دوشنبه تلخ
جلال خوشچهره *
دوشنبه(۳۰ آبان ۱۴۰۱) روزی تلخ بود. سه عامل بر تلخی این روز نسبت به روزها و هفتههای پر التهاب اخیر افزود: ناآرامیهای خونین در جوانرود و پیرانشهر؛ نتیجه شوک آور نخستین بازی تیم ملی در جام جهانی قطر و در اینحال نمایش حزنآور و غمافزا از هوراکشان شور زده برخیها از نتیجه این بازی و سرانجام، توقیف روزنامه تأثیرگذار «جهان صنعت». این اتفاق به ویژه در بزنگاهی چنین نه به مصلحت نظام سیاسی و نه در خدمت به فضای رسانهای کشور است که بهشدت از بحران اعتبار نزد مخاطبان آسیب دیده است.
آنچه اکنون در جوانرود و پیرانشهر میگذرد، برای هیچیک از طرفها جز ورود به دور تسلسل خشونت غیر قابل کنترل، نخواهد انجامید. لازم است طرفها با نگاه به مصالح ملی، راههای گفتوگو را جایگزین اخبار نگران کنندهای کنند که جز کینه و عداوت و بیثباتی، پیامد روشنی ندارد. نباید ابتکار عمل را به ماجراجویانی واگذارد که منافع خود را تنها از اوضاع آشفته طلب میکنند. دوشنبه روزی بود که بیش از هر زمان بر نگرانیها از آینده اوضاع افزود. کشته و زخمیهای هر طرف از چنین ماجرایی، جدایی و اختلاف عمیق خواهد کرد؛ از یکسو، نیروهای برقرار کننده نظم به روش خشن. از سوی دیگر شهروندان مهارناپذیر که رفته رفته نزاع را بر گفتو گو و تفاهم ترجیح میدهند.
دوشنبه تلخ اما اتفاق دیگری را نیز در خود داشت؛ نمایش ضعیف تیم ملی در بازی با تیم ملی انگلیس و در ادامه، هوراکشانی که از سر شور اختلاف با حاکمیت، صحنههایی درد آور و تأسفبار برای هر ایرانی دلباخته به شأن و عظمت ایران و ایرانی را از به نمایش گذاشتند. بازی ضعیف امری معمول در هر مسابقه و به ویژه ورزش فوتبال است. سبب این ضعف دلایل بسیار داشت، اما توجیهگر آن نیست که تیم ملی را با چوب حمایت از تیم ملی کشور رقیب، ضرب وشتم کنیم. تعصب ملی در هر شرایط و وضعی، امری واجب و وظیفهای ملی است. آنچه برخی در جریان بازی و پس از آن از خود به نمایش گذاشتند، تنها و تنها چوب زدن به غرور ملی کشوری است که به فرهنگ و تمدن خود مینازد. کاش آنان که برای تیم انگلیس هورا میکشیدند، میان اختلافهای داخلی خود با آنچه در بیرون از مرزهای کشور و پیش چشم جهانیان به نمایش میگذارند، نگران آسیبخوردگی غرور و اعتبار ایران بودند. حمایت از تیم ملی ربطی به اختلافات داخلی ندارد. امید که در بازی های آینده شاهد اصلاح این رفتار شویم و یاور بازیکنانمان در اندازهای باشیم که در گذشته بودیم.
دوشنبه تلخ اما با رخدادی دیگر همراه شد؛ اعلام توقیف روزنامه معتبر و تأثیرگذار «جهان صنعت» از سوی هیئت نظارت بر مطبوعات؛ آنهم به دلیل نقل قول تقطیع شده از متن یک یاد داشت که در یکی از شمارههای این روزنامه بازتاب یافت. اینخبر در بزنگاهی چنین که افکار عمومی از هر سو به تحریک و بیاعتمادی به منابع خبری داخل کشور تحریک و تشویق میشود، تعجببرانگیز و دراینحال تلخ بود. متن یاد داشت مکمل گزارشی بود که روزنامه یاد شده در خدمت به اصلاح فرایند خبر و خبررسانی در کشور انتشار داد. این گزارش و یادداشت بر این مهم تأکید و تصریح داشت که در بروز رخدادها، لازم است روایتی یکسان و شفاف از سوی منابع خبری منتشر شود. آشفتگی در محتوا و پراکندگی در بازگویی یک اتفاق یا رویداد، نه تنها مخاطبان را دچار سردرگمی در دریافت واقعیتها میکند، بلکه سبب میشود تا ضمن سپردن اذهان به شایعات، منابع خبری بیرون از مرزها را نزد مخاطبان برجسته کند. به عبارت دیگر، گزارش یاد شده و یاد داشت مکمل آن به آسیب شناسی در چگونگی انتشار اخبار از سوی منابع داخلی پرداخته و اشاراتی به شکلگیری شایعات ناشی از این وضع پرداخت. بدیهی است وقتی از شایعات سخن گفته و برآن تأکید میشود، هرگز به معنای تأیید آن نبوده بلکه هشداری است به مسئولان مربوط که برای رفع این آسیب تهدیدزا، چاره اندیشی کنند. شوربختانه این نگاه دلسوزانه و از سر اصلاح در شیوه خبر رسانی، چنان تعبیر شد که به توقیف یکی از روزنامههای معتبر انجامید.
توقیف یک روزنامه به عنوان یک منبع خبری داخلی؛ آنهم به اتهامی که نیت عملکرد آن، آسیبشناسی و دفاع از اعتبار و مرجعیت منابع خبری داخلی در شرایط ناآرام کنونی است، نه مصلحت است و نه راهگشا. امید است قوه قضائیه با نگاه به همه ملاحظات، قضاوت خود را در این باره صادر کند.
دوشنبه(۳۰ آبان ۱۴۰۱) روز تلخی بود.
لینک کوتاه :