انتخابات در فضای واقعی
هر چقدر تنور انتخابات در فضای مجازی داغ است، در فضای واقعی جامعه اینگونه نیست. در این میان نداشتن برنامه مشخص و وعدههای بی پشتوانه از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری نیز مزید بر علت شده است که مردم هیجان چندانی نسبت به انتخابات روز جمعه نداشته باشند.
هما میرزایی – جهان صنعت نیوز؛ پای صحبت مردم کوچه و بازار که مینشینیم، نظرها بسیار متفاوت است و هر کس انتظاراتی دارد. از بهبود شرایط اقتصادی تا بهبود قوانین اجتماعی. چینش کاندیداها، وضعیت بحرانی اقتصادی اجتماعی، و انتخابات زودرس امسال شرایطی را رقم زده تا بسیاری از مردم برای رای دادن یا ندادن مردد باشند؛ به طوریکه از یکسو احساس ناامیدی از هرگونه تغییر دارند و از سویی از انفعال دوباره میترسند. با چند نفر از اقشار مختلف از ردههای سنی گوناگون صحبت کردیم تا نظر آنها را درباره این دوره انتخابات ریاستجمهوری جویا شویم.
اقتصاد که هیچ، حتی فیلترینگ را گردن نمیگیرند
اولین نفر یک معلم آقای بازنشسته است که حدود ۶۵ سال سن دارد. میگوید: به جز انتخابات ۱۴۰۰ در همه انتخاباتهای ریاستجمهوری شرکت کردهام، اما آن سال مانند بسیاری از مردم تصمیم گرفتم با شرکت نکردن اعتراض خود را به وضع موجود و عدم حضور کاندیدای مناسب اعلام کنم. امسال هم رای نمیدهم. شرایط اقتصادی چه برای قشر جوان و چه برای من بازنشسته سخت و دشوار است و کسی هم به فکر ما نیست. چند قسمت از مناظرهها را دیدم، اما به نظرم حرف جذابی از سوی هیچکدام از کاندیداها زده نشد. هیچکدامشان برنامه جامع و کاملی نداشتند و به نظرم نمیتوانند شعارهای خود را عملی کنند؛ یکی میگوید زمین میدهم و آنیکی میگوید طلا میدهم. مردم در نان شبشان ماندهاند؛ بیکاری، اجاره خانه و هزار گرفتاری دارند و کاندیداها حرفهای قشنگی میزنند.
این معلم بازنشسته که مشخصا از وضع موجود ناراضی و عصبانی است، میگوید: آقایان اول فیلتر شبکههای اجتماعی را بردارند تا ما برویم و صحبتهای تبلیغاتیشان را ببینیم. حتی همین فیلترینگ را هیچکدام گردن نمیگیرند. حتما ما مردم فیلتر کردیم.
ژست رای ندادن گرفتهاند، اما رای میدهند
در پارکی در یکی از محلات شمال غرب تهران، گروهی از خانمهای میانسال نشستهاند و گرم صحبت هستند. در جواب سوال، یکی از آنها به نمایندگی از بقیه صحبت میکند و میگوید: از وضعیتی که برای بچههایمان ایجاد کردهاند، راضی نیستیم. هر وقت دخترهایمان از خانه بیرون میروند، نگران هستیم که گرفتار برخورد خیابانی نشوند. به نظر من اهمیت مشکلات اجتماعی مثل گشت ارشاد و وضعیت اینترنت کمتر از مشکلات اقتصادی نیست. الان اکثر جوانها حتی از خانوادههایی که دستشان به دهانشان میرسد به فکر مهاجرت هستند؛ خب شرایط اجتماعی به تنگشان آورده. از بین کاندیداها پزشکیان قول داده این نوع اتفاقات را کنترل کند اما بعید میدانم بتواند. مگر چهقدر توانایی دارد. البته من به شخصه میخواهم رای بدهم، چون هنوز هم امید به تغییر دارم.
سپس با خنده بقیه دوستانش را نشان میدهد و اضافه میکند: اینها هم ژست رای ندادن گرفتهاند، اما میدانم جمعه میروند و یواشکی رای میدهند. یکی دو نفر از جمعشان با تاکید میگویند نه خیر اینطور نیست، رای هم نمیدهیم.
اگر بزرگان اصلاحطلبی میآمدند، رای میدادم
نفر بعدی که درباره انتخابات با او همکلام شدیم، جوان ۴۰ سالهای بود که به طور پارهوقت در دانشگاه تدریس میکند. او اعتقاد دارد جای خالی نامزد مورد قبول بهشدت حس میشود و میگوید: من خودم سالها است که طرفدار اصلاحات هستم، اما چه همتی در دوره قبل و چه پزشکیان در این دوره را نامزد واقعی اصلاحطلب نمیدانم. شرایط طی ۱۰-۱۵ سال اخیر فرق کرده و اصلاحطلبان در سالهای اخیر عملکرد مناسبی نداشتهاند، و پشت بزرگانشان را خالی کردهاند. اگر کسی از سطوح بالای اصلاحطلبی کاندید میشد، حتما به او رای میدادم و مطمئن هستم بسیاری از مردم هم همین کار را میکردند.
یکی از دوستان این مدرس دانشگاه که در صداوسیما مشغول به کار است نیز به ما میپیوندد. او میگوید: من حتما رای میدهم؛ چون به هرحال در هر شرایطی باید مشارکت کرد و نگذاشت تفکرات مخرب برنده انتخابات شوند. امید هرچهقدر کوچک هم باشد، من به آن پشت نمیکنم و حتی اگر احتمال ۱۰ ۲۰ درصد بهبودی اوضاع باشد به همان راضی خواهم بود. خانوادهام را هم تشویق کردهام که حتما رای بدهند. اگر مانند سال ۱۴۰۰ رای ندهیم، بعدتر حق اعتراض هم نخواهیم داشت.
رو به دوستش میکند و میپرسد: مگر نمیگویی شرایط خیلی بد است؟ خب اگر رای ندهی بدتر هم میشود. مدرس دانشگاه با لبخند به دوستش نگاه میکند و سر تکان میدهد.
شاید تا جمعه نظرم عوض شد…
راننده تاکسی که حدود ۵۵ سال سن دارد، میگوید: مناظرهها را نگاه میکنم و در فضای مجازی هم پیگیر اخبار هستم. شرایط اقتصادی ما مردم سختتر از هر زمانی شده و کاندیداها هم ظاهرا این را قبول دارند. البته واقعا هیچکدام برنامه اقتصادی مشخصی ارائه نکردهاند که مطمئن شویم باید این به این نامزد رای بدهیم. نمیخواهیم گوشت را بیاورید در خانهمان؛ اوضاع اقتصاد را درست کنید خودمان میخریم و میخوریم. این حرفها توهین به شعور مردم است. من به شخصه میخواهم به کسی رای دهم که سابقه اجرایی خوبی داشته باشد و حداقل در عمل ثابت شده باشد. تا الان تصمیمم این بوده که به آقای قالیباف رای بدهم، چون زمانیکه شهردار تهران بود عملکرد خوبی داشت و در برنامههای تلویزیونی هم خوب حرف زد. البته دخترم مخالف است و میگوید به کس دیگری رای دهم. در کل شور و حال خاصی در میان مردم نیست؛ حداقل در همکاران من که نیست. دخترم تکههای جنجالی مناظرات را در موبایل به من نشان میدهد؛ با هم میجنگند اما کسی دیگر حال و حوصله این دعواهای زرگری را ندارد. هر کسی انتخاب شود، کاش کمی به فکر جیب خالی ما هم باشد؛ اینکه میشنویم خیلی از مسئولان و فرزندانشان زندگیهای آنچنانی دارند و بچههای ما بیکار و بدون آینده ماندهاند، اعصابمان را به هم میریزد. نمیدانم، شاید هم تا جمعه نظرم عوض شد.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :