هشدار و بیدارباش به مسوولان
محمدقلی یوسفی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی
یکی از ارکان دموکراسی و معنادار کردن رقابت انتخاباتی وجود احزاب و تشکلهای قدرتمند در سطح ملی یا محلی است. احزاب سیاسی نهتنها برای پیشرفت جامعه و جلوگیری از تمرکز قدرت نقش ایفا میکنند، بلکه با نظارت مستمر بر عملکرد دولتها مانع گسترش فساد شدهاند و سیاست دولتها را در جهت خدمت به مردم هدایت میکنند و نیروی قوی برای حکومت قانون و آزادیهای جامعه مدنی محسوب میشوند.
در عین حال با مطرح کردن مشکلات کشور در سطوح ملی و منطقهای رقابتهای انتخاباتی را به فرصتی مناسب جهت شایستهسالاری تبدیل میکنند. وجود احزاب سیاسی قدرتمند در سطح ملی موجب تقسیم مسوولیت در خصوص تصمیمات سرنوشتساز در کشور شده و از بیثباتی جلوگیری میکند. انتخابات در عین حال تمرینی برای تقویت دموکراسی و جامعه مدنی است. فعالان سیاسی یاد میگیرند که علیرغم اختلافات سیاسی خود منافع و اهداف مشترک ملی دارند.
وجود احزاب سیاسی همچنین پاسخگویی و حساب پسدهی را رواج داده و مانع تصمیمات زیانبار اقتصادی-اجتماعی در جامعه میشود. در نبودن احزاب سیاسی، مسوولان متوجه اشتباهات خود نمیشوند و نمیتوانند سیاستهای خود را اصلاح کنند و این منجر به شکست سیستمی میشود. در نبودن احزاب سیاسی حکومت قانون شکل نمیگیرد و افراد سیاسی غیرپاسخگو جامعه را به افراط و تفریط میکشانند. مردم هیچ تغییر درستی در زندگی خود احساس نمیکنند و نسبت به انتخابات بیمیل میشوند و انگیزه ندارند شرکت کنند.
با کم شدن شرکت مردم در انتخابات مشروعیت آن زیر سوال میرود. اتخاذ روشهای جایگزین نهتنها نامناسب، بلکه بسیار خسارتبار است. وقتی که مسوولان نمیخواهند انتقادات مردم را در خصوص عملکرد خود بشنوند یا به اصلاح سیاستها بپردازند مسائل غیرسیاسی، غیراقتصادی را بزرگ میکنند و به اختلافات قومی دامن میزنند که زیان آن از نفعش به مراتب بدتر است. برای مثال به جای احزاب در برخی مناطق اقوام و طوایف نماینده خود را کاندید میکنند که در قرن بیستویکم بازگشت به عقب محض و نقض غرض و در تضاد با اهداف برگزاری انتخابات است.
برای پرشور کردن حضور مردم در انتخابات نمایندگی مجلس، کاندیداها یا محافل دیگر در مناطق عشایرنشین قومی در استانها، بعضا روشهای بسیار خطرناک و ارتجایی را اتخاذ کردهاند که ربطی به انتخابات ندارد و در حقیقت ضدانتخابات است. هدف از انتخابات ظاهرا نشان دادن دموکراسی و آزادیهای مدنی در جامعه است. آنچه در برخی شهرستانهای استان خوزستان مانند مسجدسلیمان در حال وقوع است ضدآزادی و دموکراسی است.
کاندیداها یا احتمالا محافل دیگر تصور میکنند با دامن زدن به اختلافات قومی، طایفهای، انتخابات را پرشور میکنند، اما با این کار جامعه را به قهقرا میبرند. کاندیداهای محترم به جای اینکه به مسائل و مشکلات متعدد معیشتی منطقه خود مانند فقر، گرانی، تورم، بیکاری، مسائل آموزشی، بهداشتی، حقوق مالکیت، حکومت قانون، رونق کسبوکار، توسعه بخشهای کشاورزی و صنعت توجه کنند یا به مسائلی مانند تعامل سازنده با دنیا و رفع مشکل تحریمهای بینالمللی و غیره بپردازند و از این طریق توان و شایستگی و لیاقت خود را به نمایش بگذارند تا نظر شهروندان را به خود جلب کنند، فرافکنی کرده و بدون اینکه به عواقب آن فکر کنند به ایجاد اختلاف در بین اقوام و طوایف دامن میزنند که نهتنها بسیار خطرناک است بلکه در شءن مردم متمدن ایران نیست که تا دیر نشده باید جلوی آن گرفته شود.
آنها متوجه نیستند که دارند مردم را به جان هم میاندازند و بذر کینه و دشمنی میکارند؛ کاری که ضدملی، ضداخلاقی و برخلاف مرام دموکراسی و آزادیهای مدنی است. کسانی که کاندیدای نمایندگی مردم در مجلس هستند ظاهرا باید نماینده همه افراد و اقوام و شهروندان از هر قوم و مذهبی باشند و به مسائل اساسی مردم توجه کنند، اما متاسفانه اغلب برای رسیدن به قدرت به هر شیوهای دامن میزنند و مسوولان هم مشکل را جدی نمیگیرند و حتی بدشان نمیآید که اگر از این طریق برگزاری انتخابات پرشور شود، اما توجه نمیکنند که اینگونه اقدامات اثرات مخرب بلندمدتی بر جای میگذارد و اختلاف و دشمنی بین مردم را ماندگار میکند که باید جلوی آن گرفته شود.
لینک کوتاه :