جنگ بورس با دیو سه سر
منفیهای متوالی بورس تبدیل به رکورد جدیدی شده است؛ اتفاقی گزارشهای پیش بینی بورس آن را ورود بازار سهام به فاز تازهای میدانند که خود را در قالب عقبگردهای حدود دو هفته گذشته نشان داده است.
به گزارش سرویس بورس «جهان صنعت نیوز»؛ در حال حاضر میتوان افت شاخصهای بازار را در سه بخش مربوط به سیاستهای مالی، سیاستهای پولی و ریسکهای سیاسی تحلیل و ارزیابی کرد. «جهانصنعت» در گفتوگو با یک کارشناس بازار سرمایه به بررسی ابعاد مختلف این سه محور اساسی و پیش بینی بورس پرداخته است.
سیدفولاد حسینی کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «جهانصنعت» اظهار کرد: بیش از دو هفته است که بورس منفی شده و در این منفیها شاخص کل بورس حدود ۵درصد کاهش یافته است. هرچند ممکن است که همین فردا بازار مثبت شود، اما منفیها و درجا زدنهای این مدت بازار و البته رفتار خنثی معاملهگران بیمنطق نبوده و یک رفتار صحیح و دارای پشتوانه عقلایی است. به نظر من بازار سرمایه ایران بازتاب دقیقی از اقتصاد و کسبوکارهای کشور است و برای این دیدگاه دلایل بنیادی دارم.
سایه مالیات بر سر بورس
او تصریح کرد: محور اول عامل سیاستهای مالی است. در حال حاضر دولت اهتمام ویژهای به دریافت مالیات دارد. مالیاتهایی که باید سوال شود که آیا جای صحیحی استفاده میشود؟ در حال حاضر دولت به دنبال دریافت مالیاتهایی مثل مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر کالاهای لوکس است اما این مالیاتها که به تعبیری به آنها مالیاتهای تنبیهی و تنظیمگری گفته میشود با مبنای صحیحی استفاده نمیشود چراکه این مالیاتها به دلیل شرایط اقتصادی نمیتوانند تنظیمگری درستی انجام دهند.
حسینی ادامه داد: تحت این شرایط گرفتن مالیات بر عایدی سرمایه فینفسه در بسیاری از موارد غلط است. دلیل این صحبتم آن است که ما تورم بسیار بالایی داریم و افراد جامعه داراییهایی که خرید میکنند، برای حفظ ارزش سرمایهشان است. نوعا این مالیاتها به اشکال مختلفی در بورس هم گرفته میشود. خیلی از فعالان بورسی میگویند که اگر شرکتی افزایش سود پیدا کند ممکن است دولت مالیات جدیدی برای آن در نظر بگیرد که این خود یک ریسک برای بازار سهام است. این تفکری است که به بازار سرمایه آسیب میرساند. این در شرایطی است که انتظار میرود دولت به دنبال حذف هزینههای غیرضروری و اضافه خود باشد.
با نرخ بهره ۳۰ درصدی بازار سهام ارزان نیست!
این کارشناس بازار سرمایه گفت: عامل دوم سیاستهای پولی است. سیاستگذار پولی کشور به تازگی نرخ بهره را در اوراق خاص تا ۳۰درصد بالا برده و باعث شده نرخ بهره اوراق بدون ریسک در بازار سرمایه تا نزدیک ۳۳درصد افزایش پیدا کند. اگر بخواهیم از سادهترین روش ارزشگذاری سهم استفاده کنیم باید بگویم که یک شرکت برای اینکه صرفه اقتصادی برای خرید داشته باشد، P بر E حدودا ۳ نیاز دارد، اما P بر E به روش ttm در بازار سرمایه ایران به صورت میانگین ۷ است که این نشان میدهد حداقل بازار ارزان نیست. ما در شرایطی این نرخ بهره و سیاستهای شدید انقباضی را مشاهده میکنیم که اقتصاد در رکود بوده و بانک مرکزی سیاست کنترل ترازنامه را در پیش گرفته است. هرچند این یک سیاست ترجیحی است و شاید بانک مرکزی ناگزیر از انجام آن بوده اما ممکن است مجبور شود از این سیاست تحت فشار کوتاه بیاید، کمااینکه سیاست پولی بانک مرکزی نتوانسته آنچنان که انتظار میرفت تورم را کنترل کند.
پیش بینی بورس امیدوارکننده نیست
وی ادامه داد: تحت چنین شرایطی و با این شدت از سیاستهای مالی و پولی انقباضی نباید پیش بینی بورس را مبنی بر رونق قابل توجه قرار داد و به همین خاطر بورس دچار این وضعیت شده و البته بازتاب واقعی از اقتصاد کشور است. چراکه وضعیت کسبوکارهای خارج از بورس هم مشابه است.
بورس زدایی یا دلار زدایی؟!
او اضافه کرد: محور سومی که به بورس آسیب رسانده ریسکهای سیاسی خارج از بورس است که توسط برخی مقامات به بازار منتقل میشود. از گوشه و کنار و شبکههای اجتماعی صحبتهایی میشود و برخی نمایندگان جدید مجلس و برخی مقامات دولتی اظهاراتی در مورد دلارزدایی و به تعبیر من بورسزدایی مطرح میکنند و عموما حرفشان به معنی تعطیلی بازارها است. این مساله به اقتصاد آسیب میرساند. ریسک وجود این آسیب احتمالی باعث شده که بازار سهام احساس خطر کند. در اینجا باید به این جمله هم اشاره کرد که «پول ترسو» است.
حسینی تصریح کرد: به نظر من راهحلی که مناسب است اگر سیاستگذاران بخواهند یک ثبات اقتصادی ایجاد کنند باید تلاش کنند که بازار سهام به یک سپر تورمی تبدیل شود تا افراد برای حفظ ارزش سرمایهشان آن را به بازار سرمایه تزریق کنند و وارد بازارهای مخرب و نامولدی مثل ارز نشوند. برای این کار بازار سرمایه باید شفاف باشد و تقارن اطلاعاتی افزایش یابد و نظارتها دقیقتر شود و ابزارهای مدیریت ریسک تنوع بیابد تا افراد با سلیقههای مختلف بتوانند در بورس حضور پیدا کنند. تهدیدهای مختلفی که از طرف برخی افراد به بازار سرمایه تحمیل میشود باید برطرف شود و به طور کلی حکمرانی در اقتصاد باید بهبود پیدا کند، یعنی در درجه اول سیاستگذاریهای مالی اصلاح شود و در درجه دوم سیاستگذاریهای پولی اصلاح شود تا هم باعث شکوفایی اقتصاد کشور و هم باعث رونق و رشد بازار سرمایه شود.
اخبار برگزیدهبورسلینک کوتاه :