ترس آمریکا از پیشرفت چین
به گزارش سرویس اقتصاد کلان جهان صنعت نیوز؛ در حالی که پیشرفتهای علمی و نوآورانه چین هر روز با سرعت بیشتری رشد میکند که تا چند سال پیش، اغلب کشورهای اروپایی چین را در بهترین حالت به عنوان یک کشور تقلیدکننده نگاه میکردند که سطح علمی بسیار پایینی دارد. هر چند پیشرفتهای علمی چین میتواند به بهبود شرایط اقتصاد جهانی منجر شود اما نگرانی کشورهای غربی این است که این پیشرفت فناوری در چین در نهایت به موضوعات نظامی سرایت خواهد کرد؛ موضوعی که به معنای تهدید امینی برای این کشورها است. در این شرایط آمریکا سعی کرده که با اعمال تحریم و محدودیت از رشد فناوری در این کشور جلوگیری کند؛ سیاستی که به نظر میرسد با شکست روبرو خواهد شد.
از محدودیتهای آمریکایی تا نگاه تحقیرآمیز اروپا
نوآوری راز برتری ژئوپلیتیک ، اقتصادی و نظامی است؛ این ایده تنها نقطه مشترک میان چین و آمریکا محسوب میشوند و هر دو کشور بر روی این موضوع موافق هستند. رئیس جمهور چین امیدوار است که علم و فناوری به کشورش کمک کند تا از آمریکا پیشی بگیرد. در نقطه مقابل، سیاستمداران آمریکایی در تلاش هستند که با مجموعهای از راهکارهایی همچون تحریم و محدودیت تجاری از بهرهمندی تکنولوژی چین جلوگیری کنند.
با این وجود به نظر میرسد که استراتژی آمریکا برای مهار چین با شکست همراه شود؛ نمود این موضوع را میتوان در سرعت باورنکردنی رشد علم و فناوری در چین مشاهده کرد. به بیان دیگر، اگر آمریکا دوست دارد که همچنان به عنوان یک کشور پشرو مطرح شود، باید به جای سیاستهای محدودکننده برای چین، تمرکز خود را بر روی ارتقا سطح علمی و فناوری خود قرار دهد.
طی چند قرن گذشته، کشورهای غربی نگاه تحقیرآمیزی نسبت به فناوری و تکنولوژی چین داشتند و حتی پذیرش این موضوع که اختراعاتی همچون قطب نما توسط چینیها انجام گرفته برای اروپاییان مغرور دشوار بود. در طی دهههای گذشته نیز نگاه اروپاییها چین را کشوری تقلیدکننده از فناوری و دانش خود میدانستند و هیچگاه آن را به عنوان یک کشور مبتکر قلمداد نمیکردند. از سوی دیگر، فضای علمی و دانشگاهی چین چندان جایگاهی در میان کشورهای اروپایی نداشت؛ این موضوع بیشتر از این بابت بود که محققان این کشور انبوهی از مقالات بی کیفیت را منتشر کرده بودند.
پیشرفت غیرقابل انکار چین
اما حالا به نظر میرسد که اروپاییهای باید این تفکرات قدیمی را کنار بگذارند و چین را به عنوان یک قدرت پیشرو در علم بپذیرند. دانشمندان چینی برخی از بهترین تحقیقات جهان را به ویژه در زمینه شیمی، فیزیک و علم مواد ارائه دادهاند. آنها نسبت به همکاران خود در آمریکا و اتحادیه اروپا در مجلات معتبر مقالات بیشتری منتشر می کنند و کارهای بیشتری تولید می کنند که به طور گسترده مورد استناد قرار می گیرد. دانشگاه های تسینگهوآ و ژجیانگ به اندازه موسسه فناوری ماساچوست تحقیقات پیشرفته انجام می دهند.
آزمایشگاههای چینی مجموعهای از پیشرفتهترین تجهیزات را در خود جای دادهاند، از ابررایانهها گرفته تا میکروسکوپهای الکترونی. این تجهیزات هرچند به آزمایشگاههای تراز اول اروپا و آمریکا نمیرسند اما نشان دهنده پیشرفت قابل توجه چینیها طی سالهای گذشته دارد.
از سوی دیگر، باید توجه داشت که پیشرفت چین تنها محدود به امکانات سختافزاری نیست و نیروی انسانی چینی به طور چشمگیری کارآمد شدهاند. بسیاری از پژوهشگران چینی که در غرب تحصیل یا کار کردهاند، به کشور خود بازگشتهاند. علاوه بر این، چین در حال سرمایهگذاری هنگفت روی نسل آینده علم است. تعداد دانشجویانی که مدرک تحصیلی اولیه خود را در رشته هوش مصنوعی در چین دریافت کردهاند، بیش از دو برابرِ تعداد دانشجویانِ این رشته در آمریکاست. این حجم از سرمایهگذاری روی نیروی انسانی متخصص، نویدبخش آیندهای درخشان برای علم و فناوری چین است.
در عرصه نوآوری تجاری نیز چین در حال به چالش کشیدنِ مفروضاتِ قدیمی است. باتریها و خودروهای برقی صادراتیِ چین، نه تنها از نظر قیمتی رقابتی هستند، بلکه از لحاظ تکنولوژی نیز جز برترینها محسوب میشوند.
هواوی، غول مخابراتی چین، پس از محدودیتهای اعمالشده از سوی آمریکا در سال ۲۰۲۰ که منجر به قطع همکاری بسیاری از شرکتهای آمریکایی با این شرکت شد، توانسته است بار دیگر قدرت بگیرد. هواوی با تکیه بر توان داخلی، موفق شده وابستگی خود به تأمینکنندگان خارجی را تا حد زیادی کاهش دهد. جالب آنکه با وجود اینکه درآمد هواوی تنها یکسوم درآمد غولهایی مانند اپل یا مایکروسافت است، اما این شرکت تقریباً به اندازه آنها برای بخش تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند، که نشاندهنده عزم جدی چین برای پیشرفت در عرصه فناوری است.
البته باید توجه داشت که چین هنوز به عنوان رهبر بلامنازع عرصه فناوری جهان شناخته نمی شود و با این جایگاه فاصله دارد.
شرکتهای چینی همانند هواوی همچنان با محدودیت دسترسی به تراشه های پیشرفته مواجه است و برای رسیدن به خودکفایی باید هزینههای سنگینی را متحمل شود. همچنین بروکراسی پیچیده، بسیاری از شرکت های دولتی این کشور را دچار رخوت کرده است. بخش قابل توجهی از بودجه تحقیقاتی تحت سیطره مستقیم دولت تخصیص می یابد که انعطاف پذیری را کاهش می دهد. از سوی دیگر، تحقیقات برخی از دانشگاههای متوسط چین، همچنان در حد متوسط باقی مانده است.
بنابراین به طور کلی نوآوری در چین با ناکارآمدیهایی همراه است. با این حال، به نظر میرسد چین حاضر است این ناکارآمدی را به منظور دستیابی به دستاوردهایی در کلاس جهانی تحمل کند.
دو روی سکه پیشرفت علمی چین
پیشرفتهای علمی آمریکا، همیشه موتور محرکه نوآوری در جهان بوده است. اما امروزه، ظهور قدرتی علمی دیگر به نام چین، معادلات را برهم زده است.
درنگاه اول به نظر میرسد که هرچه علم در چین پیشرفت کند، دانش جدیدی به دست میآید که به نفع تمام بشریت است. این پیشرفتها میتواند به حل چالشهای جهانی مانند گرسنگی، بیماری و تغییرات آب و هوایی کمک کند. برای مثال، دستاوردهای دانشمندان کشاورزی چین در زمینه اصلاح بذر، به کشاورزان سراسر دنیا امکان میدهد تا محصولات بیشتری برداشت کنند. پنلهای خورشیدی ساخت چین نیز، چه در گابن با آب و هوای گرم و مرطوب و چه در کویر خشک گبی، به همان اندازه کارآمد هستند.
اما روی دیگر سکه این است که چین نوآورتر، به معنای ورود این کشور به عرصههای حساس با کاربردهای نظامی مانند محاسبات کوانتومی و سلاحهای مافوق صوت است. این امر، نگرانیهایی را در مورد امنیت ملی آمریکا و رقابتهای ژئوپلیتیکی جهانی ایجاد میکند. علاوه بر این، چین تلاش خواهد کرد تا برتری علمی خود را به نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک در سطح جهان تبدیل کند. این موضوع، چالش بزرگی برای موقعیت رهبری آمریکا در عرصه جهانی به شمار میرود.
بنابراین، آمریکا در وضعیتی دوگانه قرار گرفته است. از یک طرف، پیشرفتهای علمی چین به نفع کل بشریت است و از طرف دیگر، این پیشرفتها میتوانند تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا و جایگاه آن در جهان تلقی شوند. این چالش، آمریکا را مجبور میکند تا ضمن حفظ برتری خود در عرصه علم و فناوری، با چین به گونهای تعامل کند که منافع مشترک دو کشور و رفاه جهانی تأمین شود.
سیاست آمریکا در برابر چین شکست خورده است
تا کنون آمریکا تلاش کرده تا با اعمال تحریم و محدودیت برای چین از تهدیدهای احتمالی جلوگیری کند. از سوی دیگر، برخی از بر این باورند که پیشرفتهای علمی در چین تا حدودی مخفی و محرمانه است؛ موضوعی که تهدیدهای بالقوه چین را بیش از گذشته میکند و باید محدودیتهای بیشتری را بر روی این کشور اعمال کرد؛ موضوعی که خود را در شیوع بیماری کرونا نشان داد؛ جایی که گفته میشوند همه گیری کرونا ناشی از آزمایشهای مخفیانه چین و عدم مسئولیت پذیری این کشور در ارائه اطلاعات لازم برای جلوگیری از آن بود.
در حالی برخی بر اعمال بیشتر محدودیت از سوی آمریکا تاکید میکنند که قطعاً این دیدگاه توانایی ایالات متحده در مهار و محدود کردن کل علم چین را بیش از حد خوشبینانه ارزیابی میکند.
نمونهی بارز آن، هواوی است که علیرغم مواجهه با تحریمهای خارجی، همچنان به شکوفایی و پیشرفت قابل توجهی دست یافته است. از طرف دیگر، این رویکرد هزینههای هنگفتی را که برای علم و فناوری خود ایالات متحده به دنبال دارد، نادیده میگیرد. به جای اتخاذ رویکرد تقلیدی از تاکتیکهای چین، آمریکا باید بر لبهی نوآوری خود تمرکز کند. این امر با تقویت ویژگیهایی که در گذشته منجر به موفقیت چشمگیر این کشور در حوزهی علم و فناوری شده است، قابل دستیابی است.
پیش از این، یک از نقاط قوت آمریکا، رویکرد باز در قبال تبادل علمی بود. این کشور برای مدت زیادی همچون آهنربایی، نخبگان علمی جهان را به خود جذب کرده است و باید این رویه را حتی در قبال چین ادامه دهد. بدیهی است که برخی از فعالیتهای پژوهشی ماهیت محرمانه دارند، اما پیشفرضِ مخالفت با استخدام محققان چینی، موجب محرومیت آمریکا از استعدادها خواهد شد.
ایالات متحده همچنین باید پذیرای ایدههای نوآورانه باشد. گرچه ارجاعات به مقالات چینی افزایش یافته است، اما تعداد اندکی از دانشمندان غربی آنها را مورد بررسی قرار میدهند. توافقنامه همکاریهای علمی که در دهه ۱۹۷۰ میان دنگ شیائوپینگ و جیمی کارتر منعقد گردید، به دلیل نگرانیهای امنیتی جمهوریخواهان، در ماه مارس تنها برای شش ماه تمدید شد. این توافقنامه باید برای دورهای طولانیتر تمدید شود. لازم به ذکر است که حتی در اوج جنگ سرد، دانشمندان آمریکایی و شوروی همکاریهای مشترکی را به ثمر رساندند.
قدرت دیگر آمریکا، اقتصاد پویای آن است که در آن بهترین دانشگاهها، سازمانهای دولتی و شرکتها به نوآوری میپردازند. اما بخش زیادی از وقت دانشمندان صرف بروکراسی میشود.
در نهایت، آمریکا نباید مکانیزم بازار خود را کند کند. در چین، بیشتر بودجه تحقیقات از دولت تأمین میشود؛ در حالی که در آمریکا بخش خصوصی هزینه بیشتری میکند. این احکام کاخ سفید نیست که بهترین ایدهها را پیدا و توسعه میدهد، بلکه بازارهایی است که با نیروی رقابت هدایت میشوند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :