جنگ جهانی سوم؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
شرایط جهان به ویژه آنچه در خاورمیانه میگذرد، نگرانی از آغاز یک جنگ تمام عیار را بیشتر کردهاست؛ جنگی که میتواند کل جهان را برای سومین بار به یک میدان نبرد خونین تبدیل کند.
به گزارش سرویس سیاسی «جهان صنعت نیوز»؛ یک زمانی فردریک کبیر پادشاه پروس در قرن شانزدهم میلادی گفته بود، دیپلماسی بدون زور مانند موسیقی بدون ساز است. اما او ظاهرا فراموش کرده بود وقتی که موسیقی خاموش است، باید به سازها نیز توجه کرد. این دقیقا وضعیت امروز جهان ماست؛ وضعیتی که دیپلماسی در حالتی متزلزل قرار داشته و دولتها مجبور شدهاند در بحرانی ژئوپلیتیکی دوباره وارد رقابتهای نظامی فزاینده با یکدیگر شوند.
از جنگ اوکراین تا جنگ غزه
از یک طرف امروز ما شاهد جنگ اوکراین هستیم که همچنان با قوت ادامه دارد هرچند که کمکهای نظامی غرب به اوکراین دستخوش ابهامات زیادی شده، اما زلنسکی رییسجمهوری این کشور مصمم به ادامه آن است. از سوی دیگر، جنگ غزه و تهاجم تمامعیاری که رژیم صهیونیستی به نوار غزه آغاز کرده به گونهای چهره منطقه را تغییر داده که به گفته کارشناسان خاورمیانه روی بشکه باروت قرار گرفته است.
جنگ سرد میان آمریکا و چین
علاوه بر این، ما همزمان شاهد جنگ سرد دوم نیز هستیم، جنگی که از حدود یکدهه قبل کلید خورده و جهان را دوباره به ۲ اردوگاه رقیب میان آمریکا و چین تبدیل کرده است.
در چنین شرایطی است که با وقوع درگیریهای محلی و منطقهای در نقاط مختلف جهان، شاهد هستیم که قدرتهای بزرگ در حال مدرنسازی زرادخانههای هستهای خود هستند. بنابراین چندان بیراه نیست که بگوییم همزمان با تولید سلاحهای هوشمند جدید، توسعه قابلیتهای سایبری و تکثیر بیسابقه انواع اسلحه در مناطق مختلف جهان، اکنون سایه جنگ جهانی بیش از هر زمان دیگری بر سر بشریت پررنگتر شده است.
غرب خاورمیانه؛ بشکه باروت
در همین رابطه سورادیپ سن، استاد علوم سیاسی دانشگاه بنگال شمالی هند، طی مطلبی که برای سایت ژئوپلیتیک نوشته، آورده است: در چنین جهانی، کشورهای کوچکتر مجبور به انتخاب بین بلوکهای نوظهور برای تضمین بقای خود میشوند. زیرا در جنگهای داخلی افغانستان، لبنان، سوریه، لیبی، سودان و یمن قدرتهای بزرگ در حال حمایت از جناحهای متخاصم بوده و ایالات متحده نیز به طور واضحی از جنگ اسرائیل علیه نوار غزه حمایت میکند.
در نتیجه وقتی غرب آسیا که معجونی از رقابتهای قومی، جنگهای نیابتی و تروریسم است با مساله جنگ غزه مواجه میشود، هر لحظه میتواند مانند یک بشکه باروت منفجر شود؛ امری که در صورت وقوع آن، به طور قطع آمریکا، چین و روسیه را وارد گرداب جنگ همهجانبه خواهد کرد.
همچنین موضوع نگرانکنندهتر این است که دیپلماسی میان دولتها نیز در میانه چنین بحرانی به پایینتر حد خود رسیده و سازمان ملل هم بار دیگر ثابت کرده که در این وضعیت عملا ناکارآمد است.
آیا واقعا جنگ جهانی سوم در راه است؟
با این حال یک موضوع وجود دارد که بسیار قابل تامل است؛ اینکه هرچند از زمان پایان جنگ جهانی دوم، بشریت همواره نگران وقوع یک جنگ جهانی دیگر بوده، اما در طول این سالها عوامل متعددی سبب شده تا سایه جنگ همهگیر از سر جهان کوتاه شود. اما از زمان وقوع جنگ اوکراین و همچنین حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه، شاهد هستیم که غربیها در پیشبرد روایتها در خصوص احتمال وقوع جنگ جهانی سوم نقش بسزایی ایفا کردهاند.
به نظر میرسد ایالات متحده از چنین ابزاری برای مقابله با چالشهای مرتبط با نفوذ جهانی خود بهرهبرداری میکند. چراکه روانپریشی ایجاد ترس از طریق رسانههای جمعی به این کشور برای مقابله با رقبا در سطح جهانی کمک میکند. بنابراین روی کاغذ هرچند که شرایط بینالمللی بیش از هر زمان دیگری خطر وقوع یک جنگ جهانی را تقویت میکند، اما به طور قطع در تصمیمگیری در رابطه با جنگ عقل محاسبهگر فاکتوری تعیینکننده خواهد بود. در واقع بازیگران مختلف به سختی بدون یک هدف سیاسی مشخص یا محاسبه هزینه و فایده ، مبادرت به جنگ میکنند. به همین خاطر به نظر میرسد که در میان قدرتهای بزرگ امروزه، هیچ هدف سیاسی مشخصی برای دامن زدن به یک جنگ عالمگیر جهانی وجود ندارد.
از زمان جهانی شدن، هدف سیاسی جنگ با انگیزه اقتصادی تکمیل شده است که به موجب آن قدرتهای بزرگ با وجود تعقیب درگیریهای نظامی سطح پایین، عمدتا به ابزارهای اقتصادی برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی متوسل شدهاند. درنتیجه با توجه به ویرانی در مقیاس بزرگی که احتمالا جنگ جهانی بعدی به دنبال دارد، دولتها در رقابت بر سر مسائل ژئوپلیتیکی نه در میدانهای نبرد، بلکه بهطور غیرمستقیم از طریق مکانیسمهای تجارت، سرمایهگذاری، تولید و تحریمهای اقتصادی مبادرت به ایفای نقش میکنند.
بمب هسته ای؛ سلاح تهاجمی یا عامل بازدارنده؟
علاوه بر این تسلیحات موجود در جهان مانند بمبهای هستهای، بیش از آنکه جنبه تهاجمی داشته باشد، یک عامل بازدارنده در جهت ممانعت از وقوع یک جنگ جهانی است. در واقع باید به خاطر داشت که جنگهای جاری با ابزارهای محدود و در مقیاس محدود با کانالهای دیپلماتیک دائما باز و برای هدف نهایی تامین دستاوردهای ژئوپلیتیکی رقم میخورد. به همین دلیل میتوان گفت، بازیگرانی که اکنون در شرایط بحران ژئوپلیتیکی قرار دارند به همراه قدرتهای بزرگ از منظر عوامل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی تمایل چندانی برای وارد شدن به یک جنگ گسترده بینالمللی در قالب جنگ جهانی سوم نخواهند داشت.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :