هوش سیاسی دولتهای ایران
* محمدصادق جنانصفت
این البته تنها به ایرانیان برنمیگردد و بسیاری از کشورها تکستارههای درخشان دارند. واقعیت این است که هوش سیاسی ایرانیان از میانگین هوش سیاسی جهان پایینتر است و شوربختانه از هوش سیاسی سیاستمداران کشورهای منطقه نیز پایینتر است. این واقعیت تلخ برآیند و پیامدهایی برای شهروندان ایرانی داشته و دارد که نوعی بازی باخت- باخت با همسایههاست.
همین دیروز سه خبر درباره همسایههای ایران و نظام جمهوری اسلامی در رسانهها منتشر شده است که نشاندهنده ضریب هوشی پایین ایران در یک برآورد کلی و راهبردی است.
یک خبر این است که عراق میخواهد ۱۰ میلیارد دلار از بدهیهایش را اگر آمریکا اجازه دهد به ایران پرداخت کند. آیا این هوشمندی است که رفتارمان گونهای باشد که میلیاردها دلار ایران در عراق حبس شود؟ چرا نباید قراردادها گونهای بسته میشد که ایران در آخر هر دوره قرارداد بهای انرژی فروختهشده خود را از عراق بگیرد؟
یک خبر دیگر این است که کشور پاکستان باید ۱۸ میلیارد دلار را برای اجرا نکردن قرارداد گازی که ایران لولهکشی آن را تا نزدیکی این کشور انجام داده بپردازد، اما هنوز دارد چانهزنی میکند. آیا هوش سیاسی لازم بوده تا سیاستمداران ایران بفهمند صادرات گاز به هند از مسیر پاکستان آن هم با لولهکشی چندصد کیلومتری ناممکن است؟
آیا این هوشمندی است که ایران برای اینکه تولید گاز در پارسجنوبی نخوابد میخواهد یک میلیارد دلار سرمایهگذاری کند، اما کشور کوچک قطر ۳۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری تازه در بخش شمالی این میدان برای توسعه صادرات انجام داده است؟ آیا ایرانیان هوشمندند که چابهارشان به مثابه گنجی گرانبها، زیر غبار زمان در حال فراموش شدن است و بندر گوادر پاکستان با میلیاردها دلار آباد شده است؟
واقعیت این است که هوش سیاستمداران ایران به اندازهای نیست که بتوانند حتی اعتماد شهروندان را به میزان قابل اعتنایی به خود جلب کنند. مناسبات درون گروههای سیاسی- جناحی نیز هیچ نشانی از خردمندی و باهوش بودن ندارد.
لینک کوتاه :