نگاهی به کارنامه وزیر نفت در دومین سال وزارت؛

« اوجی» بی‌اوج

محمود خاقانی، کارشناس بین‌الملل انرژی در یادداشتی به بررسی کارنامه جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم در دومین سال وزارت او پرداخت.

به گزارش جهان صنعت نیوز، بالاخره فاز ۱۱ پارس‌جنوبی در ششم شهریور ۱۴۰۲ با تبلیغات گسترده‌ای افتتاح شد. وسعت و حجم تبلیغات رسانه‌ای به حدی بود که احدی نتواند سوالی درباره وزیر نفت و گروه همراه ایشان در حکمرانی وزارت نفت مطرح کند. رییس دولت سیزدهم در زمان افتتاح فاز۱۱ پارس‌جنوبی گفت: امروز ایران کشوری توانمند است که نه‌تنها از مستشاران خارجی برای پیشبرد اهداف خود استفاده نمی‌کند، بلکه فناوری و دانش را به دیگر کشورها منتقل می‌کند. حدود ۲۲۰ نفر از نمایندگان مجلس یازدهم نیز از مهندس اوجی تعریف کردند و مدعی شدند که در سمت وزارت نفت موفق‌ترین عضو کابینه دولت سیزدهم است.

آیا شروع بهره‌برداری فاز ۱۱ مشکل‌گشاست؟

جواد اوجی وزیر نفت دولت سیزدهم در همایش مدیران ارشد صنعت نفت در آذر ۱۴۰۱ با اشاره به بررسی و ممیزی همه پروژه‌های موجود در صنعت نفت طی روزهای آغازین دولت سیزدهم گفت: با توجه به بررسی‌ها طی هشت سال آینده در چهار شرکت اصلی برای تکمیل پروژه‌ها به ۲۴۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است. برخی کارشناسان این رقم را با توجه به سقوط قابل توجه قدرت خرید پول ملی «ریال» در برابر دلار آمریکا و سایر ارزها از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم بسیار بالاتر تخمین می‌زنند.

وزیر نفت دولت سیزدهم تاکید کرده است که ۴۸ پروژه نیمه‌تمام در چهار شرکت اصلی وزارت نفت به ارزش ۱۳ میلیارد دلار منتظر جلب و جذب(و البته فناوری‌های نوین) هستند.

جالب‌ترین نکته‌ای که مهندس اوجی مورد توجه قرار داده این واقعیت است که حتی در زمانی که ترامپ صنعت نفت ایران را تحریم کرد تعدادی از شرکت‌های اروپایی با ایران همکاری می‌کردند، اما اکنون با شدیدترین و سخت‌ترین تحریم‌ها روبه‌رو هستیم! درهمین حال مهندس اوجی در آذر ۱۴۰۱ از افزایش قابل‌ملاحظه درآمدهای حاصل از صادرات نفت، میعانات، گاز طبیعی و محصولات پتروشیمی در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ و اخیرا در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ خبر داد.

همه به هم تبریک می‌گویند!

درهفته دولت شاهد بودیم که مقامات دولت سیزدهم، نمایندگان مجلس یازدهم و… موفقیت‌های یکدیگر را به هم تبریک گفتند و برای خودشان به ویژه وزارت نفت کارنامه موفقی با نمره قبولی خوبی را در رسانه‌ها منتشر کردند، اما آمارهای منتشرشده در داخل کشور و بانک جهانی نشان می‌دهد که در ایران سالانه حدود ۱۸ میلیارد مترمکعب گاز در مشعل‌سوزی هدر می‌رود؛ یعنی این میزان از گاز معادل یک‌سوم مصرف گاز ترکیه است که در همان مرحله تولید می‌سوزد، دود می‌شود و هوا را آلوده می‌کند. حال باید دید در فاز۱۱ چه حجمی از گاز تولیدی هدر می‌رود؟ این میزان حجم گاز طبیعی که هدر می‌رود در بازار چهانی شاید ارزشی بیش از ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار دارد.

چرا گاز طبیعی یا گاز همراه با نفت خام در مقطع تولید هدر می‌روند؟

پاسخ ساده است، علت اصلی به خاطر عدم نصب تجهیزات جمع‌آوری گاز استخراج‌‌شده از میادین نفتی است. طبیعی است که دولت سیزدهم در این راستا دولت‌های قبلی را در دو دهه گذشته مقصر معرفی کند که اقدامی در این زمینه انجام نداده‌اند، اما حالا که از صفر تا صد تولید از فاز ۱۱ پارس‌جنوبی از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم انجام‌شده و دولت‌های قبلی در این راستا کاری نکرده بودند، باید منتظر بود که دولت سیزدهم در این زمینه چه می‌کند یا کرده است؟

در همین حال براساس آمارهای رسمی، حدود ۹ میلیارد مترمکعب گاز تولیدی و پالایش‌شده کشور، به خاطر فرسودگی شبکه و تجهیزات، در مرحله انتقال و توزیع از بین می‌رود. برای حل این مشکل دولت‌های قبلی نیاز به سالانه ۲ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و فناوری‌های نوین داشتند که به دلیل تحریم‌ها میسر نشد. حالا دولت سیزدهم قرار است در این رابطه چه کند؟ آیا به وارد کردن قطعات و تجهیزات خارجی نیاز دارد؟ آیا بدون شفاف‌شدن اقتصاد کلان و اقتصاد انرژی کشور و روابط بانکی بین‌المللی می‌تواند این حجم از سرمایه‌گذاری را جلب و جذب کند؟

بنابراین سرانگشتی حساب کنیم سالانه حدود ۲۷ میلیارد مترمکعب، معادل حدود ۱۱ درصد از گاز تولیدی کشور در همان مرحله تولید و انتقال تلف می‌شود که این رقم معادل حدود ۴۵ درصد از کل مصرف گاز سالانه ترکیه و ارزش آن بیش از حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار است.

آیا وزارت نفت و وزارت نیرو برنامه‌ای برای نیروگاه‌های تولید برق حرارتی کشور که سالانه ۶۵ تا ۷۰ میلیارد مترمکعب گاز مصرف می‌کنند، دارند؟ متوسط راندمان نیروگاه‌های تولید برق در ایران حدود ۳۷درصد است. تلفات برق در شبکه انتقال و توزیع بنابر آمارهای وزارت نیرو حدود ۱۳ درصد است. بدین ترتیب سالانه حداقل ۳۰ تا ۳۵ میلیارد مترمکعب گاز تولیدی کشور در مرحله تبدیل به برق تلف می‌شود. در واقع ۶۰ تا ۶۵ میلیارد مترمکعب، یعنی یک‌چهارم گاز تولیدی کشور، بی‌آنکه به دست هیچ مصرف‌کننده‌ای برسد، در همان مرحله تولید، انتقال و تبدیل به برق، از بین می‌رود.

کم‌توجهی دولت‌های نهم و دهم به صنعت گاز

مهندس اوجی از مقامات ارشد دولت‌های نهم و دهم بود و در سمت معاونت وزیر نفت و مدیرعاملی شرکت ملی گاز ایران با صنعت گاز آشنایی کامل داشت. ایشان بعد از دولت‌های نهم و دهم در دورانی که در وزارت نفت نبود در شرکت‌های مختلف و مهم پیمانکاری یا صاحب صنایع انرژی وابسته به نهاد‌های اقتصادی قدرتمند سمت مدیریت ارشد داشت و با وزارت نفت در ارتباط بود. بنابراین، ایشان می‌تواند شهادت بدهد که جمهوری اسلامی دو دهه فرصت داشت که تلفات گاز در مرحله تولید، انتقال و تبدیل به برق را متوقف کند، اما به دلایل مختلف از جمله درآمد نجومی دولت‌های نهم و دهم از صادرات و فروش نفت‌خام این موضوع اولویت دولت‌های نهم و دهم نبود و دولت یازدهم و دوازدهم که درگیر مذاکرات برجام شد و بعد خروج ترامپ از برجام و کارشکنی‌های داخلی با دست‌های نامرئی که درصدد فروپاشی شرکت ملی نفت ایران و به طور کلی صنعت نفت و گاز هستند، نتوانست موفق شود.

بنابر برخی گزارش‌‌های منتشرشده در رسانه‌ها، دولت به خاطر مشکلات مادی، تنها سالانه ۳ میلیارد دلار در بخش تولید نفت و گاز سرمایه‌گذاری کرد، در حالی که این رقم باید سالانه حداقل ۲۰ میلیارد دلار باشد. بنابراین در دولت قبل از دولت سیزدهم پروژه‌های افزایش تولید گاز کشور تقریبا متوقف شده بود.

پارس‌جنوبی در ایران و قطر؟

کارشناسان اقتصاد انرژی بارها هشدار دادند میدان پارس‌جنوبی که ۷۰ درصد گاز تولیدی کشور را تامین می‌کند، از سال ۱۴۰۲ وارد نیمه دوم عمر خود شده و هر سال ۱۰ میلیارد مترمکعب از تولید آن کاسته خواهد شد؛ به عبارتی، هر سال معادل یک فاز پارس‌جنوبی از رده خارج خواهد شد. بخش قطری این میدان مشترک سال‌ها پیش به نیمه دوم عمر خود رسیده بود و قطر با کمک شرکت‌های غربی و سرمایه‌گذاری چینی‌ها در مشارکت با شرکت‌های غربی و نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۵ برابر بزرگ‌تر از سکوهای بخش ایرانی) و کمپرسورهای عظیم، نه‌تنها جلوی افت تولید گازش را گرفته بود، بلکه قراردادهای جدید برای افزایش ۳۰ درصدی تولید گاز از این میدان مشترک با ایران تا سال ۲۰۲۷ را نیز با شرکت‌های خارجی غربی و چینی امضا کرده و به سرعت در حال توسعه این پروژه‌هاست.

برخی کارشناسان آشنا به فاز‌های پارس‌جنوبی مدعی هستند که فشار بخش ایرانی میدان پارس‌جنوبی حدود ۱۲۰ «بار» (تقریبا ۱۲۰ اتمسفر- واحد اندازه‌گیری فشار) است، اما به دلیل عدم دسترسی به فناوری‌های نوین و… هر سال ۷ «بار» از فشار آن کاسته می‌شود. وزارت نفت با کسری عرضه گاز طبیعی برای مصرف داخلی حدود روزانه ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در زمستان مواجه است. آیا فاز۱۱ پارس‌جنوبی این مشکل را حل می‌کند؟ اگر می‌کند تا چه اندازه؟ دولت سیزدهم چه برنامه‌ای دارد که زمستان امسال این کسری بیشتر نشود؟ آیا انتظار می‌رود در سال‌های پیش‌رو، میزان کسری عرضه گاز طبیعی برای مصرف داخلی به شدت افزایش یابد؟

اوجی نمره قبولی نمی‌گیرد

یکی از دلایلی که موجب می‌شود وزیر نفت دولت سیزدهم علی‌رغم ادعای اینکه صفر تا صد و افتتاح فاز ۱۱ پارس‌جنوبی درطول وزارت ایشان در دولت سیزدهم انجام شد، نمره قبولی نگیرد، این واقعیت است که سال‌ها دیگران در صنعت نفت و گاز کشور زحمت کشیدند تا فاز ۱۱ پارس‌جنوبی به مرحله افتتاح برسد و مهندس اوجی به پیشکسوتان در صنعت نفت و گاز با این ادعا بی‌لطفی بزرگی کرده است .

در همین حال اصلا مفهوم نیست ایشان چه می‌گوید، از سویی دولت سیزدهم مدعی است بدون برجام و رفع تحریم‌ها یا عضویت در اف‌ای‌تی‌اف و نظام بانکی جهان می‌تواند سرمایه‌گذاری (فناوری‌های لازم نوین) در صنعت نفت و گاز را جلب و جذب کند. آیا کرده‌اند؟ جالب است که حتی روسیه و چین هم این میزان سرمایه‌گذاری را در صنعت نفت و گاز ایران و به طور کلی صنعت انرژی ایران انجام نداده‌اند و شواهد حاکی از آن است که غربی‌ها نیایند آنها هم نمی‌آیند. در همین حال مهندس اوجی می‌گوید فروش و درآمد‌های نفتی بسیار افزایش یافته بدون اینکه توضیح بدهد که چرا اوضاع اقتصادی کشور هر روز بدتر می‌شود.

به طور نمونه کارکنان شاغل و بازنشسته نفت در بیمارستان فوق‌تخصصی صنعت نفت این روزها باید داروهای کمیاب را خودشان تهیه کنند تا در بیمارستان برای درمان آنها مصرف شود. کادر درمانی بیمارستان صنعت نفت هر روز ضعیف‌تر می‌شود و مهاجرت کادر درمانی متخصص از بیمارستان صنعت نفت نگران‌کننده است. مشکلات بهداشت و درمان و آب برای نوشیدن در عسلویه در سفر ریاست محترم جمهوری برای افتتاح فاز ۱۱ پارس‌جنوبی مورد توجه قرار گرفت و ایشان به مسوولان استانی برای حل مشکلات موجود در این زمینه‌ها با پیگیری مسوولان و کمک خود مردم تاکید کردند.

«خود مردم» یعنی چی؟

همه انگشت به دهان مهندس اوجی وزیر محترم نفت دولت سیزدهم چهارشنبه هفتم تیرماه ۱۴۰۲ گفت: «امروز توتال، سی‌ان‌پی‌سی و شل انگشت به ‌دهان مانده‌اند که متخصصان ایرانی در ۲۰ ماه فاز ۱۱ پارس‌جنوبی را به بهره‌برداری رساندند» (البته برخی از خبرگزاری‌های داخلی برای اینکه به چین برنخورد در گزارش‌های منتشره به نقل از ایشان نام شرکت سی‌ان‌پی‌سی را سانسور کردند.

ریاست محترم جمهوری هم ششم شهریورماه هنگام افتتاح فاز ۱۱ از چین گلایه‌ای نکرد). مهندس اوجی همچنین گفت: «خدا را شاکریم که در دولت سیزدهم وزارت نفت طبق دستور رییس‌جمهوری با بسیج عمومی صنعت نفت توانست سکوی فاز ۱۱ پارس‌جنوبی را بسازد و نصب کند.»

نقش کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت در فاز ۱۱ پارس‌جنوبی

خوب است که وزیر محترم نفت دولت سیزدهم در ارتباط با جابه‌جایی سکوی C12 از فاز ۱۲ به فاز ۱۱ پارس‌جنوبی اذعان می‌کرد که کارکنان شریف صنعت نفت در گذشته (بازنشسته) و حال (شاغل) چگونه توانستند صنعت نفت را در دوران بحران‌های نخستین سال‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی و سپس در دوران هشت سال جنگ تحمیلی و پس از آن در دوران سازندگی و باز‌سازی صنعت نفت و نیز در دوران حضور در بازار‌های رقابتی فروش نفت خام که با زمینه‌سازی‌های به عمل آمده در دولت‌های سازندگی و هفتم و هشتم، دولت‌های نهم و دهم حدود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشت و متعاقبا در دوران تحریم‌های مختلف تاکنون صنعت نفت را حفظ و نگهداری کرده و می‌کنند تا به اقتصاد خرد و کلان کشور سوخت‌رسانی شود و آقای مهندس اوجی وزیر نفت بشود.

صفر تا صد؟

مهندی اوجی پس از نصب سکوی فاز ۱۱ پارس‌جنوبی در ششم تیرماه ۱۴۰۲ مدعی شد که «صفر تا صد امور مربوط به این فاز از پارس‌جنوبی در دولت سیزدهم انجام شده است». رد این ادعای وزیر محترم نفت دولت سیزدهم نیاز به بحث کلان دارد، اما این نکته را تاکید می‌کند که تا چه اندازه نقش کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت در این‌گونه طرح‌ها مهم و موثر بوده و است. انتقال سکوی C12 که سنگین‌ترین (۳۳۰۰ تن) و بزرگ‌ترین سازه در پارس‌جنوبی است و برنامه انتقال آن قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم در وزارت نفت طراحی و برای اجرا آماده شده بود دلیل اصلی شروع تولید گاز طبیعی در فاز ۱۱ پارس‌جنوبی ششم شهریورماه ۱۴۰۲ است.

در واقع در دولت‌های قبل از دولت سیزدهم سکوی C12 طراحی، ساخته و در فاز ۱۲ پارس‌جنوبی نصب شده بود و به دلیل کاهش و توقف تولید گاز طبیعی در فاز ۱۲ پارس‌جنوبی دولت‌های قبل برنامه‌ریزی کردند که سکوی C12 جابه‌جا و به فاز ۱۱ پارس‌جنوبی منتقل شود که با تاخیری بیش از دوسال در دولت سیزدهم انجام شد. دلیل تاخیر را وزیر محترم نفت دولت سیزدهم باید توضیح بدهد. در همین حال این انتقال توسط کارکنان شاغل (بازنشستگان آینده) و بازنشسته (شاغلان قبلی) صنعت نفت در دولت‌های قبل از دولت سیزدهم آن‌طور طراحی شده بود که بدون تکه‌تکه شدن سکو و به صورت یکپارچه به فاز ۱۱ پارس‌جنوبی انتقال پیدا کند.

مشکلات معیشتی، بهداشت و درمان و…کارکنان صنعت نفت؟

ضروری است مهندس اوجی بذل توجه فرمایند که موضوع کسور بازنشستگی و سرمایه‌گذاری‌های متعلق به کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت از زمان تاسیس در صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت از نظر شرعی و قانونی متعلق به کارکنان شاغل (بازنشستگان آینده) و بازنشستگان (شاغلان قبلی) صنعت نفت است و بس.

در طول بیش از ۴۰ سال گذشته هر زمان نظریه اعتقادی و سیاسی سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه و سایر ارکان تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر در کشور با هم همراه می‌شود و با کسری‌های مختلف در بودجه کلان کشور و نیز کسری‌های مالی، بودجه و… به دلایل مختلف در سایر صندوق‌های بازنشستگی دست به گریبان می‌شوند علاوه بر اینکه انواع مالیات‌های مستقیم و غیر‌مستقیم را به مردم کشور تحمیل می‌کنند به فکر می‌افتند که اموال و دارایی‌های کارکنان زحمتکش شاغل و بازنشسته صنعت نفت را به یغما ببرند. این در حالی است که براساس سوابق موجود متاسفانه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت در دولت‌های نهم ودهم از حضور مدیران ناکارآمد و بعضا فاسد و اختلاسگر مصون نماند و صدها بلکه هزاران میلیاردها تومان اموال صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت حیف و میل شد.در دوران اخیر الیگارشی نوپا (اصحاب ثروت و قدرت- کاسبان تحریم و دورزنندگان تحریم در صنعت نفت) که در مجلس یازدهمی که برخی از مجلسیان موضوع اتومبیل‌های شاسی‌بلند را فساد نمی‌دانند یا حقوق ماهیانه بیش از صد میلیون تومانی که نمایندگان مجلس یازدهم دریافت می‌کنند را نجومی نمی‌دانند، نفوذ کرده‌اند و این احتمال می‌رود که آنها را تشویق به تصویب طرح الحاق صندوق ذخیره فرهنگیان و صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت به فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی با شعار‌های مردم فریب و به بهانه‌های مختلف کنند.

اضطراب و نگرانی کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت

به این ترتیب موجی از نگرانی و اضطراب قابل توجه را به کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت که خود را صاحبان اصلی دارایی‌های صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت می‌دانند، تحمیل کرده‌اند. شاید ارائه‌دهندگان طرح یادشده قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم برای منظوری که دارند نقشه و طراحی لازم را برنامه‌ریزی کرده بودند. زیرا در سال ۱۳۹۳ وزیر محترم نفت دولت یازدهم اساسنامه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت را در چارچوب ضوابط لازم به تصویب هیات‌مدیره وقت شرکت ملی نفت ایران رساند، اما یک نفر از کارکنان صنعت نفت که در حال حاضر مقام بلندپایه‌ای در وزارت نفت دولت سیزدهم دارد و شاید برای رسیدن به مقام فعلی در دولت سیزدهم در سال ۱۳۹۷، برای ابطال اساسنامه هیات امنای صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت مصوب هیات‌مدیره وقت شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۹۳، به دیوان عدالت اداری دادخواستی تقدیم کرد. هیات عمومی دیوان عدالت اداری به نفع ایشان و طی دادنامه شماره ۱۰۲۵ مورخ ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ (قابل دسترسی و مطالعه در اینترنت) اساسنامه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت مصوب هیات‌مدیره شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۹۳ را ابطال و مرجع ذی‌صلاح برای تصویب اساسنامه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت را هیات وزیران تعیین کرد.

چرا؟

نگاهی اجمالی به آنچه تاکنون بر سر صنعت نفت آمده است این نگرانی را افزایش می‌دهد که دست‌های پنهان نفوذی‌ها درصدد هستند که ساختار صنعت نفت ایران را از هم بپاشند که برخی از علائم آن متاسفانه در برنامه هفتم توسعه و طرح‌هایی را که برخی از نمایندگان محترم مجلس یازدهم انشاء‌الله به دلیل بی‌اطلاعی و نه به دلیل نیت در راستای اهداف منافع گروهی و باندی مطرح می‌کنند می‌توان لمس کرد.

صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت دولتی نیست

توجه مهندس اوجی به این نکته مهم جلب می‌شود که یک یا دو نفری که خواهان دولتی شدن صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت بودند در دادخواست خود چند بار تاکید کرده بودند صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت کاملا دولتی است و اهدافی را برای منافع باند و گروه خاص سیاسی پیگیری می‌کردند و می‌کنند.

واقعیت این است که طراحان دولتی کردن صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت کم‌‌لطفی عظیمی درحق کارکنان شریف و دلسوز صنعت نفت روا داشته و می‌دارند. مهندس اوجی باید به ارائه‌دهندگان طرح الحاق صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت به فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی یادآوری کند که چنانچه برای تصویب طرح مذکور اصرار و پافشاری کنند ظلم بزرگی در حق کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت مرتکب می‌شوند. زیرا در تاریخ بیش از صدساله صنعت نفت و از زمان تاسیس صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت، صندوق مذکور یک نهاد غیر‌دولتی (خصوصی) بوده و هست. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پاسخ استفتایی از امام خمینی‌(ره) ایشان بر غیردولتی بودن صندوق مذکور تاکید کردند. به احتمال قوی باید پاسخ به استفتاء از مرحوم امام در سوابق موجود است.

باز هم شکایت؟

پس از صدور دادنامه شماره ۱۰۲۵ مورخ ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ هیات عمومی دیوان عدالت اداری وزارت نفت ناگزیر شد اساسنامه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت را براساس ماده ۱۰۹ قانون دیوان عدالت اداری در هیات وزیران دولت دوازدهم مطرح و به تصویب برساند اما در سال ۱۳۹۹ همان شخص دوباره برای ابطال اساسنامه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت که این بار مصوب هیات وزیران دولت دوازدهم بود به دیوان عدالت اداری شکایت کرد. متعاقبا در بهمن‌ماه ۱۳۹۹ رییس وقت هیات‌رییسه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت به طوری که خبر آن منتشر شد، گفت: «با اهتمام مسوولان وزارت نفت و همچنین تلاش حقوقی شکل گرفته توسط مسوولان و گروه حقوقی صندوق و وزارتخانه و با همکاری بازنشستگان حقوقدان، شکایت مطرح شده در هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره ابطال اساسنامه، توسط شاکی پس گرفته شد.»

وزیر محترم نفت دولت سیزدهم اگر خواهان گرفتن قبولی است باید اقدام و عمل کند

وضعیت معیشتی کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت گاز و امکانات بهداشت و درمان و… درشرایط غیر‌قابل قبولی است. مهندس اوجی وقتی بیمار می‌شود خوب است یک‌بار هم که شده به جای بستری شدن در بخش اشخاص مهم (VIP)مثل همه کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت در بخش‌های معمولی و عمومی بستری شود تا مشاهده کند که بیمارستان فوق‌تخصصی صنعت نفت دیگر فوق‌تخصصی نیست و به سرعت دارد از حضور پزشکان باتجربه و متخصص و پرستاران صاحب‌نظر و باتجربه- که بعضا در چند بیمارستان کار می‌کنند- در حال خالی شدن است. کلینیک‌ها به قدری شلوغ هستند که پزشکانی که هنوز در بیمارستان نفت فعال هستند نمی‌توانند به بیماران رسیدگی لازم را ارائه دهند.

کار بیمارستان به جایی رسیده که در برخی موارد بیمار باید برود و خودش دارو از بیرون تهیه کند. ساختار مهندسی و ساختمانی بیمارستان صنعت نفت در تهران که باید به بقیه کارکنان شاغل و بازنشسته استان‌ها به دلیل نبود امکانات در مناطق عملیاتی تولید نفت و گاز نظیر فاز ۱۱ پارس‌جنوبی در عسلویه و… خدمات بدهد در حال فروپاشی است. روش برخورد با بیمارستان صنعت نفت به نحوی است که دست‌های پنهان مافیا‌های مختلف سعی دارند کارکنان صنعت نفت به این نتیجه برسند که بیمارستان صنعت نفت باید خصوصی‌سازی شود. مگر بخش‌های دیگر صنعت نفت و انرژی کشور که خصوصی‌سازی (خصولتی) شدند بهبودی در اقتصاد کلان و اقتصاد انرژی کشور ایجاد شد؟

مهندس اوجی برود عسلویه که روزی از بهترین امکانات بهداشتی و درمانی برخوردار بود و از نزدیک لمس کند که کارکنان دلسوز به دلیل نبود امکانات لازم در منطقه از جمله کارکنانی که دچار بیماری مختلف نظیر دیابت هستند وقتی متوجه می‌شوند که مثلا پای‌شان عفونت کرده و تمام بدنشان عفونی شده، ناگزیر در بیمارستان نفت تهران که بستری می‌شوند به آنها گفته می‌شود باید پا را قطع کنند تا زنده بمانند.

هشدار به وزیر نفت دولت سیزدهم

بنابراین با توجه به اینکه وزیر محترم نفت دولت سیزدهم مدعی است در فاز یازدهم پارس‌جنوبی صفر تا صد آن در دولت سیزدهم توسط کارکنان صنعت نفت صورت گرفته و دولت‌های قبلی هم نقشی در این موفقیت نداشته‌اند، باید به فوریت برای رفع نگرانی و اضطراب کارکنان شاغل (بازنشستگان آتی) و بازنشسته (شاغلان قبلی) در شرایط و جو انتخاباتی مجلس دوازدهم برخی نمایندگان مجلس یازدهم را متقاعد کند که نباید با ارائه طرح‌هایی نظیر طرح الحاق صندوق ذخیره فرهنگیان و صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت به فهرست نهادها و موسسات عمومی غیردولتی موجب ضربه زدن به روحیه انسانی و توان کاری کارکنان شاغل و بازنشسته صنعت نفت بشوند.در همین حال با توجه به زحماتی که در دولت‌های قبلی برای طراحی و اجرای پروژه‌ای به سختی و سنگینی توسعه و تولید گاز طبیعی از فاز ۱۱ پارس‌جنوبی که وزیر محترم نفت دولت سیزدهم می‌فرمایند شرکت‌های توتال، سی‌ان‌پی‌سی و شل انگشت به دهان مانده‌اند، باید در نظر داشت که تجربه یکسانی حقوق و مزایای کارکنان صنعت نفت یا ادغام صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت با سایرین در دنیا وجود ندارد.

درواقع به قدری کار در صنعت نفت سخت و طاقت‌فرساست که بسیاری از کارکنان پس از بازنشستگی با بیماری‌های مختلف دست به گریبان می‌شوند و چنانچه صندوق بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت از آنها گرفته شود یا به آنها رسیدگی نکند به معنای واقعی در شرایطی قرار خواهند گرفت که کارکنان شاغل نیز دیگر علاقه‌ای برای ادامه کار حرفه‌ای نخواهند داشت و بهترین آنها مهاجرت خواهند کرد.هنوز هم هیچ‌کس نمی‌داند در صورت تحقق طرح ارائه شده توسط برخی نمایندگان مجلس یازدهم و تبدیل آن به قانون و نیز آنچه در برنامه هفتم مطرح است، آینده صنعت نفت چه خواهد شد؟ هر شغلی و تخصصی با شغل و تخصص دیگری برابری نمی‌کند و قابلیت مقایسه ندارد. نیازمندی ایران به مدیریت تخصصی و سرمایه‌گذاری کلان برای حفظ ظرفیت و حجم تولید نفت‌خام و گاز طبیعی در شرایطی در ایران صورت می‌گیرد که حقوق و مزایای کارکنان صنعت نفت در ایران بسیار کمتر از آن است که در کشورهای همسایه به کار و تخصص مشابه آنها پرداخت می‌شود. در همین حال برای شاغلان و بازنشستگان صنعت نفت شاهد آن هستیم که خدمات مورد نیاز نظیر بهداشت و درمان هر روز از روز قبل کمتر و بدتر می‌شود.

این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصاد انرژی بر این عقیده‌اند که دوران تولید آسان و ارزان نفت از منابع عظیم نفتی و گازی در ایران سپری شده و ایران نیازمند مدیریت تخصصی، کارکنان حرفه‌ای، فناوری‌های نوین و سرمایه‌گذاری کلان برای حفظ ظرفیت و حجم تولید فعلی و افزایش ظرفیت و حجم تولید درآینده است.

چالش صنعت نفت در حفظ نیروی انسانی با تجربه و جذب نیروی انسانی متخصص

در بیشتر کشورهای تولید‌کننده و صادر‌کننده نفت و گاز، شرکت‌های ملی نفت با کمبود نیروی انسانی متخصص و آشنا به فناوری روز مواجه هستند. برخی کارشناسان آشنا با این موضوع معتقدند که صنعت نفت وگاز ایران برای ۱۰ سال آینده حداقل به ۴۰ درصد نیروی متخصص حرفه‌ای بیشتر از آنچه امروز در استخدام دارد، نیاز خواهد داشت.

صنعت نفت باید بخش‌هایی نظیر بهداشت و درمان، آموزش و… را بهتر کند و توسعه دهد. متاسفانه به نظر نمی‌رسد اهمیت موضوع توجه به حفظ نیروی انسانی متخصص و تربیت نیروی انسانی برای آینده به‌‌طور جدی در دستور کار سیاستگذاران و مدیریت حاکم درصنعت نفت و گاز کشور قرار داشته باشد. از همین‌رو مهندس اوجی برای گرفتن نمره قبولی باید تلاش زیادی را به‌عمل آورد تا تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران خارج از صنعت نفت متقاعد شوند و به آنها هشدار داده شود که ارائه طرح‌های مختلف برای نیروی انسانی و نیز دخالت در عزل و نصب مدیران ارشد و… در صنعت نفت و گاز به جز ضرر و زیان برای کشور چیزی دربر نخواهد داشت.

یادداشت محمود خاقانی، کارشناس بین‌الملل انرژی در روزنامه جهان صنعت

اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمی

شناسه : 375635
لینک کوتاه :

۶ دیدگاه

  1. من بعنوان کسی که حدود سی وهشت سال از عمرخودرا در صنعت نفت گذرانده و در شرف بازنشستگی هستم .می گویم .کمتر تحلیل وبررسی .اینچنین دقیق و دلسوزانه و درعین حال آینده نگری جامع را دیده ام .اما با کمال تاسف بعید می دانم گوش شنوایی وجود داشته باشد.اکثر مسءولان دولت ونمایندگان شدیدا جناحی عمل می کنند وآینده مملکت برایشان در الویت بیستم هم نیست .مخصوصا شرکت نفت در حال نابودی است .

    1. اوجی درسمت معاون وقرادادهای وزارت نفت دولت های قبلی مسئول بوده جالا چگونه است میآید وخودرا رابین هود یا ناجی میداند.ایشان در قراردادها صاجب امضا بوده .کاش خداوند گیجی یا آلارمی در پیشانی انسانها قرار میداد ودرغگوها مشخص میشدند .

  2. تبریک میگم به این همه تحلیل اب دوغ خیاتو که همش پر هست از کینه که رفقاتون نتونستن شما نمره صفر تو خبر رسانی گرفتین نه وزیر نفت متاسف که با شما میشیم۹۰ ملیون ایرانی

  3. از نگارنده مقاله کمال تشکر راداریم.وقتی هرکسی توی مجلس وزارت نفت را هرطوری که باب میلش باشه می کوبه وتمام زحمات کارکنان شریف آن رابه باد انتقاد می گیرند وهیچگاه حامی نداشته مسلما حال وروز آن بدتر می شود .دریک کلام شرکت نفت وشرکتهای تابعه آن نفس های آخر خود را می‌کشند

  4. در مورد گازهای مشعل که کارشناس فرمودند اتفاقا جمع آوری گازهای مشعل در شرق کارون شروع شده و قرار هست به پالایشگاه بید بلند تحویل داده بشه و برای جاهای دیگه نظیر عسلویه در نوبت و برنامه هست.دوما:در رابطه با افزایش فروش نفت واقعا آقای اوجی خوب کار کردند طبق آمار اوپک و نهادهای دیگر.سوما:تنها مشکل وزیر فعلی تا اینجای کار این بوده که کاری برای پرسنل زحمتکش نفت انجام نداده که نقطه ضعف جدی ایشان هست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *