جنگ جهانی کوچک در اوکراین
در هفتهای که گذشت یک نشست صلح دو روزه در سوئیس برای جنگ اوکراین برگزار شد؛ نشستی که حدود 80 کشور در آن حضور داشتند؛ اما یک طرف اصلی جنگ یعنی روسیه و همچنین یکی از قطبهای قدرت بینالمللی یعنی چین در آن حضور نداشتند.
به گزارش سرویس سیاسی جهان صنعت نیوز؛ در این نشست که مانند کنفرانسهای قبلی صلح برای اوکراین بدون نتیجه خاصی به پایان رسید، البته یک بیانیه پایانی نیز منتشر شد که یکی از محورهای اصلی آن لزوم حفظ و به رسمیت شناخته شدن تمامیت ارضی اوکراین بود.
اما نکته قابل توجه این بود که برخی کشورهای شرکتکننده در این نشست مانند عربستان، هند و امارات از امضای سند نهایی خودداری کرده و تنها محورهایی نظیر ایمنی هستهای، امنیت غذایی و تبادل اسرا را مورد تاکید قرار دادند.
در چنین شرایطی و در حالی که جنگ اوکراین تبدیل به یک جنگ فرسایشی شده و عملا با حضور ناتو، اتحادیه اروپا، آمریکا و برخی دیگر از کشورها که مقابل روسیه قرار دارند، تبدیل به یک جنگ بینالمللی کوچک شده، سوال مهم این است که نفس برگزاری چنین نشستهایی بدون حضور روسیه چیست و چه نتایجی قرار است از آن گرفته شود؟
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کرد؛ نخست اینکه بدون حضور موثر روسیه در هر نشستی، عملا امکان نزدیک شدن به صلح وجود ندارد. در نتیجه وقتی که برگزارکنندگان نشست به خوبی به این موضوع واقف هستند، میتوان نتیجه گرفت که از یک منظر هدف آنها یارکشی بینالمللی به منظور تحت فشار قرار دادن بیشتر مسکو است.
مثلا انتخاب سوئیس به عنوان محل برگزاری نشست خود امری معنادار است؛ این کشور به طور کلی سیاست بیطرفی فعال را در طول دو قرن اخیر در دستور کار قرار داده و در مناسبات بینالمللی هم همواره نقش میانجی را بازی کرده است. در نتیجه جمع شدن بیش از ۸۰ کشور در سوئیس و تاکید بر لزوم دستیابی به صلح آن هم با محوریت متجاوز خواندن روسیه نشان میدهد که غربیها سعی میکنند کفه دیپلماتیک جهانی را جهت انزوای هرچه بیشتر روسیه سنگینتر کنند.
این مساله زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم حدود دو ماه قبل نیز سوئد با کنار گذاشتن سیاست ۲۰۰سال بیطرفی به ناتو پیوسته است یعنی کشوری که در اتفاقات مهم بینالمللی نظیر جنگهای جهانی و جنگ سرد همچنان بیطرف باقیمانده، اینبار تغییر ریلی معنادار داده و بهطور رسمی به ناتو پیوسته است که خود این امر نشان میدهد حکمرانان سوئدی به خوبی موضوع تغییر مناسبات امنیتی و سیاسی جهان را درک کردهاند.
موضوع بعدی این است که همزمان از آنجا که جنگ اوکراین مهمترین تهدید امنیتی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم است و اساس همگرایی اتحادیه که دور کردن سایه جنگ از این قاره بوده را زیر سوال برده و اروپاییها قصد دارند با همگرا کردن کشورهای همسو و تحت فشار قرار دادن بازیگران ناهمسو مانند مجارستان، آن هم در شرایطی که احتمال پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات میرود، سیاست واحدی را در تداوم مقابله با روسیه در پیش بگیرند.
همچنین همزمان با اینکه غربیها تلاش دارند با برگزاری چنین روندهایی نشان دهند که همچنان قدرت حل مسائل بینالمللی را در اختیار دارند و از منظر تبلیغاتی نیز سعی میکنند به افکار عمومی بینالمللی اینچنین القا کنند که هرچند تاکنون کمکهای مالی و تسلیحاتی را به اوکراین روانه کردهاند اما خواهان پایان جنگ بوده و این روسیه است که علاوه بر آغاز جنگ از پایان دادن به آن نیز طفره میرود.
بنابراین تمامی این موارد در حالی در دستور کار کشورهای غربی طی کنفرانس اخیر قرار داشته که یک نکته مهم و برجسته دیگر نیز برای آنها وجود دارد؛ اینکه پوتین به هیچ عنوان پیروز جنگ نشود یا حداقل دست برتر را در میدان در اختیار نگیرد چراکه در غیر این صورت آنها به جای مذاکره با پوتین برای خاتمه دادن به درگیریها ناچار به معامله با وی خواهند شد که این امر علاوه بر هزینه و تبعات خاص خود، در آینده نیز برایشان در فرآیندهای جهانی مشکلساز میشود.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :