نظام سیاسی و معیشت مردم
محمد صادق جنان صفت *
براساس خبرهایی که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شد انقلابیون پیروز بلافاصله پس از سقوط رژیم شاهی به ذخایر ارزی ۱۲ میلیارد دلاری دست یافتند . در زمستان ۱۳۵۷ و نیز سال بعد موجودی بندرها و انبارهای کارخانه ها قابل اعتنا بود و همه جور کالا و مواد اولیه انباشت شده بود ونیز ایران بدون هیچ دردسری ۱۴ درصد از سهم صادرات اوپک را دراختیار داشت.
این وضعیت موجب شده بود نظام برخاسته از انقلاب اسلامی بیست ودوم بهمن ۱۳۵۷ به رغم اعتصاب های کارگری و درگیری های سیاسی داخلی ونیز جریان ملی کردن بانکها ، مصادره کارخانه ها و انقلاب زمین در روستاها شهروندان با تنگنای معیشت روبه رو نشوند. به ویژه اینکه شادروان فروهر وزیر وقت کار با دوبرابر کردن مزد کارگران بخش گسترده ای از شهروندان حقوق بگیر در موقعیت بالاتری قرارداد. در ادامه استقرارکامل نهادهای پیش بینی شده در قانون اساسی اما جنگ ایران وعراق ونیز تثبیت پایه های انقلاب و نشان دادن چهره ای توده گرا از نظام ، نهاد دولت وپس از آن سایرنهادهای قدرت ، بر اقتصادایران استیلای کامل پیداکردند. پس از پایان جنگ و بر سرکار آمدن دومین رهبر انقلاب ونیز ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی نفردوم کشور در دهه نخست انقلاب ، روند دگرگونی ها در نظام سیاسی ایران آغاز شد.
دگرگونی در سیاست داخلی و دگرگونی در سیاست خارجی از نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ به مرور به تغییرات گسترده در توازن قدرت میان دوجناح اصلی سیاسی ونیز آشکارشدن گرایش سیاست خارجی به شرق و روشن شدن بیشتر دوری ابدی از غرب به ویژه آمریکا شد. درروند توازن قوا درداخل ومیان نهادهای پیش بینی شده در قانون اساسی نهاد دولت به مثابه بالاترین قوه اجرایی به مروز تضعیف شد وبر قدرت نهادهای دیگر مثل نهادهای نظامی ونهادهای نظارتی مثل شورای نگهبان افزوده شد. این دگرگونی های بنیادین در سیاست که البته با تحولات سخت و نرم به دست آمد پیامدهایی برسایرارکان جامعه یعنی اقتصاد وجامعه وفرهنگ داشت وهنوز نیز این پیامدها ادامه دارد.
در بخش فرهنگ شاهد دوقطبی میان اراده وخواست نظام سیاسی وشهروندان هستیم. شهروندان ایرانی به ویژه جوانان وزنان می خواهند روش زندگی خودرا انتخاب کنند ونظام سیاسی می خواهد اراده و خواست خود را که بر آموزه های شریعت است حاکم کند.فراز و اوج این دوگانگی درباره مقوله حجاب است که به شرایط دشوار امروز منجر شده است. مخالفت با پدیده های نو که از تحولات تکنولوژیک برخاسته از انقلاب اینترنت وارتباطات بود ،روزهای عجیبی را رقم زدند.
نظام سیاسی حاکم برایران اما در اقتصاد ومعیشت شهروندان راهبردو آموزه ها و آرزوهای خودرا داشته ودارد و به آرامی در سالهای پس از جنگ انها را پیش برده است. نظام سیاسی باوردارد می تواند بدون سرمایه و تکنولوژی و تجارت با غرب وبر پایه استفاده از منابع طبیعی سرزمین ایران وتنها با همکاری اردوگاه شرق وبرخی کشورهای دیگر ونیز راهبرد خود کفایی در تولیدغذا وحتی کالاهای بادوام صنعتی ونیز توزیع مالکیت سهام شرکتهای بزرگ میان شهروندان ودادن یارانه نقدی ، اشتغال ، رشد اقتصادی و نیز تورم قابل قبول وافزایش رفاه مادی ومعیشتی شهروندان را برآورده سازد. اما واقعیت رخ داده در اقتصاد کلان ، در سطح بنگاهها ودر سطح خانوارها ونیز در اندازه اقتصادایران نسبت به سایرکشورها با آرزوهای نظام سیاسی فاصله قابل اعتنایی دارد. نظام سیاسی اینک بدون لکنت زبان و بدون اینکه واهمه داشته باشد اعتراف می کند دربرآورده کردن معیشت شهروندان به راه های باریک وتاریک رسیده ایم. حالا جز اینکه نظام سیاسی باید با دنیای غرب وبه ویژه آمریکا نبرد حیثیتی شده را ادامه دهد که هزینه و منابع ویژه ای می خواهد و اقتصادایران را ضعیف کرده است. باید با معترضان داخلی که بنا به قول وزیر کشوربه کشته شدن ۲۰۰نفر منجرشده نیز تقابل یا تعامل کند. اما دراین میان به نظر می رسد نظام سیاسی مقوله کسب وکار ایرانیان ونیز معیشت آنها را فراموش کرده و شکاف میان درآمد وهزینه خانوارها ونیز زایل شدن بخش هایی مهم از صنعت ایران ونیز هدردادن منابع نفت وگاز را نمی بیند یا برایش اولویت واقعی نیست. چیزی که می دانیم این است که نظام سیاسی با ادامه وضعیت در سیاست داخلی وسیاست خارجی به زودی باید با گرفتاری تامین آب ونان و مسکن و پوشاک ونیز حداقل های رفاهی برای ایرانیان روبه رو شود. نظام سیاسی باورندارد تامین منابع برای این حداقل ها نیز قدرت واقعی می خواهد و نمی توان منتظر ماند از آسمان آب ونان ومسکن به زمین ایران برسد.
*عضو شورای سیاست گزاری جهان صنعت نیوز
لینک کوتاه :