xtrim

بحران سالمندی؛ به زودی تنها خواهیم شد

بحران پیری جمعیت یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که ایران در سال‌های آینده با آن مواجه خواهد شد. کاهش نرخ ازدواج و باروری به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، کاهش نیروی کار جوان و افزایش هزینه‌های بهداشت و سلامت از پیامدهای این بحران هستند. سیاست‌مداران در برنامه هفتم توسعه به بهبود نرخ جمعیت و افزایش نرخ باروری پرداخته‌اند، اما مشکلات صندوق‌های بازنشستگی و افزایش هزینه‌های دولتی همچنان چالش‌برانگیز است. افراد متولد دهه‌های مختلف دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به ازدواج و فرزندآوری دارند و بسیاری از آنان به دلیل مشکلات مالی ترجیح می‌دهند به تنهایی زندگی کنند.

هما میرزاییجهان صنعت نیوز – انباشت بحران‌های اقتصادی و اجتماعی طی سال‌های اخیر، مجال چاره‌اندیشی و برنامه‌ریزی هدفمند برای بحران‌های پیش رو در سال‌های آینده را از مسئولین گرفته است. به گفته تمام کارشناسان علوم اجتماعی و اقتصادی، پیری جمعیت یکی از ابر بحران‌هایی است که ایران در سال‌های آینده با آن روبه‌رو خواهد بود. گره‌های اقتصادی، تغییرات پرشتاب اجتماعی، عدم تمایل به ازدواج و فرزندآوری به دلیل عدم اطمینان از تأمین آینده، از دلایل اصلی به وجود آمدن این بحران هستند؛ بحرانی ناشی از مشکلات اقتصادی که در سال‌های آتی خود باعث به وجود آمدن مشکلات بیشتری از جمله کاهش نیروی کار جوان و افزایش هزینه‌های نظام بهداشت و سلامت خواهد شد.

در حال حاضر، آمار ازدواج در سال به زیر ۵۰۰ هزار و آمار باروری زنان به ۱.۶ فرزند رسیده است. پیش‌بینی می‌شود جمعیت جوان کشور تا سال ۱۴۴۰ به ۱۶ درصد کاهش یابد. بر اساس پیش‌بینی‌های مرکز آمار ایران، نسبت افراد بالای ۶۵ سال به جمعیت فعال اقتصادی (۱۵ تا ۶۴ سال) از حدود ۱۰ درصد در سال ۱۴۰۰ به بیش از ۲۰ درصد در سال ۱۴۲۰ افزایش خواهد یافت.

هدف‌گذاری جمعیتی در برنامه هفتم توسعه

سیاست‌مداران و قانون‌گذاران زنگ خطر بحران سالمندی را شنیده‌اند و در برنامه هفتم توسعه یک فصل را به بهبود نرخ جمعیت اختصاص داده‌اند. در این فصل مواردی همچون رشد ۲۵ درصدی افزایش مهارت‌های شغلی زنان، رشد مراکز مشاوره خانواده و پیشگیری از طلاق پیش‌بینی شده است. هدف‌گذاری برنامه هفتم به این صورت است که نرخ باروری از ۱.۶ فرزند برای هر زن تا پایان سال ۱۴۰۷ به ۲.۵ فرزند برای هر زن برسد. به نظر می‌رسد بهبود شرایط اقتصادی و رفع نگرانی از تأمین آینده فرزندان، زمینه‌ساز رسیدن به این هدف‌گذاری خواهد بود. در غیر این صورت، تبلیغات و فرهنگ‌سازی به تنهایی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند.

opal

صندوق‌های خالی بازنشستگی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای منفی بحران پیر شدن جمعیت، اخلال در سیستم صندوق‌های بازنشستگی است. با افزایش تعداد بازنشستگان و کاهش تعداد نیروی کار فعال، فشار بر صندوق‌های بازنشستگی افزایش می‌یابد. بر اساس آمارهای صندوق بازنشستگی کشور، در حال حاضر به ازای هر نفر شاغل در کشور دو بازنشسته وجود دارد.

همچنین، تعداد بازنشستگان و ازکارافتادگان تحت پوشش این صندوق در سال ۱۴۰۱ تعداد ۱,۳۴۴,۹۳۵ نفر بوده است. کسری بودجه صندوق‌های بازنشستگی و نیاز شدید به تأمین مالی از سوی دولت در حال حاضر یکی از بحران‌های جدی است که دولت چهاردهم با آن مواجه است. افزایش بیکاری و به تبع آن کاهش ورودی‌های این صندوق (بیمه‌شدگان جدید) در کنار افزایش خروجی آن که بازنشستگان هستند، باعث ایجاد شکاف جدی و ناترازی این صندوق وابسته به دولت شده است؛ ناترازی که دولت به اجبار باید از جیب بودجه عمومی کشور جبران کند.

در روزهای گذشته، انتشار سندهایی مبنی بر هزینه‌کردهای عجیب و غیرمرتبط از جیب صندوق بازنشستگی توجه‌ها را به این موضوع جلب کرده و انتقادهای بسیاری را به همراه داشته است. بسیاری می‌گویند در زمانی‌که بازنشستگان به سختی زندگی می‌کنند و گرفتار مشکلات عدیده معیشتی هستند و معوقات بسیاری بر دوش صندوق بازنشستگی است، چرا باید از بودجه این نهاد ورشکسته هزینه‌های غیرضروری پرداخت شود؟

ما که فرزندی نداریم، باید به فکر آسایشگاه خصوصی باشیم

یکی دیگر از تأثیرات پیری جمعیت، افزایش هزینه‌های مربوط به بهداشت و درمان است. با افزایش سن افراد، نیاز به خدمات پزشکی و مراقبت‌های بهداشتی بیشتر شده، نظام سلامت با چالشی جدی روبه‌رو خواهد شد و در نهایت این امر باعث افزایش هزینه‌های دولت در بخش بهداشت و درمان خواهد شد. بر اساس تخمین‌های مرتبط با این حوزه، سهم سالمندان از کل هزینه‌های بهداشتی از حدود ۲۰ درصد در سال ۱۳۹۹ به ۲۵ درصد در سال ۱۴۰۴ افزایش خواهد یافت. همچنین، به دلیل عدم تمایل به ازدواج در نسل جوان و افزایش زوج‌هایی که تمایل به فرزندآوری ندارند، در دهه‌های آتی نیاز به تأسیس خانه‌های سالمندان دولتی و خصوصی بیشتر خواهد شد.

یکی از متولدین نیمه اول دهه شصت که همچنان مجرد است، در گفت‌وگو با خبرنگار «جهان صنعت نیوز» از طرح‌هایش برای تأسیس یکی از همین آسایشگاه‌ها این‌گونه می‌گوید: “از الان با چند نفر از دوستانم به فکر راه‌اندازی یک خانه سالمندان خصوصی و مرتب هستیم که امکانات خوبی به سالمندان ارائه کنیم. با این وضعیت تا چند سال آینده همه ما نیاز به چنین جایی داریم تا از ما مراقبت کنند و با هم‌سن و سالان خود باشیم. هم‌سن‌های من اغلب به دلیل مسائل مالی قید بچه‌دار شدن را زده‌اند و در آینده تنها خواهیم بود، بهتر است از الان به فکر باشیم. فکر می‌کنم در چند سال آینده این کار کسب‌و‌کار پرسودی خواهد بود.”

از دهه شصتی‌های سختی‌کشیده تا دهه هشتادی‌های فردمحور

متولدان دهه‌های مختلف که اکنون در سن ازدواج، اشتغال و باروری هستند، دیدگاه‌های مختلفی درباره این مسائل و بحران پیری جمعیت در آینده دارند.

مرضیه، متولد ۶۶ است، به تنهایی زندگی می‌کند و به گفته خودش دیگر خیال تشکیل خانواده و بچه‌دار شدن را از سر بیرون انداخته است. می‌گوید: “ما متولدین دهه شصت زیاد بودیم و امکانات خوبی بهمان نرسید. مثلاً زمانی که ما کنکور دادیم یا دنبال شغل بودیم، رقابت سنگین بود و فرصت زیادی نصیبمان نشد. حالا هم دیگر حوصله فکر کردن به این مسائل را نداریم، تازه با کدام پشتوانه ازدواج کنم؟ با حقوق وزارت کار مگر زندگی دو نفر می‌چرخد؟ بچه‌دار شدن که پیشکش! یک زمانی دوست داشتم بچه‌دار شوم و خانواده تشکیل بدهم اما نشد حالا هم دیگر مجبوریم به تنهایی عادت کنیم و احتمالاً در پیری هم تنها خواهیم ماند. این وضعیت را دوست ندارم اما چاره‌ای هم ندارم. کار می‌کنم و به سختی خرج خودم را می‌دهم، به این امید که در پیری یک حقوق بازنشستگی داشته باشم و از پس خودم بربیایم.”

 اما محمد که متولد ۸۲ است، در حال کارآموزی در یک شرکت کامپیوتری است و فعلاً قصد دارد از ایران برود، جور دیگری فکر می‌کند. او می‌گوید: “من زیاد به فکر ازدواج نیستم چون از این کار خوشم نمی‌آید. ترجیح می‌دهم استقلالم را از دست ندهم.” از او درباره دوران پیری می‌پرسم، می‌گوید: “اصلاً ترسناک نیست؛ فوقش می‌روم خانه سالمندان زندگی می‌کنم. شنیده‌ام بعضی‌هایشان خیلی هم رسیدگی می‌کنند و امکانات پزشکی و رفاهی خوبی دارند. دیگر مثل قدیم این چیزها تابو نیست. وقتی شرایط اقتصادی خوب نیست، اصلاً فکر کردن به ازدواج و بچه‌دار شدن منطقی نیست؛ حالا اگر شرایط عوض شد، یک فکری می‌کنیم.”

پیش از آن‌که دیر شود…

اگر شرایط به همین منوال پیش برود، دولت باید فکری جدی به حال صندوق‌های بازنشستگی کند. اصلاحات ساختاری اساسی، افزایش نرخ اشتغال و کاهش وابستگی به بودجه دولتی، اولین قدم‌های بهبود وضعیت بغرنج فعلی هستند. در سال‌های آینده وابستگی به این صندوق‌ها بیشتر خواهد شد و نیاز به امکانات رفاهی و درمانی بازنشستگان و کهنسالان افزایش پیدا خواهد کرد. راه‌حل اساسی و بنیادی اما بهبود شرایط اقتصادی، به‌روز کردن دستمزدها، کاهش تورم و ایجاد انگیزه برای ورود به بازار کار و همچنین تشکیل خانواده و فرزندآوری در جهت جلوگیری از ورود به بحران کهنسالی خواهد بود. راه‌حلی که نیاز به تعجیل در تصمیم‌گیری دارد، وگرنه بحرانی جدید و جدی پیش رو است.

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیده
شناسه : 443551
لینک کوتاه :

۵ دیدگاه

  1. واقعیت این هست متاسفانه این بحران شروع شده است الان اکثر کارخانه ها با کمبود نیروی انسانی ماهر وجوان روبرو هستند آماری هم که می‌دهند نرخ بیکاری ۸درصد شده امیلیون ایجاد شغل شده واقعیت نداره واقعیت این هست کارگر جدید وحود ندارد اکثر کارگاه‌ها وکارخانه ها با کارگرهای چندین ساله خود سر پا مانده اندنمونه فردا شما دنبال یک لوله کش ماهر بگرد اگر پیدا کردید جایزه بامن

    1. کمتر دزدی کنن فقط ایران کهنسال داره همه کشورهاکهنسال دارن چه اهمیتی به جوانان دادن انقد مجارج قیمتش بالاس که مردم بریدن دارین کشورهای همسایه رو آباد مکنید کهنسال ،جوان همه مریضن مافیای دارو جیلون میده پست ،مقام به آدمای دزد کار نابلد داده شدن انتظار گلستان داریم

  2. جمهوری لیبرال ارزشی برای انسان ها قایل نیست.این سیستم از نیرو ها و سرمایه های انسانی سو استفاده می کند.از آنان مانند برده کار می کشد و پس از آنکه ضعیف شدند آنها را مانند تفاله دور می ریزد.جوانان هرگز به حق خود نمی رسند.وحقوق آنها پایمال می شود.برای همین است که جوانان به فکر فرار از ایران هستند.متولدین دهه ی پنجاه ذغال شدند و حکومت کاری برای آنها نکرد .متولدین دهه ی شصت نسل سوخته لقب گرفتند و حکومت کاری برای آنها نکرد.متولدین ده ی هفتاد نیز جوانی شأن صرف چیز های بی مورد شد و حکومت کاری برای آنها نکرد.الان هم دهه ی هشتادی ها به فکر فرار از ایران هستند چون حکومت کاری برای آنها نمی کند.دهه های بعدی نیز به همین ترتیب.متاسفم (امام علی علیه السلام فرمود:در جنگ ها پیروز شدم ولی با جهالت مردم جنگیدم و شکست خوردم.جای بسی تامل دارد.)

  3. منه مستاجرکه خونه پیدانمیکنم مگه درآمدم چقدره که تمام درامدم میره پای خونه به خرجومخارج خودم نمیرسه چه برسه به یکی دیگه من عاشق بچه ام حسرتش به دلم مونده اماشمابگو چطوری باکدوم پول درآمدم بیشترمیشه آیا؟صاحب ملک خونشوبه مجردمیده چون خونش سالم میمونه اگرم به متاهل بده بدون بچه بایدباشه تحت شرایطی اگربه متاهل بچه داربده چندبرابرحساب میکنه اینارو تواین چندسال بچشم خودم دیدم خونه ای که من گرفته بودموگفت بااین اجاره تمدیدمیکنم قبول نکردم خونه رو به خانواده۴نفره داد بادوبرابرقیمت پیشنهادی بمن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *