اولین تغییر دولت سیزدهم در سال جدید؛

میرکاظمی رفت اما مشکل جای دیگری است

پس از چند هفته گمانه‌زنی در خصوص تغییر ریاست سازمان برنامه و بودجه، مسعود میرکاظمی صندلی ریاست این سازمان را ترک کرد تا داوود منظور جایگزین وی شود.

به گزارش جهان صنعت نیوز، نخستین تغییر در کادر مدیریتی دولت سیزدهم در سال جاری در شرایطی رقم می‌خورد که اخیرا انتقادات بسیاری در رابطه با شیوه بودجه‌ریزی سازمان برنامه مطرح شده بود. از نگاه کارشناسان، کسری بودجه شدید، وضعیت نگران‌کننده شاخص‌های پولی و همچنین رکوردشکنی تورم در سالی که گذشت تصویر اقتصاد ایران در سایه عملکرد سازمان برنامه و بودجه را ترسیم می‌کند.

به نظر می‌رسد تخصیص‌های نابجای منابع بودجه‌ای، افزایش سالانه هزینه‌های دولت و همچنین تداوم شیوه تامین مالی دولت از مسیر استقراض اصلی‌ترین ضعف‌های سازمان برنامه طی حدود دو سال گذشته هستند. با این حال به نظر می‌رسد عدم ارائه برنامه هفتم توسعه و همچنین چالش پرداخت حقوق معلمان که محل اختلاف این سازمان با نمایندگان مجلس شد، موضوع تغییر مدیر سازمان برنامه را جدی‌تر کرد.

اما پرسش مهم و اساسی این است که آیا تغییر مدیر سازمان برنامه و بودجه می‌تواند زمینه‌ساز تغییر رویکردهای سیاستگذاری این نهاد شود؟ یا چالش جابه‌جایی مدیران نهادهای بزرگ در سال جاری نیز دولت سیزدهم را همراهی خواهد کرد؟

سازمان برنامه و بودجه از زمان احمدی‌نژاد به چالش کشیده شد

کامران ندری، اقتصاددان در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» بیان کرد: رییس سازمان برنامه و بودجه در تنظیم برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت اقتصاد نقش مهم و کلیدی دارد. سامان دادن به هزینه‌های دولت به طوری که دولت آگاه باشد که چه هزینه‌هایی را با چه هدفی و با چه کیفیتی در اقتصاد انجام دهد، انجام می‌شود. نظارت بر هزینه‌کرد ارگان‌های دولتی، تخصیص بودجه به حوزه‌های مختلف کشوری، کمک به مدیریت کسری بودجه و تنظیم شیوه‌های غیرتورمی کسری بودجه مسائل مهم اقتصادی هستند که عمدتا در سازمان برنامه و بودجه اتخاذ می‌شوند.

رشد اقتصادی مناسب، تورم پایین، سرمایه‌گذاری مناسب در حوزه‌های کلیدی، اشتغال و اصلاح و ترمیم زیرساخت‌ها نیز همگی از کانال سازمان برنامه عبور می‌کند و در صورتی که این نهاد عملکرد قابل قبولی نداشته باشد اقتصاد نیز با چالش‌های عدیده‌ای روبه‌رو خواهد شد.

وی اظهار کرد: سازمان برنامه و بودجه از زمان ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد دچار چالش شد. هرچند ساختار این نهاد پیش از دوره احمدی‌نژاد نیز چندان قابل قبول نبود. با این حال ساختار سازمان برنامه و بودجه از حیث نظارت و تخصیص بودجه در دولت محمود احمدی‌نژاد تغییر کرد.

احیای ناموفق سازمان برنامه

در دولت حسن روحانی نیز تلاش بر این شد که سازمان برنامه و بودجه بار دیگر احیا شود. اما تلاش‌ها در این خصوص راه به جایی نبرد و در نتیجه تا اینجای کار تغییری در شیوه کلی این سازمان ایجاد نشده است.

آقای میرکاظمی که ریاست این سازمان طی حدود دو سال گذشته را برعهده داشت معتقد بود که انضباط مالی را به بودجه دولت برگردانده‌اند. اما در دو سالی که وی مسوولیت ریاست این سازمان را عهده‌دار بود اقتصاد ایران همچون گذشته با تورم بالا و رشد اقتصادی پایین مواجه بوده است.

به این ترتیب آقای میرکاظمی نیز موفق نشد که ردیف بودجه‌های غیرضروری را حذف و بودجه برای اصلاح زیرساخت‌های اقتصادی و زمینه‌سازی برای جذب سرمایه را فراهم کند. انضباط مالی که آقای میرکاظمی به دنبال آن بود نیز ثمر نداشت و تورم در سال گذشته حتی بیشتر از سال‌های قبل شد که دولت ادعایی در خصوص انضباط مالی بودجه نداشت.

افزایش حقوق‌ها ناکارآمدی بودجه را مشخص کرد

ندری ادامه داد: از سوی دیگر با اعتراض و انتقاد جمع کثیری از کارمندان دولت در دوره ریاست آقای میرکاظمی بر سازمان برنامه‌و‌بودجه نیز مواجه بوده‌ایم. عمده این اعتراض‌ها نیز به این مساله برمی‌گردد که دستمزدها به اندازه تورم بالا نرفته است. در نتیجه نارضایتی‌ها در این خصوص بیشتر شده و همین مساله نیز بر روی بهره‌وری این افراد در محیط کار تاثیر منفی می‌گذارد.

نکته جالب توجه این است که بودجه هر سال به اندازه تورم رشد کرده اما رشد دستمزدها پایین‌تر از تورم بوده است. این مساله نشان می‌دهد که تخصیص بودجه در جاهایی اتفاق افتاده که مردم اثرات آن را در سفره‌های معیشتی خود ندیده‌اند. ضمن اینکه بودجه‌های دولت نیز در زمینه مهار تورم نمره قبولی نمی‌گیرد و نمره تورمی دولت رییسی در دو سال گذشته قابل قبول نیست.

مشکل اقتصاد ایران با تغییر افراد حل نمی‌شود

این اقتصاددان خاطرنشان کرد: فعلا زود است تا بخواهیم در خصوص وضعیت سازمان برنامه در دوره حضور رییس جدید آن قضاوت کنیم. اما اگر بخواهیم این موضوع را با تجارب گذشته در زمینه تغییر مدیران مقایسه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که تغییر مدیران سازمان‌ها تا به الان کمکی به حل مشکلات کشور نکرده است. ساختار نظام اقتصادی ایران به گونه‌ای است که انجام اصلاحات در آن از عهده یک نفر و یک سازمان به تنهایی خارج است.

حل مشکلات کشور نیازمند حضور مجموعه منسجم و بااراده‌ای است که دانش کافی در زمینه‌های اقتصادی داشته باشند. بنابراین اگر بخواهیم به تجارب گذشته نگاه کنیم باید بگوییم که تحولات چند سال اخیر اقتصاد ایران در حد رفتن افراد و آمدن افراد جدید است و چندان نمی‌تواند راهگشا باشد.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانویژه اقتصاد کلان
شناسه : 346375
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا