رییسی را تحریمها از ایران گرفت
نادر کریمیجونی در سرمقاله امروز (شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳) روزنامه جهان صنعت نوشت:
رویداد تلخ سقوط بالگرد رییسجمهور فقید سیدابراهیم رییسی و همراهان او به همان اندازه که ناخوشایند بود و جمع زیادی را داغدار و عزادار کرد، به همان اندازه پندآموز بود. بالاخص برای دستاندرکارانی که قرار است تا حدود یک ماه دیگر انتخابات برگزار و رییسجمهور بعدی را انتخاب کنند، باید عبرتهای زیادی داشته باشد.
اکنون کارشناسان اعزام شده برای بررسی علل وقوع سانحه هلیکوپتر رییسجمهور فقید اظهار میدارند که این پرنده در بدی آب و هوا و دید محدود به کوه برخورد کرده و متلاشی شده است. اگرچه هنوز گزارش رسمی این سانحه از سوی گروه اعزامی از جانب فرماندهی ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان منتشر نشده است اما تا همینجا و این گزارش در دسترس هم میتوان به آنچه از سوی کارشناسان اعزامی گفته میشود اعتماد کرد.
ناظران مسائل نظامی در اینباره توضیح میدهند که هلیکوپتر مورد استفاده حدود ۴۵سال پیش وارد خدمت در ایران شده است و برخی تکنولوژیهایی که بعدا به هلیکوپتر افزوده شده در این بالگرد وجود نداشته است. از جمله این تجهیزات و فناوریها که به ویژه برای ماموریتهای غیرنظامی به این پرندههای آهنین اضافه شده سنسور فاصله طولی بوده است که موانع و عوارض را در نقطههای جلوی بالگرد تشخیص میدهد و در صورت عدم توجه، به خلبان در اینباره هشدار میدهد. این سنسور به ویژه وقتی خلبان بالگرد را نه با چشم طبیعی بلکه به وسیله رادار و با اتکا به سنسورهای هواشناسی و ارتفاعسنج هدایت میکند، بیشتر مورد نیاز راهبران هلیکوپتر است.
اکنون این سنسور حتی در خودروهای معمولی هم وجود دارد و رانندگان با استفاده از آن میتوانند از تصادف با موانع پشت یا جلوی خودرو پرهیز کنند. این در حالی است که این سنسور ساده در هلیکوپتر رییسجمهور کشورمان وجود نداشته و دلیل آن تحریمهایی است که از سوی ایالاتمتحده علیه ایران وضع و مانع از آن شده که متخصصان کشورمان بتوانند این قطعه ساده اما مهم و ضروری را تهیه و به تجهیزات بالگرد مورد استفاده مقامات کشورمان اضافه کنند.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در اینباره و پس از آنکه تصریح میکند که ایالاتمتحده نتوانسته در اینباره (سقوط هلیکوپتر) به ایران کمک کند، به تمسخر میگوید: اینکه آنها (ایرانیان) میخواهند با بالگردهای متعلق به ۴۵سال پیش پرواز کنند، به خودشان ربط دارد. این سخن به آن معنی است که حتی برای مصارف انسانی و غیرنظامی نیز ایالاتمتحده مایل نیست کمکها یا همکاریهای خدماتی پرندههای آمریکایی را در اختیار ایران بگذارد.
این رفتار پیش از این و در مورد هواپیماهای مسافربری آمریکایی در ایران مشاهده شده است. در یک مورد حتی ایالاتمتحده اجازه نداد که قطعات موتور هواپیمای ایرباس ساخت اروپا به ایران ارسال شود.
این امر نشان میدهد که دستکم در این مورد تحریمها کارکرد داشته است؛ مقامات جمهوری اسلامی ایران و از جمله شخص رییسجمهور فقید همواره تاکید میکردهاند که تحریمها برای ایران موقعیتهای پیشرفت را پدید آورده است. این ادعا البته در مواردی درست به نظر میرسد و قرائنی در اینباره وجود دارد اما بعید به نظر میرسد که مقامات و دستاندرکاران امور نظامی در کشورمان متوجه اهمیت برخی قطعات کوچک ولی راهبردی در تجهیزات نظامی و بالاخص در پرندههای آهنین کشورمان نباشند.
هماکنون بسیاری از بالگردهای تجاری و غیرنظامی در جهان و بالاخص بالگردهایی که قرار است مقامات ارشد کشورها را منتقل کند، به تجهیزات ناوبری تکمیلی و ایمنکننده مجهز شدهاند، این تجهیزات البته در نیم قرن پیش وجود نداشته و به همین دلیل در بازسازی (over haul) جدید اینگونه پرندههای قدیمی تلاش میشود تا تجهیزات نوین نیز بر آن سوار شود.
حالا پرندهای که ابراهیم رییسی و همراهانش با آن پرواز میکردند، مجهز به این سختافزارهای نوین نبوده است. بعید به نظر میرسد که ایرانیان توانایی ساخت اینگونه تجهیزات را داشته باشند چراکه اگر این تجهیزات در ایران ساخته میشد تا امروز اینگونه تجهیزات روی بالگردها و بالاخص بالگردهایی که مورد استفاده مقامات کشور قرار میگیرند، نصب شده بود. حتی اگر ایرانیان میتوانستند این تجهیزات حساس را از بازارهای زیرزمینی تهیه کنند، حتما این سنسورهای تشخیص فاصلههای طولی تهیه و به عنوان تجهیزات تکمیلی در بازسازیها و تعمیرات اساسی روی این بالگردها نصب میشد.
کاملا قابل مشاهده است که ایرانیان اعتماد بیشتری به پرندههای آمریکایی دارند، نه فقط در مورد هواپیماهای مسافربری که در مورد بالگردها نیز همچنان تولیدات آمریکایی مورد استفاده ایرانیان قرار میگیرد و اگرچه از عمر برخی از این پرندهها حدود نیم قرن میگذرد اما باز هم ایرانیان ترجیح میدهند از نمونههای آمریکایی این پرندهها استفاده کنند. این در حالی است که برای کشورمان این امکان وجود داشته و دارد که از نمونههای روسی یا حتی چینی برای سفرهایشان بهره بگیرند.
آیا این دقیقا به آن معنی است که بالگردهای روسی و چینی از قابلیت یا اعتماد عملیاتی کمتری نسبت به نمونههای آمریکایی برخوردار هستند؟ احتمالا همینطور است چراکه به لحاظ توان اقتصادی برای جمهوری اسلامی ایران این امکان وجود دارد که یک یا چند بالگرد اختصاصی برای حملونقل مقامات از روسیه یا چین خریداری کند اما مقامات تصمیمگیر، استفاده از بالگردهای قدیمی و کهنه آمریکایی را به بالگردهای جدید و نوی روسی و چینی ترجیح میدهند.
قرائن دیگری نیز وجود دارد اما گزارش ستاد کل نیروهای مسلح تاکید میکند که بالگرد به ارتفاع برخورد کرده است و این یعنی هدایت پرنده با چشمان انسانی امکانپذیر نبوده و خلبان باید این هدایت را به تجهیزات ناوبری محول میکرده است. این نکته نیز مهم است که خلبان و کمکخلبان بالگرد هر دو دارای درجه سرهنگی بودهاند. این به آن معنی است که هدایتکنندگان بالگرد هر دو دارای تجارب زیاد حرفهای و احتمالا هر دو استاد خلبان بودهاند یعنی به لحاظ توانایی حرفهای هدایتکنندگان پرنده سانحهدیده، هیچ نقصی نداشتهاند.
مقامات جمهوری اسلامی ایران با صدای بلند فریاد میزنند که تحریمها و تقابلی که ایران با غرب دارد و در سالهای اخیر تشدید شده است، هیچ تاثیری در حرکت جمهوری اسلامی ایران نداشته و خسارتهایی که وارد کرده با تلاش نخبگان و دانشمندان ایرانی قابل برطرف کردن بوده و هست. فرض میکنیم ادعای مقامات ایرانی کاملا درست باشد. باز هم فرض میکنیم روزآمد کردن بالگرد حامل سیدابراهیم رییسی نقش محوری و اصلی در سقوط بالگرد ایفا نکرده است- البته قرائن قابل اعتماد نشان میدهد که روزآمد نشدن بالگرد اصلیترین علت وقوع حادثه بوده است- با این حال اگر همه تحریمهای اعمال شده علیه ایران فقط نقشی در سقوط این بالگرد و کشتهشدن سرنشینان آن داشته باشد، گمان میرود که تحریمها، ضربه بزرگی به ایرانیان وارد کرده باشد.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :