xtrim

اصلاح‌گری به شیوه اصولی

عرفان ناظریه – جهان صنعت نیوز  در مطالعات تغییرات اجتماعی، ابزارهای گوناگونی برای تحول، تحرک و پویایی ساختارها و روندهای یک جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرد که برخی از آنها از سوی ملت (اصطلاحا پایین به بالا) و برخی دیگر از سوی دولت‌ (اصطلاحا بالا به پایین) طراحی و اجرا می‌شود. همچنین شایان ذکر است از میان این گزینه‌ها که برای تغییر در یک دولت – ملت وجود دارد، معمولا موضوع اصلاح (Reform) از جایگاه ویژه‌ای برای حکومت‌ها (Government) برخوردار است.

به طور کلی «اصلاح» اشاره به مجموعه اقداماتی دارد که نخبگان سیاسی یک دولت برای اهدافی همچون مرتفع ساختن انسداد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، تضمین بقا و قوام حکومت مورد نظر و در برخی موارد برای آشتی میان دولت و ملت، آنها را پیاده‌سازی می‌کنند.

در واقع این ابزار در برابر گزینه‌هایی همچون انقلاب که می‌تواند قدرت را از دستان حکومت گرفته و یا جنبش و شورش‌ که می‌تواند هزینه حکمرانی را برای سیستم بالا ببرد و برای آن تبعاتی داشته باشد، معمولا به عنوان کم‌هزینه‌ترین راه‌حل از جهات مختلف، مورد استفاده کارگزاران دولتی قرار می‌گیرد.

opal

در همین راستا اما به نظر می‌رسد یک سیاست اصلاحی جامع و کامل که بتواند نتایج مطلوبی در پی داشته باشد، نیازمند حداقل ۳ عامل است که باید بدان توجه شود.

نخست اینکه اصلاحات باید در شرایطی طراحی و اجرا شود که جامعه در حالت تعادل قرار داشته و بتواند پذیرای اقدامات مربوطه باشد. در واقع بر خلاف انقلاب که ذاتی آتشین داشته و عاملان آن می‌خواهند در کمترین زمان به هدف برسند، اصلاحات امری بلندمدت و محافظه‌کارانه بوده و اجرای آن نیازمند ظرفی متعادل و آرام است. بنابراین در شرایطی که جامعه‌ای در وضعیتی متشنج بوده و مردم آن به دنبال اهداف رادیکال هستند، شروع اصلاحات می‌تواند با ارسال سیگنال ضعف، اوضاع را وخیم‌تر نیز کند.

از طرفی دیگر دومین موضوع مهمی که در خصوص اصلاحات وجود دارد، سرمایه اجتماعی و پایگاه مردمی است. به لحاظ تاریخی شروع سیاست‌های اصلاحی معمولا همراه با سختی‌ها و ریاضت‌هایی بوده و نیازمند آن است که مردم آن جامعه در خصوص اجرای آنها با حکومت همراهی کنند. این موضوع خود حامل ۲ پیام مهم مبنی بر این است که حکومت باید در طراحی سیاست‌های اصلاحی، خواسته‌های اصلی جامعه خویش را مدنظر قرار داده و آنها را پیگیری کند؛ وگرنه تصمیمات و اقداماتش مورد حمایت ملت قرار نگرفته و موجب بطلان و هدر رفت منابع آن می‌گردد.

همچنین سومین نکته قابل‌توجه برای طراحی سیاست‌های اصلاح‌گرایانه کارآمد، درک درست از مشکلات و چالش‌ها است. در واقع سیاست‌های اصلاحی اجرا می‌شوند تا مسائلی که موجب فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب گردیده‌اند را برطرف کنند. بنابراین اگر شناخت درستی از مسائل مربوطه حاصل نشود و یا اقدامات لازم‌الاجرا به علت تعارض منافع برخی جناح‌های قدرت پیاده‌سازی نشود، می‌تواند باعث فشل شدن اصلاحات گردد.

در همین راستا مهم است که درک شود ساحت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بین‌المللی و مواردی از این دست، جدای از یکدیگر نبوده و نمی‌توان توقع داشت که با برخی اصلاحات جزئی آنهم فقط در یک حوزه خاص، در دولت – ملتی که با چالش‌ها و مسائل گوناگون روبه‎‌رو است، نتایج مهمی حاصل شود. برای مثال به منظور حل مشکلات و معضلات اقتصادی در یک کشور، سیاستمداران آن سیستم باید آمادگی این را داشته باشند تا در صورت تشخیص، سیاست‌های داخلی و خارجی و حتی روندهای بوروکراتیک خود را تغییر داده تا بتوانند به سوی اصلاحات اساسی حرکت کنند.

به هرحال طبیعتا برای انجام سیاست‌های اصلاحی، اقدامات و تدابیر فراوان نظری و عملی دیگری نیاز است، اما به نظر می‌رسد که موارد ذکر شده و به خصوص درک این گزاره که اصلاحات، کلی به هم پیوسته بوده و باید در تمامی ساحت‌ها اجرا شود، پایه‌ای بسیار مهم در این خصوص است.

 

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 460200
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *