خلیجفارس در گذر تاریخ
در کشاکش حوادث ماههای اخیر که همه نظرها را به سوی خود جلب کرده بود حادثهای تلخ بیخ گوش ما در کشور همسایه عراق رخ داد؛ حادثهای که مسوولان باید با آن برخورد میکردند اما متاسفانه با جدیت و آنگونه که انتظار میرفت، برخورد نکردند.
نعمت احمدی *
در کشاکش حوادث ماههای اخیر که همه نظرها را به سوی خود جلب کرده بود حادثهای تلخ بیخ گوش ما در کشور همسایه عراق رخ داد؛ حادثهای که مسوولان باید با آن برخورد میکردند اما متاسفانه با جدیت و آنگونه که انتظار میرفت، برخورد نکردند. موضوع نامگذاری بازیهای منطقهای کشورهای عربی در عراق به نام جعلی خلیج عربی است. خلیجفارس نامی نیست که بتوانند با یک برگزاری بازی فوتبال منطقهای آن را تغییر دهند. اما عدم حساسیت جدی مسوولان ایرانی در این باره عجیب است. اما تخم لق این نوع نامگذاری جعلی از چه زمانی در دهان یاوهگویی بعضی از همسایهها شکسته شد. امیرنشینان حاشیه جنوبی خلیجفارس عمر کوتاهی دارند، زیرا در ادوار مختلف تاریخی یا جزو ایران بودند یا در مقطعی با قدرت گرفتن دولت عثمانی جزو متصرفات این امپراطوری بههمچسبیده از دهها سرزمین نامتجانس از اقوام و ادیان مختلف شدند. تا اینکه با فروپاشی دولت عثمانی تحت حمایت دولت انگلیس شدند. در این دوره بود که وقتی کارگزاران انگلیسی آفتاب امپراطوری خود را بر لب بام دیدند، در مناطقی که حاکمیت داشتند تخم کینه و نفاق را کاشتند.
یکی از کارگزاران انگلیسی به نام «رودریک اون» در سال ۱۹۵۸ کتابی تحت عنوان حبابهای طلایی در خلیجفارس نوشت. این کارگزار انگلیسی که مقیم بحرین بود با این استدلال که «من در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی غیر از خلیجفارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در خلیجفارس متوجه شدم که اکثر ساکنان ساحل عرب هستند. بنابراین ادب حکم میکند که این خلیج را عربی بنامیم.» مجله العربیه در شماره دوم خود در همان سال با وجود اینکه در بخش اول مطلب رودریک اون به صراحت گفته شده بود که در تمام کتب و نقشههای جغرافیایی نامی به غیر از خلیجفارس ندیدم اما این فرد از باب خودشیرینی در مقابل شیخهای عرب در آن زمان از عنوان حکم ادب استفاده و نام جعلی خلیج عربی را ابداع کرد.
همین مطلب به ظاهر ساده منجر شد تا جمال عبدالناصر رییسجمهور وقت مصر که با کودتای نظامی دولت پادشاهی مصر را سرنگون کرده بود به دنبال اندیشه این فرد طی بخشنامهای از طرف اتحادیه عرب خطاب به همه کشورهای عربی ابلاغ کند که زینپس در مکالمات رسمی از نام جعلی خلیج عرب استفاده کنند؛ کوششی که توسط سازمانهای بینالمللی و کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشد.
البته دولت انگلیس قبلا هم کوشش کرده بود ابتدا نام دریای بریتانیا را در کاتبات رسمی خود به جای خلیجفارس به کار ببرد که مورد اقبال قرار نگرفت. بعدا به جای دریای بریتانیا نماینده سیاسی انگلیس در بحرین عبارت ساحل عربی البته برای سواحل جنوبی خلیجفارس را به کار برد. این نام هم مانند دریای بریتانیا مورد اقبال قرار نگرفت. بنابراین واژه مجعول رودریک اون را در مکاتبات رسمی خود به کار بردند.
به کار بردن نام خلیج عربی همیشه مورد اعتراض ایران بوده و هست. اما رسانههای غربی با حذف نام فارسی و عربی مدتها است از واژه خلیج استفاده میکنند که مورد ایراد اعراب و ایرانیها واقع شده است؛ ترفند مغرضانهای که سوءنیت آن پیدا است. حساسیت تغییر نام برای ایران به قدری مهم بود که در همان زمان یعنی ۱۳ مرداد ۱۳۳۷ به علت به کار بردن نام خلیج عربی در مکاتبات رسمی عراق به گمرک ایران دستور داده شد که زین پس از قبول محمولههایی که از نام خلیج عربی استفاده میکنند، خودداری شود. اعتراض رسمی دولت ایران نیز در پی بهکارگیری این نام از سوی دولت عراق به مجامع و کنفرانسهای بینالمللی داده شد که از به کار بردن نام جعلی خلیج عربی استفاده نکنند.
در دوره جمهوری اسلامی نیز هرازگاهی در مجامع بینالمللی سران کشورهای عربی از این واژه مجعول استفاده میکنند. برای نمونه در شهریور ماه ۱۳۷۱ در زمان ریاستجمهوری آیتالله هاشمیرفسنجانی نخستوزیر جمهوری یمن در اجلاس سران عدم تعهد در اندونزی از نام جعلی خلیج عربی در سخنان خود استفاده کرد که بلافاصله با واکنش شدید هیات نمایندگی ایران روبهرو شد و او رسما عذرخواهی کرد.
البته سازمان ملل متحد در چندین نوبت در پی اعتراض ایران به کاربران نام جعلی خلیج عرب نام رسمی دریای جنوبی ایران را رسما خلیجفارس اعلام کرده است. همچنین در کنفرانس سالانه که در زمینه هماهنگی در نامهای جغرافیایی برگزار میشود، تاکید بر نام تاریخی خلیجفارس دارد.
یکی از اقدامات موثر ایران انتخاب روزی است که در تقویم ملی به نام روز ملی خلیجفارس نامگذاری شده. حسن انتخاب تاریخی این روز نیز برمیگردد به ۱۰ اردیبهشت سال ۱۰۰۱ هجری قمری که روزی تاریخی در تقویم ایران است. در این روز در زمان شاهعباس صفوی به سال ۱۰۰۱ قمری ارتش ایران پرتغالیها را که چند دهه قسمتهایی از خاک ایران به خصوص بندرعباس و جزیره هرمز را در تصرف داشتند از این منطقه اخراج کردند. اگر چنین اتفاقی رخ نمیداد دولت استعماری پرتغال و یا دولت انگلیس به خود اجازه میدادند بخشهایی از ساحل ما را در تصرف داشته باشند، چراکه در همان سالها تا همین اواخر پرتغال اینگونه گوا را به تصرف خود درآورده بود.
اما هیچگاه اراده و همت ایرانیها اجازه نداد تا دولت اجنبی در گوشهای از خاک مقدس کشور جا خوش کند. طبیعی است که این نامگذاری جعلی هم که از سال ۱۹۶۰ هرازگاهی از زبان دشمنان ایران برخلاف واقعیت تاریخی و نیز اسناد معتبر جهانی بیان میشود را بر نمیتابد. عیب از دولتمردان ایران است که اگر باور داشته باشند تاریخ راه خود میرود، زیرا تاریخ هرگونه کوتاهی و هر بهانهای درخصوص منافع ملی را در سینه خود فراموش نخواهد کرد.
* حقوقدان
یادداشتلینک کوتاه :