۵ عامل مهم در اصلاحات بنسلمان
نسلی که در عربستان سعودی به رهبری محمد بنسلمان قدرت را به دست گرفته، دارای تفکراتی کاملا متفاوت با نسل پیشین و سنتی این کشور است. در واقع بنسلمان به عنوان ولیعهد و جوانی جاهطلب چند نکته را به خوبی درک کرده است. نخست اینکه نقش انرژی فسیلی در دنیا در حال کمرنگ شدن است و تا چند دهه آینده ثروت و اقتصاد عربستان نمیتواند وابسته به انرژی فسیلی باشد.
عبدالرضا فرجیراد*
نسلی که در عربستان سعودی به رهبری محمد بنسلمان قدرت را به دست گرفته، دارای تفکراتی کاملا متفاوت با نسل پیشین و سنتی این کشور است. در واقع بنسلمان به عنوان ولیعهد و جوانی جاهطلب چند نکته را به خوبی درک کرده است. نخست اینکه نقش انرژی فسیلی در دنیا در حال کمرنگ شدن است و تا چند دهه آینده ثروت و اقتصاد عربستان نمیتواند وابسته به انرژی فسیلی باشد.
دوم اینکه بنسلمان فهمیده اگر با تکنولوژی هوشمند و تحولاتی که امروز در دنیا به صورت پرشتاب در حال رخ دادن است همراه نشود به سرعت دچار عقبماندگی خواهد شد. مساله سوم این است که نسل کنونی حاکمان عربستان به رهبری بنسلمان وجود رقابت در خاورمیانه با کشورهایی نظیر ایران، ترکیه و حتی امارات را درک کرده و میدانند که باید با استفاده از امتیازاتی که پول نفت برای آنها به همراه آورده به سمت تکنولوژیهای جدید بروند و در این رقابت ژئوپلیتیک منطقهای به سرعت فاصله با رقبای خود را کاهش دهند و حتی از آنها پیشی بگیرند.
مساله چهارم این است که سعودیها میدانند حتی در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز رقابت وجود دارد که اگر عربستان برنامههای جدیدی را تدوین نکند، از رقبای خود مانند امارات و قطر در این شورا عقب میماند. لازم به ذکر است امارات چیزی از عربستان از منظر تولید و درآمد کم ندارد. به همین دلیل سعودیها به سرعت در حال تنوعبخشی به اقتصاد خود هستند. در واقع حاکمان عربستان متوجه شدهاند که باید برای نسل جوان عربستان به منظور دستیابی به خواستههای توسعه و آن چیزی که در دنیای مجازی و سفرهای خارجی میبینند، شرایطی مناسب فراهم کنند.
گزاره پنجم نیز این است که بنسلمان به خوبی متوجه شده، برای ادامه و تحقق چنین حرکتی، شرق دور به واسطه سرعت و پیشرفتی که در زمینه تکنولوژی داشته، میتواند به عربستان کمکهای شایان توجهی کند. به همین دلیل است که امروز عربستان تمایل به نزدیکی با کشورهای شرق دور پیدا کرده و با سیاست اقتصادی به دنبال ایجاد یک تعادل در سیاست خارجی است. در واقع این موضوع به صورت خودکار به ایجاد تعادل در سیاست خارجی نیز سرایت میکند. در همین راستا هر چند شاهد هستیم عربستان تعاملش با چین بیشتر به صورت اقتصادی است، اما در عمل در بخش سیاست خارجی و مسائل سیاسی و امنیتی نیز که سالها وابسته به غرب بوده در حال گسترش و تحکیم روابط با پکن است.
نکته مهم دیگر این است که در عربستان، اقدامات و سیاستهای اقتصادی به اصلاحات اجتماعی در این کشور پیوند خورده است. در واقع اصلیترین هدف طرحهای اقتصادی حاکمان سعودی، حمایت از نسل جوان این کشور است تا در آینده نظام سیاسی و حکمرانی دچار چالش نشود. به همین دلیل است که شاهد هستیم تحولات اجتماعی که توسط بنسلمان کلید خورده، یک رضایت نسبی را در جامعه و به خصوص در میان نسل جوان این کشور ایجاد کرده است. در همین رابطه است که نسل سنتی این کشور یا به صورت خودکار و یا به صورت اجبار از دور خارج میشود.
در واقع یکی از دلایلی که محمد بنسلمان توانست به صورت غیرقانونی و با خشونت بر رقبای خود غلبه کند در سایه همین اصلاحات و تحولات اجتماعی و اقتصادی بود که ضمن جلب نسل جوانی که نیاز به این تغییرات داشتند، مخالفتها را نیز به حداقل رساند.
یعنی این مخالفتها در حد شاهزادهها باقی ماند و به جامعه کشیده نشد. بنابراین بدنه جامعه عربستان وقتی مشاهده کرد که یک دعوای قدرت و نیز تحولات اجتماعی در حال رخ دادن است، میان حمایت از روش سنتی حکمرانی، همین تغییرات و اصلاحات اجتماعی را در اولویت خود قرار داده و جدال در بالای حاکمیت را به خود حاکمان واگذار کردند.
استاد دانشگاه و دیپلمات پیشین
یادداشت
لینک کوتاه :