نگذارید ترکها، فارابی را مصادره کنند
جهان صنعت نیوز: در بیانیه این تشکل ها و احزاب آمده است: چندی پیش «خانه ـ موزهی فارابی»، فیلسوف و دانشمند بزرگ ایرانی و ملقب به معلم ثانی، توسط دانشگاه ملی فارابی قزاقستان و شهرداری استانبول، و با حمایت شورای همکاری کشورهای تُرکزبان و سفارت قزاقستان در ترکیه، در استانبول افتتاح شد.
از آنجایی که پیش از این اقدامهایی غیرفرهنگی و ناهماهنگ با دیگر کشورهای برآمده از دلِ تاریخ و فرهنگی مشترک (ایرانزمین) از سوی برخی کشورهای منطقه صورت گرفت ــ همچون ثبتِ «مولانا» به دستِ کشور ترکیه یا نوشته شدن «ابنسینا حکیم بزرگ تُرک» بر زیر تندیسی از آن دانشمند بزرگ ایرانی یا تلاش برای ثبتِ جهانیِ «نظامی گنجوی» و میراثی چون «نگارگری ایرانی» و «تار» و «چوگان» توسط جمهوریِ آذربایجان و تشکیلِ پروندههای ثبت جهانیِ آنان فقط به نام آن کشور، و نمونههای مشابه یا حتی موردهایی کاملاً ایرانی چون اقدام کشور امارات برای از آنِ خود کردنِ «بادگیر» ــ این نگرانی ، به درستی، در میانِ دوستداران ایران و کنشگران فرهنگی ایجاد شده است که هدف از چنان افتتاحِ فرهنگی و فرخندهای میتواند دستیابی به هدفی سیاسی و غیرفرهنگی و تلاشی غیرعلمی و جاعلانه برای تعمیمِ هویتی امروزین به گذشته و مصادرهی پیشینهی فرهنگیای باشد .
در بخش دیگری از این بیانیه تاکید شده است که این میراث از آنِ همهی کشورهای منطقه است؛ سرزمینهایی که از زمان شکلگیریِ هویتی ملی و فراقومی همواره «ایرانی» و متّصف به فرهنگِ کهن و فراگیرِ آن بودهاند و در زمانِ دانشمندانی چون فارابی همهی متون آن هنگام و نیز متنهای پژوهشی و متکی بر «علم تاریخ» تا همین امروز، آنان را وابستگانِ این حوزهی تمدنی و فرهنگی میدانند.
در این بیانیه همچنین آمده است: فراموش نکنیم که نه تنها هویتهای ملّی ازبکستانی و قزاقستانی و جمهوری آذربایجانی و نیز افغانستانی و تاجیکستانی و… همه جدید هستند، بلکه هویتِ ملّیِ ترکیهای و ترک نیز «امروزی» و مربوط به سدهی اخیر هستند، هر چند در قامتِ قومی ایرانی و هویّتی قومی پیشینهای دراز دارند و از همان اوانِ حضور در تاریخ در دایرهی هویت ملی و سراسریِ ایرانی صورتبندی میشده و حکومتهای کوچک و بزرگی ایرانی را شکل میدادهاند.
نویسندگان بیانیه از سرپرست وزات میراث فرهنگی خواسته اند از آنجایی که دفتر فرهنگی شهرداری کلانشهر استانبول، فارابی را «عالم جهان ترک و اسلام» معرفی کرده است، ما احزاب امضاکنندهی بیانیهی زیر از ریاست سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ــ که آن نهاد در آستانهی پوستاندازی و تبدیل به وزارتخانهای است که امیدواریم در شأن ایرانِ بزرگ فرهنگی باشد ــ خواهانیم که برای رفع این نگرانی تلاشهایی را که داشته است و برنامههایی را که در نظر دارد انجام دهد اعلام کند.
در این بیانیه تاکید شده است: اگر کشورهایی در منطقه، بر پایهی تبلیغاتی سیاسی یا جهتگیریهایی استعماری و ایرانستیزانه که در یک سدهی پیش و بیشتر بر دستِ قدرتهای استعماری کلاسیک شکل گرفته است، از نامیده شدنِ چنین مفاخری به ایرانی هراس دارند آیا دفتری در آن سازمان پیگیرِ آن است حال که جشن بزرگِ نوروزاز سوی همهی این کشورها به رسمیت شناخته شده است در گام نخست بکوشد که با رایزنی با مقاماتِ کشورهای یادشده چنین یادگارها و مفاخری را به نامِ «حوزهی فرهنگی نوروز» به ثبت برساند تا اختلافها و جداییها کمتر شود؟
آیا تلاشی برای نگارش تاریخ درسیِ مشترکی میان پژوهشگرانِ این حوزه در همهی این کشورها در جریان است تا نسل بعدی، فارغ از اختلافاندازیهای یک سدهی گذشته، شناختِ درستی را از هویت امروزین خود و پیوندِ آن با هویت مشترک کهناش داشته باشد؟ آن سازمان، چه پیشنهادهایی را برای آشناسازی نسلِ امروز کشور با این مفاخر و آثار در برنامه داشته و دارد و به دولت پیشنهاد کرده است؟
آیا نمیبایست همچون کشور تاجیکستان بکوشیم چهرهی این بزرگان را بر پول ملی کشورمان بازتاب دهیم و آیا سازمانِ متولیِ میراث کشور نسبت به حذفِ تصویر حکیم بوعلی سینا از روی جلد دفترچههای تأمین اجتماعی، آن هم در این هنگامهی پرآشوب، واکنشی نشان داد؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر منتظر پاسخ صریح مدیرانِ مرتبط هستند.
این بیانیه ازسوی جمعیت اقتدار مردم ایران، حزب اتحاد ملی ایران، حزب ترقی، حزب فرزندان ایران، حزب مردمی اصلاحات، حزب مهستان ایران، حزب وحدت ایران اسلامی، حزب همدلی مردم تحولخواه (همت) و سازمان رهروان فردا منتشر شده است.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :