اصولگرا، اصلاحطلب یا پایداری؛ مسئله این نیست
با آغاز رقابت انتخابات ریاست جمهوری، وجه دیدگاه سیاسی یا به تعبیری حزب سیاسی میان طرفداران نامزدهای انتخابات پررنگتر بودهاست. اما آنچه که در واقیعت برای مردم عادی اهمیت دارد نه حزب سیاسی بلکه ایده و برنامه برای رفع مشکلات اقتصادی است. موضوعی که نتیجه چند نظرسنجی آن را تا حدودی تایید میکند.
عرفان ناظریه– جهان صنعت نیوز؛ درپی سانحه سقوط بالگرد مورخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ که در اثر آن رئیس جمهوری کشور و هیئت همراه وی فوت کردند، ایران با انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری روبهرو شد. در همین راستا در طی باز زمانی مشخص شده، ۸۰ داوطلب برای کسب این سِمَت ثبتنام کرده که در نهایت ۶ تن از آنها توسط شورای نگهبان تایید و به عنوان نامزدهای نهایی برای تصدی صندلی بالاترین مقام اجرایی کشور، در هشتم تیرماه پیشرو دست به رقابت میزنند.
هرچند که پس از اعلام رسمی تایید صلاحیتشدگان، برخی با توجه به مشی فکری هر یک از نامزدها، دست به تعریف معادله ۱+۵ یا ۱+۱+۴ زدند، اما به نظر میرسد که رایدهندگان امروز ایران بیش از هر چیزی به دغدغههای مهم و حیاتی اقتصادی و اجتماعی توجه دارند.
دغدغههای اساسی مردم چیست؟
در همین راستا به نظر میرسد چند موضوع به طور اساسی مورد توجه مردم باشد که به ۳ مورد آن اشاره میکنیم.
نخست مسئله اقتصاد به مثابه کنترل تورم و افزایش قیمتها، دوم مسئله فساد، محرومیت و احساس محرومیت و سوم موضوع ترمیم شکاف و فاصله ایجاد شده میان دولت و مردم.
به همین منظور طی یک نظرسنجی که توسط «مرکز تحلیل اجتماعی متا» انجام شده است، به ترتیب ۴۵.۲، ۱۴.۲ و ۱۲.۴ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی گفتهاند که اصلیترین خواسته آنها از دولت آتی، مسئله «جلوگیری از افزایش تورم و گرانی»، «رسیدگی به اقشار محروم و کم درآمد» و «مبارزه با فساد و رانتخواری» است.
فقط تورم را کنترل کنید
در واقع از ابتدای دهه ۹۰ شمسی که ایران با تحریمهای جدی روبهرو شد، ساختار تکبعدی اقتصادی ایران که مبتنی بر نفت بود با چالش جدی روبرو ساخت و با شروع سیاست فشار حداکثری از سال ۱۳۹۷ که از سوی ایالات متحده اتخاذ شد، قیمت کالا و خدمات جهشی رادیکال داشت.
در همین رابطه هرچند که از سوی افراد و اندیشههای مختلف، راهکارهای گوناگونی برای مقابله با این مسئله تجویز میشود – از مذاکره و تلاش برای رفع تحریمها تا خنثی کردن و عبور از تحریمها با تکیه بر ظرفیتهای داخلی – اما مهمترین موضوع مورد توجه اکثریت مردم، خودِ مسئله کنترل اوضاع اقتصادی فارغ از روشهای متنوع است.
با فساد، رانت و احساس چه میکنید؟
موضوع دیگر مسئله فساد و رانت و احساس تبعیض در میان اقشاری از جامعه است. در همین رابطه یکی از انگارههایی که در اذهان برخی از گروهها و نیروهای اجتماعی وجود دارد چنین است که ساخت سیاسی توسط عدهای خاص ( یا به تعبیری الیگارش) و عوامل آنها تسخیر شده و اساسا فرصت برابر سیاسی و حقوقی برای تمامی نیروها و نخبگان وجود ندارد. جدای از اینکه حدود و ثغور و عمق این موضوع در عالم واقع تا چه میزان است، چنین ذهنیتی (ادراک ذهنی) در این خصوص وجود داشته و از دولت آتی انتظار میرود که در این باره تصمیمات جدی و کاربردی اتخاذ کند. واقع امر این است که تقریبا تمامی نامزدهای نهایی شعار مبارزه با فساد و رانت را به عنوان یکی از اولویتهای دولت احتمالی خود مطرح کردهاند، اما باید (با توجه به سوابق و عملکرد هر نامزد) دید که شعار کدامیک در این خصوص با عملکردشان نسبیت دارد.
شکاف میان دولت و ملت
در آخر نیز یکی دیگر از موضوعات مهم در خصوص دولت آتی، ترمیم شکاف میان دولت و ملت و ایجاد وحدت ملی با تکیه بر نقاط اشتراک و قابل تفاهم و حل شدن است. در واقع عوامل گوناگونی از جمله اوضاع نامناسب اقتصادی، ادراک ذهنی محرومیت، قطع شدن رابطه سیاست با حل مسئله و دیگر عوامل، باعث شکلگیری اعتراضات (چه در عالم واقع و چه در عالم مجازی) و به تبع آن فعال شدن برخی از شکافهای اجتماعی شده است. این مسئله هم برای ساخت سیاسی و هم برای ساخت اجتماعی چالشبرانگیز و زیانآور بوده و مطلوب است که با روی کارآمدن دولتی معتدل و میانهرو، در خصوص این مهم سیاستها و ابتکارات عملگرایانهای تدبیر شود. واقعیت آن است که شرایط اجتماعی امروز ایران زمین به گونهای است که روی کارآمدن نیروهای سیاسی به اصطلاح رادیکال و متصلب میتواند موجب تشدید شکافها شود.
سیاستورزی و مشارکت اجتماعی
به هر حال در کنار مسائلی که ذکر شد، طبیعتا موضوعات دیگری نظیر اصلاح ساختار بوروکراسی و حتی سیاستورزی و چندها دغدغه دیگر وجود دارد که انتظار میرود دولت آینده در شرایط کنونی کشور به حل آنها اهتمام ورزد. در همین رابطه باید گفت که یکی از موضوعات مهمی که در بخش قبلی اشارهای به آن شد، رابطه سیاست با حل مسئله است. در واقع برای سیاست (چه از نظر محتوا و چه از نظر غایت) تعاریف مختلفی ارائه میشود که یکی از آنها «سیاست به مثابه تدبیر در امور عمومی» است.
موضوعی که ظاهرا یک دههای میشود در ساحت سیاست ایران کمرنگ شده و یکی از اصلیترین دلایل برای عدم مشارکت بخشی از جامعه است. در واقع این جمله عامیانه مبنی بر اینکه «رای نمیدهیم، این همه رای دادیم چه شد؟!» موید همین موضوع است که سیاست قسمتی از رابطه خود با حل مسئله را از دست داده و رایدهندگان نتوانستهاند میان شعارهای فردی یا افرادی که انتخاب کردند با عملکردشان رابطه معناداری مشاهده کنند.
در همین راستا یکی از راهکارهای ترمیم این مسئله ( به صورت عینی و ذهنی)، اصلاح ساختار دیوانسالاری و اداری (بوروکراسی) که به مثابه چرخهای ماشین سیاست عمل میکند، میباشد که میتواند به طرز قابل تاملی، بهرهوری و کارآمدی نظام سیاسی را در مسئله حل مسائل و به تبع آن افزایش مقبولیت سیستم افزایش دهد. ادعایی که مثالهای تاریخی متعددی برای اثبات آن وجود دارد. طبیعتا راهکارها و روشهای دیگری نیز وجود دارد که نخبگان عرصههای گوناگون، آن را مطرح کرده و خواهند کرد. در نهایت امید است تحولات به گونهای رقم بخورد که ایران زمین بتواند آینده مطلوبی را در سپهر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود ببیند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :