اقتصاد ایران؛ قربانی جنگ اعداد و ارقام
جهان صنعت نیوز – عملکرد اقتصاد سیزدهم چگونه بودهاست؟ پرسشی که این روزها پاسخهای متفاوت و متناقضی را از سوی کارشناسان به همراه دارد؛ گروهی بر این باورند که دولت سیزدهم بهترین دولت پس از انقلاب از منظر عملکرد اقتصادی بوده و در نقطه مقابل برخی معتقدند که عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم را میتوان در زمره ضعیفترین دولتها طبقه بندی کرد.
در این میان شاید بیشترین تمرکز بر مقایسه میان دولت حسن روحانی و شهید ابراهیم رئیسی باشد و باز هم شاهد دوگانگی عجیبی در این خصوص هستیم. طرفداران دولت سیزدهم بر این باورند که از یکسو عملکرد اقتصادی دولت شهید رئیسی از هیچ منظری قابل قیاس با دولت حسن روحانی نیست و از سوی دیگر، در سه سال گذشته، مخروبه اقتصاد ایران را احیا کرده و «اسب زین شده» را در اختیار دولت چهاردهم قرار دادهاند.
اما آیا عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم آنگونه که طرفداران شهید رئیسی میگویند درخشان بوده و یا آنگونه که منتقدان وی معتقدند، دولت سیزدهم در جرگه ضعیفترین دولتها قرار میگیرد؟
عملکرد «فراتر از انتظار» دولت سیزدهم در بخش رشد اقتصادی
گزارشی این روزها منتشر شده که به بررسی عملکرد دولت سیزدهم بر اساس شاخصهای متفاوت اقتصادی میپردازد و در آن تاکید میکند که دولت سیزدهم در همه این شاخصها عملکرد درخشانی به ویژه در قیاس با دولت دوازدهم داشته است. هر چند نقدهایی زیادی به نحوه تحلیل بخشهای مختلف این گزارش وارد است اما در این مطلب به طور مشخص به بررسی بخش «رشد اقتصادی» آن میپردازیم.
در بخشی از گزارش منتشر شده آماده است که : « رشد میانگین ۵.۵ درصدی کل اقتصاد در دولت سیزدهم، در مقایسه با رشد منفی ۰.۴ درصد دولت قبل، همچنین میانگین رشد ۴.۴ درصدی بخش غیرنفتی اقتصاد در دولت سیزدهم که دو برابر میانگین رشد دولت دوازدهم بوده، به وضوح نشان میدهد که در شرایط تحریمی کما بیش یکسان، رفتار فعال و پیگیر دولت میتواند آثار روشنی داشته باشد.»
در نگاه اول این گزاره کاملاً درست به نظر میرسد و بررسی دادههای رسمی نیز این موضوع را تایید میکند. بر اساس دادههای مرکز آمار، میانگین نرخ رشد اقتصاد ایران در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ برابر با ۵.۵ درصد بود که این رقم در سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ حدود منفی ۰.۳ درصد بود.
اما آیا این اعداد و ارقام همانگونه که دولتمردان سیزدهم میگویند، نشان از عملکرد «فاجعهبار» دولت دوازدهم و عملکرد «درخشان» دولت سیزدهم دارد؟ حقیقت این است که چنین تحلیلی از چند بعد خطا دارد.
دولت اول یا دولت دوم؟
اولین نقدی که به این تحلیل وارد است، مقایسه عملکرد «دولت اول» شهید ابراهیم رئیسی با «دولت دوم» حسن روحانی است؛ به بیان دیگر، فارغ از سایر مسائلی که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد، مقایسه عملکرد دولت اول یک رئیس جمهور با دولت دوم رئیس جمهور دیگر دچار خطای تحلیلی است.
بر اساس نظریات اقتصاد سیاسی، غالبا دولتها در دوره اول خود سیاستهای اقتصادی متفاوتی را در مقایسه با دور دوم خود اتخاذ و سیاستهای ریاضتی را موکول به چهار ساله دوم میکنند. چنین رویکردی ناشی از این موضوع است که دولتها به رای مردم برای پیروزی در انتخابات نیاز دارند؛ بنابراین سیاستهای ریاضتی خود را که میتواند به کاهش محبوبیت دولت منتج شود، به دور دوم موکول میکنند. به عنوان مثال اقتصاد ایران در دوره سه ساله شهید ابراهیم رئیسی با تشدید ناترازیهای گسترده در بخشهای مختلف همراه شد که ریشه در تشدید سیاست قیمتگذاری دستوری داشت. در حقیقت تیم اقتصادی دولت سیزدهم با سرکوب قیمتها سعی در کنترل نرخ تورم داشت، سیاستی که قطعا در دوره دوم تعدیل میشد.
بنابراین مقایسه دولت دوم حسن روحانی با دولت اول شهید ابراهیم رئیسی یک خطای تحلیلی آشکار است و برای دستیابی به یک تحلیل درست باید دولت اول روحانی را با دولت شهید رئیسی مقایسه کنیم. دادههای مرکز آمار نشان میدهد که میانگین رشد اقتصادی بدون نفت در دولت اول روحانی ۴ درصد بوده و برای مقایسه عملکرد دولت سیزدهم باید این عدد را در نظر گرفت و نه رقم ۲.۳ درصدی دولت دوازدهم را.
کرونا و ترامپ؟
موضوع دیگری که در تحلیل ارائه شده از سوی دولتمردان سیزدهم دیده نشده، شیوع کرونا و دوران ریاست جمهوری ترامپ است. دو عاملی که نه تنها اقتصاد ایران بلکه اقتصاد جهان را با چالشهای جدی روبرو کرد. آمارهای رسمی نیز نشان میدهد که اقتصاد ایران در سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ با شوک منفی قابل توجهی از این دو مسیر مواجه شد.
این در حالی است که در دولت سیزدهم، عملاً با شکست ترامپ و حضور بایدن در کاخ سفید سیاستهای تحریمی آمریکا تا حدود زیادی تعدیل شد و حتی در اواخر دولت دوازدهم احیای برجام تقریبا به نقطه نهایی رسیده بود. از سوی دیگر، کرونا عملا در سراشیبی قرار گرفته بود و اقتصاد جهانی توانسته بود خود را با این موضوع تطبیق دهد.
بنابراین در نظر نگرفتن این دو عامل خارجی در تحلیلهای اقتصادی ارائه شده نشان از غلبه دیدگاه سیاسی بر دیدگاه علمی دارد.
خروج از شوک در دولت دوازدهم بود نه دولت سیزدهم
نکته مهم دیگر این است که اقتصاد ایران در سال پایانی دولت دوازدهم از دو شوکِ خروج آمریکا از برجام و شیوع بیماری کرونا خارج شده بود.
در حالی میانگین رشد اقتصادی ایران در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ برابر با منفی ۴.۶ درصد و میانگین رشد اقتصادی بدون نفت حدود صفر بود که این رقم در سال ۱۳۹۹ به ۳.۳ و ۳.۱ درصد رسیده بود. بنابراین دولت سیزدهم در حالی به روی کار آمد که عملا اقتصاد ایران وارد مسیر رشد اقتصادی مثبت شده بود. اما دولت اول روحانی در حالی قدرت را به دست گرفت که رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۱ برابر با منفی ۸.۶ درصد بود و رشد اقتصاد بدون نفت هم در محدوده منفی ۲.۳ درصدی قرار داشت.
به بیان دیگر، در حالی عملکرد دولت یازدهم و سیزدهم در مسئله رشد اقتصادی تقریبا مشابه است که حسن روحانی اقتصاد ایران را در شرایط به مراتب بدتری نسبت به شهید رئیسی تحویل گرفته بود.
عاقبت نگاه سیاسی به اقتصاد!
موضوعی که در این گزارش سعی شد به آن پرداخته شود نه حمایت از دولت حسن روحانی و نه نقد به دولت سیزدهم بود. در حقیقت هدف از نگارش این گزارش، نقد نگاه سیاسی به اقتصاد ایران در همه دولتها طی چند دهه گذشته بوده که نتیجه آن میانگین رشد اقتصادی کمتر از ۳ درصدی طی بیش از ۳ دهه گذشته است. نگاهی که منجر شده ایران عقب افتادگی چشمگیری در مقایسه با سایر کشورهای منطقه داشته باشد. این در حالی است که ایران فرآیند صنعتی شدن را نسبت به بسیاری از این کشورها زودتر آغاز کرده است. در حقیقت نه دولت سیزدهم بهترین و نه دولت دوازدهم بدترین دولت ایران بوده است. بلکه تمامی دولتها عملکرد اقتصادی ضعیفی را از خود به جا گذاشتهاند و نتیجه این رویکرد به مسائل اقتصادی، شرایط کنونی اقتصاد ایران است.
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :