ریشه نابرابری در اقتصاد ایران
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه حضور برخی نهادها را منشا نابرابری در اقتصاد ایران دانست و تاکید کرد تا زمانی که آنها در اقتصاد حضور دارند، امکان هیچ اصلاحی وجود ندارد.
به گزارش جهان صنعت نیوز، به همت انجمن اقتصاد ایران و موسسه آموزش عالی علوم و فنون تهران، خانه اندیشمندان علوم انسانی میزبان آیین بزرگداشت ۱۹۶ تن از اساتید بازنشسته اقتصاد کشور بود. این برنامه که با حضور اساتید، شخصیتهای علمی و پژوهشگران اقتصادی برگزار شد با سخنرانی تنی چند از این اساتید اقتصاد همراه بود و به ارائه نکات و نظرات خود پرداختند.
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه در این نشست به تحلیل خود از چرایی شرایط این روزهای اقتصاد ایران و به طور مشخص ریشه نابرابری و فساد پرداخت.
راغفر با بیان اینکه حال اقتصاد ما خوب نیست، گفت: موضوع نگران کنندهتر این است که نشانی از بهبودِ این بیمار مشاهده نمیشود. در بحران پیشامدرن قبل از ۱۸۰۰ میلادی، جوامع عمدتاً سه طبقه را تشکیل میدادند. به طوریکه هر کدام از این سه طبقه کارکرد خاص خودشان را داشتند. یعنی طبقه حاکمان مساله امنیت جامعه را مطابق با ارزشهای خودشان جستجو میکردند. طبقه روحانیون نیز مشروعیت را برای حاکمان فراهم میکردند و و طبقه عوام کارگران، کشاورزان و صنعت گران را تشکیل میدادند.
وی ادامه داد: نکته قابل توجه در این ساخت سیاسی_ اقتصادی نوع مالکیت است. یعنی آن چیزی که به عنوان جامعه مالکانه گرا اسم برده میشود، این است که چنین جامعهای ویژگیهای خاص خودش را دارد. یعنی مالکیت تقدس دارد و این تقدس را روحانیون میبخشند تا امکان انتقال از نسلی به نسل دیگر در قالب ارث پیدا کند و در واقع تعرضی به مالی که اندوخته شده نشود. در این روابط اجتماعی، مالکیت در انحصار دو طبقه اول است. یعنی بخش قابل توجهی از دارایی و ثروت متعلق به حاکمان و طبقه روحانی است. کلیسا بیشترین سهم را از طریق قوانین شرعی و انتقال آن به کلیسا از جمله وقف و همینطور قوانین دیگری مثل عشر که یک_دهم دست مزد نیروی کار و یا تولید کشاورزی باشد؛ بنابراین کلیسا بیشترین قدرت اقتصادی را به دست آورد.
این استاد دانشگاه افزود: از آن دوره به بعد دنیا تحولات گستردهای را شاهد بوده است. اما در هر دورهای نظام مالکیت متناسب با خودش شکل گرفته است که البته این موضوع بحث من نیست. بحث بنده این است که نظام حاکم ما کماکان یک نظام پیشامدرن است. به همین دلیل مساله نقش قدرت در اقتصاد ما بسیار برجسته است. مسئول همه این نابسامانیهای اقتصادی هم همین نظام تصمیم گیر است که در کشور ما ازهمین دو طبقه اول ناشی میشود. در همه نظام ها، چه در دوران پیشا مدرن و چه دوران پس از آن رژیم نابرابری متناسب با خودش را شکل بخشیده است.
وی ادامه داد: در پیشامدرن شاهد این هستیم که آن ۹۵ درصدی عوام اصلاً حق مالکیت ندارند و مالکیت فقط در اختیار دو طبقه بالا است و همه فرصتهای آموزشی، رشد و … منحصر به دو طبقه اول است. یعنی آنها از اعضای خودی پارلمان را تشکیل میدهند، آنهم بدون اینکه مردم حق رای و حضور در عرصه تصمیم گیری داشته باشند. نظام نابرابری در هر دورهای یک امر اتفاقی نیست و انتخاب سیاسی است؛ بنابراین نابرابری محصول نظام سیاسی و توزیع نابرابر فرصتها و درآمد در جامعه است.
راغفر بیان کرد: آنچه که امروز شاهد هستیم، منشا نابرابریهای مخرب در جامعه ما نظام سیاسی است. یعنی حضور نظامی ها، امنیتی ها، بیوت علما، دفاتر ائمه جمعه، ستاد اجرایی فرمان امام و نهادهای مختلف در ساختار اقتصادی کشور منشا اصلی همه مفاسد است و ریشه اصلی همه نابرابریها در جامعه به شمار میرود. با این توضیح که نابرابری ریشه اصلی بحران اجتماعی است. به خصوص نابرابیهای تحقیرکننده که ریشه اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ را باید در این جستجو کرد که محصول نظام سیاسی است؛ بنابراین برای اینکه ما از این وضعیت عبور کنیم، خروج نهادهای نظامی و امنیتی از اقتصاد کشور است که بدون این امر امکان تحقق هیچ راه حلی وجود ندارد.
وی در ادامه بیان کرد: امروز ما بیشترین خروج سرمایه را از اقتصاد کشور را شاهد هستیم. این در حالی است که فضای کسب و کار باید برای بخش خصوصی مهیا شود که این مهم با حضور این نهادهای نظامی و امنیتی امکان پذیر نیست. بنابراین تا زمانی که آنها در اقتصاد حضور دارند، امکان هیچ اصلاحی وجود ندارد. اقدامهای دیگری که برای اصلاح اقتصادی شرط اصلی است، اصلاح نظام بانکی است که غده سرطانی اقتصاد کشور است. همچنین باید به نظام مالیاتی اشاره کرد. در همه دنیا منابع شان از مالیات است. مساله این است که ما باید مالیات را از چه کسانی بگیریم؟ عمدهترین کسانی که باید مالیات بدهند، برندگان اقتصاد هستند که آنها اولیگارشی و صاحبان ثروتهای بادآوردهای هستند که باید سهم خودشان را بپردازند. نکته آخر موضوع کاهش نابرابریها است. نابرابریهای موجود تحقیرکننده نسل جوان هستند؛ بنابراین هدف همه باید فراهم کردن فرصتهای رشد باشد.
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهویدئولینک کوتاه :