فشارهای اقتصادی تا کجا ادامه دارد؟
جهان صنعت نیوز| مجید سلیمیبروجنی- سال ۱۳۹۷ اقتصاد ایران گرفتار تورم فزاینده، رشد منفی اقتصادی، نوسانهای شدید ارزی و تحریمهای سنگین شد؛ ورطهای که جامعه هنوز با تبعات آن دست و پنجه نرم میکند.
بسیاری از سیاستهای تجاری و ارزی وضعشده در این سال به جای کاستن از مشکلات خانوادههای بنگاههای اقتصادی، نهتنها به محدود شدن دامنه بحران اقتصادی پیش آمده نینجامید، بلکه در عمل زمینههای توزیع رانتهای ارزی و تعمیق فساد را فراهم کرد و در نتیجه جامعه ایران علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با انواع مشکلات ناشی از تورم و بیکاری هر روز شاهد گسترش فساد و اخبار باورنکردنی از توزیع رانت بود.
مسیر نامشخص
واقعیت این است که طی چند ماه گذشته شاهد اجرای سنگینترین تحریمهای چند دهه اخیر علیه ایران و اقتصادش بودهایم؛ تحریمهایی که هنوز هم کسی به درستی نمیداند که آیا در روزها و هفتههای پیشرو باز هم تشدید میشوند و یا برعکس.
در حقیقت ما هنوز مسیر مشخصی نداریم که بگوییم الان کجای این مسیر ایستادهایم. اگر دولتمردان و سیاسیون نتوانند شرایط را به خوبی تحلیل و مدیریت کنند، تحریمها این توانایی را دارند که باز هم فشارشان را بر پیکر اقتصاد ایران و سفره ایرانیان بیشتر کنند و اگر مدیریت درست و منطقی عملیاتی شود و به نوعی تحریمها کاهش یابد، ممکن است وضعیت بهتر شود.
متاسفانه دولتمردان ایرانی عادت کردهاند که با روشهای آزمون و خطا و هزینههای چندبرابری و حتی به قیمت جان انسانها به دنبال حل مشکلات بروند. موضوع مهم این است که راهحلهای حاصل از آزمون و خطا منحصر به یک مساله هستند و قابلیت تعمیم ندارند همانگونه که هیچ فرماندهی از روی مسیر باز شده در میدان مین اول نمیتواند راه امن را در میدان دوم کشف کند.
هزینههای سنگین
سوال اینجاست که آیا تحمیل هزینههای سنگین و تکراری بر اقتصاد و مردم کشورمان، اثر یادگیری یا کشف راهحلهای سیاستی بدیع و تجربهنشده در یک ساز و کار و آزمون و خطاست یا تنها تکرار خطای سیاستی؟
پاسخ به این سوال بیش از آنکه دلایل اقتصادی یا تکنیکی داشته باشد در بستر نظام سیاسی و قدرت و ظرفیت حکمرانی دولت نهفته است. انگیزه سیاستمدار از تکرار خطای آزموده شده کشف یک راهحل اقتصادی بهینه اول یا دوم نیست بلکه هزینه فردی این رویکرد برای سیاستمدار پایین و منفعت بلافاصله آن بالاست در نتیجه مطلوبیت فردی سیاستگذار به دلیل ساختار سیاسی و بوروکراتیک کشور با منابع بلندمدت همراستا نمیشود.
نارضایتی مردم
چند روز پیش حسن روحانی در یکی از سخنرانیهایش صحبتهایی در مورد تحریمها و کاهش اثرات آنها و رضایتمندی مردم کرد که موجب تعجب مردم و کارشناسان شد. حسن روحانی معتقد است که مردم کشورمان نسبت به شش ماه و یک سال گذشته آرامش بیشتری دارند و بسیار امیدوار به آینده ایران هستند.
اما در سوی مقابل اکثر قریب به اتفاق ایرانیان هستند که طی یک سال گذشته زیر فشارهای اقتصادی و مشکلات مالی با یک زندگی حداقلی دست و پنجه نرم کردهاند و به وضوح میتوان نارضایتی را در چهره تکتک آنها دید و به احتمال زیاد پشیمان از رایشان به رییسجمهور فعلی افسوس میخورند که ای کاهش رییسجمهورشان کمی با شرایط و واقعیات موجود جامعه آشنا بود.
حسن روحانی طی شش سال گذشته دو بار توانسته رای اعتماد ایرانیان را کسب کند. طی شش سال گذشته شاهد چرخشهای بسیاری در سیاستها اقتصادی وی بودهایم.
وعده های بی سرانجام
وی به مردم قول داد که هم چرخ کارخانهها بچرخد و هم سانتریفوژها. همچنین قول داد که جلوی نوسانات دلار را بگیرد و شرایط کسبوکار بخش خصوصی را تسهیل کند.
اما متاسفانه امروز شاهدیم که شرایط اقتصادی با وعدههای حسن روحانی زمین تا آسمان فاصله دارد و نوسانات شدید دلار اقتصاد و صنعت و تولید ایران را با مشکلات مختلفی درگیر کرده است.
به جرات میتوان گفت که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان طی یک سال گذشته فشارهای اقتصادی را با پوست و گوشت و استخوانشان احساس کردهاند و همچنان نگران رسیدن روزهای سختتر هستند.
آمار و ارقام میگویند که رشد اقتصادی سال ۱۳۹۷ نزدیک به منفی پنج درصد بوده و ایرانیان حداقل هفت درصد فقیرتر شدهاند. با توجه به رشد نرخ تبدیل دلار به ریال ایران و با توجه به پیروی نرخ و قیمت کالاها از رشد قیمت دلار به نظر میرسد که نرخ تورم امسال از نرخ تورم در سال ۱۳۷۴ هم سبقت بگیرد.
به نظر میرسد که آمریکا دارد همه جور تحریم را علیه ایران امتحان میکند و مواردی را که قبلا نمیدانستند هم به صورت پشت سر هم اضافه میکنند.
نفت در برابر غذا
شاید قبلا برخی تصور میکردند که تجربه نفت در برابر غذا در عراق سختترین نوع تحریمها بوده است ولی این روزها میشود فهمید که موارد سختتر از آن هم میتواند وجود داشته باشد.
بنابراین نمیتوان انتهایی برای تحریمهای موجود متصور بود. به نظر میرسد بهتر این است که مسوولان دولتی به جای اینکه هر روز مصاحبه کنند و بگویند شرایط ما در حال بهتر شدن است، به مردم بگویند که ایران و اقتصادش در شرایط دشواری قرار گرفتهاند و تلاش کنند که مردم را امیدوار نگه دارند.
در شرایطی که مرکز پژوهشها پیشبینی میکند در سالجاری نرخ فقر مطلق ۵۰ درصد بشود، معلوم نیست که ادعای اوضاع و احوال اقتصادی مردم بهتر شده از کجا درآمده است. شاید برخی دولتمردان میخواهند با دادن آمار و ارقام غیرواقعی مردم را امیدوار به آینده نگه دارند اما حواسشان نیست که حتی مردم عادی هم با شنیدن این حرفها و مقایسه آن با شرایط زندگی روزمرهشان به غیرواقعی بودن آن پی خواهند برد.
افزایش چهار برابری نرخ ارز
شاید منظور دولتمردان از بهتر شدن این باشد که شرایط در یکی دو ماه اخیر بدتر از قبل نشده است ولیکن نکته این است که آن روند منطقا نمیتوانست تداوم داشته باشد، نه به این دلیل که سیاست خاص اعمال شده بلکه به این دلیل که سازوکارهایی بر اقتصاد حاکم است که همانگونه که باعث شده نرخ ارز در چند ماه چهار برابر شود، برای مدتی هم آن را ثابت نگه میدارد یا تغییرات آن را کم میکند.
تجربه نشان داده حرفهای دولتمردان زمانی میتواند مورد پذیرش قرار گیرد که مردم بتوانند مصداقی از آن را در زندگیشان از نزدیک لمس کنند. واقعیتهای اقتصاد قابل تغییر نیستند و این ما هستیم که باید خودمان را با آن تطبیق دهیم.
بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران داخلی است و با اتخاذ سیاست اصلاحی علمی و درست اصلاح خواهند شد. سیستم بانکی و پول، مالیاتی، گمرکی و بسیاری از قوانین باید اصلاح شوند تا شرایط کسبوکار داخلی تسهیل شود.
اگر این گفته که تحریمها باعث کاهش صادرات نفتمان شده، صحیح باشد، ولیکن بسیاری از مصائب اقتصادمان داخلی و ساخته و پرداخته دولتمردان چند دهه اخیر است.
کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنیادداشتلینک کوتاه :