نفوذی چگونه نفوذ میکند؟
به گزارش جهان صنعت نیوز: از ابتدای ورود این واژه در کلام مقامات جمهوری اسلامی، خبرنگاران و روزنامهنگاران در مظان بیشترین اتهام به این پدیده بودند و البته هستند هنوز. اما مدتی میشود که نگاهها به موضوع «نفوذ» از روی روزنامهنگاران و خبرنگاران کمی آنسوتر رفته و به بقیه نهادها و سازمانها هم نیمنگاهی میشود. محمد سرافراز رئیس اسبق سازمان صدا و سیما روزهای گذشته در توییتی نوشت: «به طور نوبتی اسرار موشکی، هستهای و حکومتی از طریق نهادهای مربوطه به خارج درز میکند(آخرین موردش بولتنهای سری خبرگزاری فارس). آنوقت در دانشگاهها و خیابانها با دوربین دنبال نفوذی و جاسوسی دشمن میگردند. خودفریبی تا کی؟».
این انتقاد و روایت را کسی میگوید که در جریان کنارهگیریاش از ریاست صدا و سیما، خودش قربانی همین کلمه «نفوذ» و سناریوهایی ناشی از آن که در برخی رسانهها آمد، شده است؛ سناریوهایی که از بابت حضور شهرزاد میرقلیخان
اشاره سرافراز به بولتنهایی است که گروه هکری «بلکریوارد» از خبرگزاری فارس منتشر کرده است. این بولتنها نقل قولهایی از برخی مقامات عالی کشوری دارد که منجر به واکنشهایی شده است.
اما این نخستین بار نیست که یک مقام و مسئولی در جمهوری اسلامی از نفوذ در دستگاهها و نهادهای حاکمیتی سخن میگوید. پیش از این نیز محمود احمدینژاد رئیسجمهوری اسبق نسبت به این مورد به شدت انتقاد کرده بود. او از خسارت ۱۰ میلیارد دلاری در جرریان انفجاری در تاسیسات نطنز خبر داده بود. همچنین سرقت اسناد تورقوزآباد را هم تایید کرده بود.
با این وجود محل قرار گرفتن نفوذیها، همواره مورد مناقشه بوده است. عدهای در دولت حسن روحانی این مناقشات بسیار بیشتر بود. محافظهکاران، روزنامهنگاران و بعضا فعالان مدنی را به عنوان نفوذی در افکار عمومی مطرح میکردند؛ البته برای مخاطبان رسانههای خودشان. اما طرف دیگر همواره تاکید داشت و دارد که روزنامهنگار و فعال مدنی مانند فعال محیطزیست، نه به مراکز حساس دسترسی دارند و نه به مراکز و افراد تصمیمگیر و تاثیرگذار. برخی معتقدند که اتفاقا نفوذی در لباسهایی غیر از روزنامهنگار و فعالی که انتقاد و حتی مخالفتش را شفاف و صریح میگوید، ظاهر میشود. اساسا کار ویژهی نفوذی این نیست که گزارش، توییت یا پست اینستاگرامی انتقادی و مخالف بنویسد و آن را منتشر کند؛ بلکه کار نفوذی سردادن شعارهای تند و تیزی است که تبعات سنگینی برای کشور در پی دارد؛ حتی در حد یک خط. کار نفوذی این است که در مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز وارد شود و آنجا برای یک تصمیم نقش خود را ایفا کند تا فلان بحران برای کشور ایجاد شود یا بهمان تصمیم و موضع، ایران را در جامعه جهانی گوشه رینگ ببرد.
شناسایی نفوذیها با رصد مواضع و عملکرد و بررسی نتایج آن، کار سختی به نظر نمیرسد؛ اما شناخت محل نفوذ آنها تا پیش از اجرایی کردن نقشاش شاید سخت باشد. نفوذی یک شبه وارد یک نهاد و سازمان و ارگان نمیشود؛ سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی فرد مد نظر خود را سالها قبل اصطلاحا «میکارند» تا وقت «رسیدن» برسد. آن زمان است نفوذی ایفای نقش خود را شروع میکند؛ برای کاری که سالهاست آنجا بوده و دیگر جزئی از بدنه آن بخش شده است.
نفوذی و جاسوس آنطور که در فیلمها نشان میدهند نیست؛ نفوذی کروات، ریش تراشیده و موی ژل زده ندارد؛ که اگر داشت در آن مراکز امکان ورود نداشت.
این موضوع هم نه مربوط به ایران و این سالهاست که در طول تاریخ تکرار شده است. کسی اگر بخواهد چگونگی نفوذ و قدرت نفوذی را ببیند، سرگذشت «کامل امین ثابت» را بخواند؛ یا همان «الیاهو بن شائول کوهن» معروف به «الی کوهن». نفوذیای که در دهه ۶۰ میلادی تا سمت مشاور عالی وزیر دفاع سوریه نیز پیش رفت؛ با شعارها و مواضعی میهنپرستانه و اسرائیل ستیزانه در شرایط آن موقع سوریه و البته بیشترین خدمت به اسرائیل!
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :