سندروم توییتریها
دیبا حاجیها – جهان صنعت نیوز : توییتر یا همان ایکس، یکی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی جهان است که در بین ایرانیان نیز از محبوبیت ویژهای برخوردار است. بیشتر توییتریهای ایرانی، غیرتی و بامزه هستند. غیرتی به این دلیل که معتقدند فضای علمی ـ اجتماعی این اپلیکیشن، آن را از سایر برنامهها متمایز میکند. در نتیجه، از اپلیکیشن محبوب خود جانانه دفاع میکنند. از طرفی بخش شایان توجهی از محتوای طنز فضای مجازی فارسی، همان توییتهای توییتریهاست که توسط ادمینهای صفحات و کانالهای مختلف در اینستاگرام و تلگرام بازنشر میشود. اما بعضی از این بانمکهای غیرتی، دچار یک سندروم عجیب و غریب شدهاند؛ سندروم توییتریها.
در کنار تمام مزایایی که این اپلیکیشن به کاربران خود ارائه میدهد، به نظر میرسد توییتریها در معرض دو آسیب بسیار جدی قرار دارند.
کاربران توییتر نارساییهای جامعه را توییت میزنند. در تایم لاین توییتر سطلهای آشغال همواره پر است، مترو و اتوبوس همیشه تأخیر دارد، راننده تاکسی سر کرایه دعوا میکند، تمام پلیسها خشن هستند، قهوه کاربران سوخته و شهر در بحران به سر میبرد. اگر به ایرانمان کمی منصفانهتر نگاه کنیم و از طرفی تعصب وطنپرستانه را کنار بگذاریم، میتوان قبول کرد که مترو یک بار خراب میشود، اما بارها درست کار میکند. سطل زباله سر کوچه ما بهموقع تخلیه نمیشود، اما شهرداری بیشتر سطلها را مدام خالی میکند. اگر جامعه همانی بود که توییتر توصیف میکند، بیرون رفتن از خانه بههیچ وجه ممکن نبود.
در این شرایط، وقتی کاربر در معرض انواع خبرهایی از نارساییهای اجتماعی قرار میگیرد، بهمرور احساس خشم و نااطمینانی میکند. خشمی که این روزها در این اپلیکیشن بهوضوح دیده میشود. بهطور یقین، نارسایی در همه جای کشورمان وجود دارد، اما توالی رخدادهای بد آنقدر شدید و زیاد نیست. در نتیجه، اگر هر فرد در معرض چنین موج عظیمی از اخبار و رویدادهای منفی قرار گیرد دیر یا زود افسرده و ناامید میشود.
موضوع بعدی، حضور عدهای کارشناسنما در میان صاحبنظران است. رشتوهای طولانی که تحلیلهای غلط با جهتگیریهای خاص ارائه میکنند، در ظاهر مطالبی علمی به نظر میرسند که توسط تحصیلکردههای آن حوزه منتشر شدهاند. مخاطب عام با مطالعه این مطالب تصور میکند که یک مطلب علمی استخواندار را مطالعه میکند، غافل از این که محتویات برخی از رشتوهای تحلیلی نشاندهنده چیزی جز توهم نویسنده مبنی بر آگاهی خود نیست. این تحلیلهای پوشالی و غلط، باعث میشود که عدهای از کاربران به معنای واقعی کلمه سردرگم شوند و تحلیل درست را از غلط تشخیص ندهند و حتی از آن دفاع کنند. چه بسا دیدگاههای درست بسیار زیادی در توییتر مطرح میشود، اما برخی کاربران با استناد به دیدگاه اشتباه فلان شخص که فالوورهای بسیاری دارد و راه خود را به تایم لاین باز کرده، دیدگاه درست را به خاک و خون میکشند.
توییتر میتواند از یک نادان بیادعا، یک نادان پرادعا بسازد. او مطالبی را میخواند که جملهبندی درستی داشته و در ظاهر به مطالب علمی نیز شباهتهایی دارند، اما در واقع فقط عقاید نویسنده را مطرح کرده و هیچ پایه و اساس علمیای ندارند. در این شرایط، برخی کاربران با این تصور که آگاهیشان افزایش یافته، تصور میکنند آن مطالب وحی منزل است.
شبکههای اجتماعی و چگونگی استفاده از آنها، دغدغه بسیاری از افراد است. مهمترین نکته در استفاده از این ابزارهای ارتباط جمعی، آگاهی است. فرد باید با آگاهی مطالب را ببیند و باور کند و چه بسا لازم است برخی از آنها را خود صحتسنجی کند تا به نتیجه برسد. هر چیزی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، میتواند راست یا دروغ باشد. اگر فرد بهطور مداوم مجموعهای از این دروغ هارا باور کند و آنها را مطالبی علمی و قابل استناد بداند، ممکن است خود را انسانی آگاه تصور کند. در حالی که وقتی شروع به صحبت میکند، میتوان بهراحتی فهمید که این دانش از جنس دانش توییتری است. بدون تحقیق و ریزبینی حاصل شده و زاده افکار و عقاید غیرعلمی برخی صفحهداران مجازی است.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :