها در صورتی ممکن است پذیرفته شود که همه کشورها چنین مفهومی را به طور همزمان بپذیرند. از دیدگاه تئوریک، این زمانی اتفاق می‏افتد که قوانین محاسبه GDP که در سیستم حساب‏های ملی آمده است مورد بازنگری قرار گیرد؛ کاری که هر ۱۵ سال یکبار انجام می‏شود. نسخه بعدی قوانین مربوط به محاسبه GDP در حال تدوین است و در سال ۲۰۲۵ تکمیل می‏شود. تصمیم نهایی توسط کمیسیون آمار سازمان ملل متحد، گروهی از آماردانان ارشد از ملل مختلف همراه با شبکه‏ای از کشورهای ثروتمند دنیا شامل کمیسیون اروپا، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)   اتخاذ خواهد شد.

از آنجا که سازمان ملل بر این فرآیند نظارت می‏کند، گوترش بر مسائل مطرح در بازنگری نفوذ دارد. به عنوان بخشی از تحقیقات، کارشناسان آمار روی چگونگی اندازه‌گیری رفاه و پایداری تحقیق می‏کنند، به علاوه به دنبال بهبود در روش ارزیابی اقتصاد دیجیتال هستند. دایان کویل و آنابل مانلی اقتصاددانان از دانشگاه کمبریج اظهار کرده‌اند که ارزش‌افزوده شرکت‏های فناوری و داده‌پردازی که به لحاظ ارزش سرمایه در بازار بورس هفت شرکت از ۱۰ شرکت برتر جهان هستند، احتمالا در حساب‏های ملی کمتر از واقع ارزیابی شده‏‌اند.

پیتر ون دون آمارشناس پیشین OECD که مدیریت گروه بازنگری در محاسبه GDP را بر عهده دارد، معتقد است که برخی از جنبه‏های ارزش‌گذاری اقتصاد دیجیتال، همراه با محاسبه ارزش محیط‌زیست بعید است در فرمول بازنگری‌شده GDP گنجانده شود اما در عوض بخشی از جداول داده در پیوست گزارش خواهد بود. زیرا کارشناسان آمار در کشورهای مختلف در مورد روش برآورد ارزش محیط‌زیست توافقی ندارند. به علاوه، در خصوص چگونگی ارزش‌گذاری خدمات دیجیتال نیز (مانند محیط‌زیست) توافقی وجود ندارد، مانند زمانی که مردم از موتورهای جست‌وجو یا حساب‏های رسانه‏های اجتماعی  استفاده می‏کنند و پولی بابت خرید و فروش رد و بدل نمی‏شود.

شکاف رشد

طی ۳۰ سال گذشته تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای با درآمد بالا بسیار سریع‌تر از کشورهای کمتر ثروتمند رشد کرده است. در سال ۲۰۰۸، به هنگام بحران مالی جهانی و در سال ۲۰۲۰ در دوران همه‌گیری کرونا در این روند تغییراتی بروز کرده است. با این وجود دیگر اقتصاددانان از جمله فنیکل اعتقاد دارند که روش‏های موثری وجود دارد که از طریق آنها می‌توان ارزش کالاها و خدمات دیجیتال و ارزش محیط‌زیست را برآورد کرد. یک روش آن است که از مردم پرسیده شود برای نگهداری یا استفاده از چیزهایی مانند جنگل یا موتور جست‌و‌جوی اینترنتی، اگر فرضا رایگان نباشد، حاضرند پرداخت کنند. روش دیگر آن است که از مردم پرسیده شود حاضرند چقدر بپردازند تا چیزهایی که رایگان هستند را از دست ندهند. برینجلفسن و آویناش کولیس دانشمندان مدیریت اریک از دانشگاه MIT، آزمایشی را در مورد محاسبه ارزش رسانه‏های اجتماعی براساس پرداخت به افراد در صورت عدم استفاده از خدمات موتورهای جست‌وجوی اینترنتی انجام داده‌اند.

ارزش طبیعت

گرچن دیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه استانفورد در کالیفرنیا می‏گوید این حقیقت ندارد که ارزش‌گذاری محیط‌زیست اقتصاد را کوچک‌تر نشان می‏دهد. این محاسبه بستگی به این دارد که شما چه چیزی را ارزش‌گذاری می‏کنید. دیلی جزو پژوهشگران اصلی پروژه‏ای به نام تولید ناخالص اکوسیستم (GEP) است که در سراسر چین آزمایش شده و اکنون قرار است در کشورهای دیگر نیز تکرار شود. GEP  ارزش انواع کالاها و خدمات اکوسیستم، از قبیل تولیدات کشاورزی، آب، ترسیب کربن و مکان‏های تفریحی را محاسبه می‏کند. این محققان دریافته‌اند که در استان چینگ‌های چین کل GEP منطقه‏ای از GDP آن بیشتر بوده است.

اگرچه در گذشته تلاش برای کنار گذاشتن شاخص GDP متوقف شده  است، اما این بار می‏تواند متفاوت باشد. همان طور که ون دون می‏گوید،‌ «احتمالا کارشناسان آمار در کشورهای مختلف ارزش طبیعت یا ارزش رسانه‌های اجتماعی و موتورهای جست‌وجوی اینترنتی را به فرمول GDP اضافه نمی‏کنند، اما فشار برای تغییر شاخص رفاه بیشتر از هر زمانی در گذشته است».

کویل می‏گوید: « GDPمانند یک استاندارد فنی است مثل ولتاژ برق مصرفی خانوار یا رانندگی در سمت چپ جاده. بنابراین اگر شما می‏خواهید رانندگی را به سمت راست جاده تغییر دهید، باید مردم را با این روش تطبیق دهید. همه باید با چنین تغییری موافق باشند.»

*برگرفته از مقاله احسان مسعود، ویرایشگر همکار مجله Nature در دفتر لندن

*مترجم: مهرداد مقصودلو پژوهشگر اقتصادی

اقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 306683
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا