کلاه جادویی پولسازی
تمامی دولتها در سه دهه اخیر، هرگز نکوشیدند تا وعدههای اقتصادی خود را با توجه به منابع مالی در دسترس خود تنظیم کنند، بلکه همواره در پی این بودهاند که بخش عظیمی از منابع مورد نیاز برای تحقق این وعدهها را به صندوق توسعه ملی صندوقهای بازنشستگی، بیمههای مختلف و نظام بانکی تحمیل کنند.
به گزارش جهان صنعت نیوز، حالا هم بانکها که عمدتا با مشکل ناترازی روبرو هستند، با فشار شدید از سوی دولت برای تامین منابع لازم برای ایدههایی نظیر طرح جوانی و افزایش جمعیت، جهش تولید مسکن، وام ازدواج و خوداشتغالی روبرو هستند و بانکها گویی که بایستی از کلاه جادویی شعبدهبازی پول بیافرینند.
تسهیلاتی که عمدتا نرخ بهره حقیقی به شدت منفی و دوره بازپرداخت طولانی دارند و با توجه به شرایط تورمی کشور، عملا صرفه اقتصادی ندارند و بانکها را به سمت اضافه برداشت از بانک مرکزی و خلق پول سوق میدهد یا ناچار به حضور در بازارهای موازی در راستای عملیاتهای سفتهبازانه خواهند بود و به همان میزان که تقاضا برای خرید دلار و طلا را برای حفظ ارزش منابع خود بالا میبرند، به همان میزان نیز تلاطمات ناشی از افزایش انتظارات تورمی جدید را به اقتصاد کشور تحمیل میکنند.
پرداخت تسهیلات تکلیفی هر چند که در وهله اول با اهداف مختلفی مانند اشتغالآفرینی، افزایش تولید و خودکفایی، ارائه خدمات و تنظیم بازار، حمایت از اقشار آسیبپذیر و سایر حمایتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صورت میگیرد، ولی اگر این کار به صورت نامتوازن و بیرویه انجام شود، نتیجه عکس حاصل خواهد شد و تبعات آن نهتنها نظام بانکی را دچار اختلال میکند، بلکه در نهایت دامن جامعه را نیز میگیرد.
موضوعی که به وضوح در شرایط کنونی اقتصاد ایران قابل مشاهده است و خود را شوکهای گاه و بیگاه تورم و جهش نرخ ارز نشان میدهد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانویدئولینک کوتاه :